13
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

آنها موافق بوده‏ايم. نگارنده، ديدگاه خود را در باره پاره‏اى از انديشمندان يا نگاشته‏هايشان در لا به لاى مطالب ديگر فصل‏هاى كتاب، آورده است . بنا بر اين، مطالعه فصل‏هاى بعد براى دستيابى به ارزيابى همه‏جانبه و كلّى، ضرورى است. ضمناً ناگفته نبايد گذاشت كه ديدگاه‏هاى مطرح در كتاب (چه از انديشمندان نقل شده باشند و چه برداشت و تحليل اين جانب باشند)، لزوماً ديدگاه پژوهشكده علوم و معارف حديث نيستند.

فصل پنجم: جريان‏هاى حديثى در مكتب حلّه‏

در اين فصل، تلاش داشته‏ايم مفرداتى را كه در فصل پيشين گزارش كرديم، از منظر جريان‏شناسى، ارزيابى كنيم. يعنى انديشه‏هاى مشترك و مشابه ميان دانشوران را رديابى و شناسايى كنيم و آن افراد را در يك جريان فكرى جاى دهيم. نكته‏اى كه در اين جا گفتنى است، آن كه در اين بخش، از ابن بطريق، ورّام بن ابى فراس و سيّد فخّار موسوى، سخنى به ميان نيامده است. اين، از آن روست كه نگاشته‏هاى به‏جا مانده از اين سه تن، در سه حوزه كاملاً جداگانه به رشته تحرير در آمده است و از همين رو، نتوانسته‏ايم انديشه‏هاى حديثى شايان ذكر و مشتركى ميان اين سه دانشور بيابيم. گر چه مى‏توان اين سه تن را با توجّه به صبغه حديث‏گرايى‏شان به جريان حديث‏محور، نزديك دانست. ما نيز به همين جهت، در يك فصل و در كنار سيّد على بن طاووس از آنها ياد كرده‏ايم. براى نمونه مى‏توان گفت مناقب‏نگارى ابن بطريق، به مناقب‏نگارى سيّد على بن طاووس، و روش تاريخ‏پژوهى سيّد فخّار به روش برخورد سيّد با روايت‏هاى تاريخى، بسيار نزديك است. همچنين تحليل‏هاى سيّد از روايات اخلاقى، با كتاب ورّام، همانندى‏هايى قابل توجّه دارد.

فصل ششم: مكتب حديثى حلّه و ارتباط آن با اهل سنّت‏

اين فصل و فصل پس از آن را در حقيقت، مى‏توان نگاه از بيرون به مكتب حلّه به شمار آورد. آنچه در باره اين فصل شايان ذكر است، آن كه شايد در نگاه نخست، اختصاص فصل جداگانه براى موضوع تعامل مكتب حلّه با اهل سنّت با توجّه به حجم اندك آن، چندان موجّه ننمايد. اين تصوّر تا اندازه‏اى درست است؛ ولى از آن جا كه اين موضوع، زيرمجموعه هيچ يك از موضوعات مطرح شده در فصل‏هاى ديگر نبود و از سوى ديگر، ناديده گرفتن آن نيز سبب پنهان ماندن برخى ابعاد فعّاليت‏هاى حديثى دانشوران حلّه مى‏گشت، به ناچار على‏رغم حجم نسبتاً كم مطالب، فصل جداگانه‏اى را براى آن در نظر گرفتيم.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
12

حديثى او پرداخته‏ايم. عمده‏ترين محورهايى كه در اين انديشه‏شناسى، مدّ نظر بوده، اينهاست:
- انديشه‏هاى رجالى‏
- انديشه‏هاى مصطلح الحديثى‏
- ملاك‏هاى اعتبارسنجى روايات‏
- چگونگى حل تعارض احاديث .
البته در باره برخى دانشوران، به اقتضاى اثرى كه از آنان به جاى مانده، گاه محور گفتگو، تغيير يافته است. براى نمونه، در بررسى انديشه‏هاى سيّد فخّار موسوى، از آن جا كه تنها كتاب موجود از وى، إيمان أبى طالب، موضوعى تاريخى دارد، به ناگزير مجالى براى سخن گفتن از انديشه‏هاى رجالى و مصطلح الحديثى نيست و گفتگو بر موضوع چگونگى ارزيابى روايات تاريخى توسّط وى، متمركز مى‏گردد.
همچنين در باره ورّام بن ابى فراس، از آن رو كه كتاب وى موضوعى اخلاقى - تربيتى داشته است، نمى‏توان همه محورهاى پيش‏گفته را مطرح كرد. از اين رو، تنها چند نكته كلّى را كه در روش نگارش وى، جلب توجّه مى‏كند، بر رسيده‏ايم . در كوتاه سخن، اگر در بررسى انديشه‏هاى عالمى، برخى محورهاى پيش‏گفته ديده نمى‏شود، بدين معناست كه در آن موضوع چيزى در آثار وى نيافته‏ايم يا يافته‏هاى ما آن اندازه نبوده است كه بتوان در باره آنها بحث نمود.
همچنين از ميان عالمان مطرح شده، انديشه‏هاى سيّد على ابن طاووس را به تفصيل بيان كرده‏ايم. اين امر به دو علّت بوده است:
۱. كتاب‏هاى به‏جا مانده از سيّد، بيشتر از بسيارى از دانشوران ديگر است.
۲. به رغم وجود ديدگاه‏هاى علمى قابل توجّه و پُر استفاده در آثار سيّد، تا كنون از اين زاويه حقّ وى ادا نشده و تصويرى كه از وى در ذهن بسيارى از آشنايان به حديث، نقش بسته است، بيشتر به ابعاد اخلاقى - معرفتى وى، معطوف بوده و از انديشه‏هاى حديثى‏اش كمتر سخن به ميان آمده است.
نكته مهم ديگرى كه در اين جا بايد گوشزد كنيم، اين كه ما در فصل دوم تا چهارم، در مقام «گزارش» بوده‏ايم، نه «داورى» و «نتيجه‏گيرى نهايى» . از اين رو، اگر انديشه‏هاى گوناگون برخى دانشوران را آورده‏ايم و بدون ارزيابى افكار يا نقد آثار آنها گذشته‏ايم، بدان معنا نيست كه با همه

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4979
صفحه از 375
پرینت  ارسال به