119
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

از لوازم و مقتضيات آن، ناسازگار است.۱ از همين رو، سيّد اين حديث را برساخته مى‏داند و آن را «ضعيف» مى‏خواند.۲
نمونه ديگر، اين حديث از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله است كه در باره متشابهات قرآن، گزارش شده است:
اتّعِظُوا بأمثاله وآمِنُوا بمتشابهه.۳
برخى از اين سخن - كه آن را سخن پيامبر صلى اللّه عليه و آله شمرده‏اند - چنين برداشت كرده‏اند كه امكان اين كه راسخان در علم، تأويل قرآن را از رسول خدا بياموزند، وجود ندارد.۴ سيّد، بر ناروايى اين ديدگاه، استدلال كرده و اين حديث را ضعيف خوانده است. از نگاه او، اين حديث دلالتى بر چنان برداشتى ندارد. سياق سخن وى در اين جا نشان مى‏دهد كه حتّى انتساب آن را به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله نيز نمى‏توان پذيرفت. دستِ كم اين اندازه مى‏توان گفت كه از نگاه سيّد، نسبت اين حديث به آن حضرت، زير سؤال است.
نمونه ديگر، آن جاست كه سيّد به بررسى اخبار مربوط به گونه‏هاى استخاره مى‏پردازد. از آن جا كه سيّد، پيش‏تر استخاره بر پايه رقعه‏هاى ششگانه را چونان بهترين و معتبرترين گونه استخاره، پذيرفته است، در اين جا تلاش مى‏كند تا به شكلى، روايت‏هايى را كه گونه‏هاى ديگرى از استخاره را آموزش مى‏دهند، توجيه و تأويل كند. بدين منظور، سيّد گمانه‏هاى چندى در باره آن روايات را پيش ديد مى‏نهد، از جمله مى‏نگارد:
روايت‏هايى كه در باره استخاره به غير از رقعه‏هاى ششگانه وارد شده‏اند؛ بسيارى از مخالفان‏۵ نيز همان مضمون‏ها يا نزديك بدانها را با سندهاى خود، گزارش كرده‏اند. از اين رو، شايد روايت‏هايى كه با سندهاى شيعى در باره استخاره‏هاى غير از رقعه‏هاى ششگانه، گزارش شده است، از روى تقيّة صادر شده باشد.سپس مى‏افزايد:
و هذا حجّة واضحة قويّة فى ضعف الأخبار المخالفة للرّقاع الست.۶روى هم رفته، از سخن سيّد در اين جا آشكار مى‏شود كه مفهوم ضعف در اين جا، خُرده گرفتن و نپذيرفتن حجيّت اين گونه احاديث است؛ ولى صدور آنها از معصوم عليه السلام در اين جا ممكن شمرده شده است.
سيّد در دنباله بحث خود، بار ديگر يادآور مى‏شود كه احتمال تقيّه‏اى بودن اين گونه روايت‏ها، نشان از ضعف آنها دارد.۷ اين نيز گواه ديگرى است بر آنچه از سخن سيّد، برداشت شد. او در ادامه و به هنگام بررسى گونه‏هاى استخاره (غير از رقعه‏هاى ششگانه) نيز بار ديگر، اصطلاح ضعيف را به كار مى‏برد. سيّد، براى نشان دادن ترجيح عمل به استخاره رقعه‏هاى ششگانه بر دو گونه ديگر از استخاره، روايت‏هاى رقعه‏هاى ششگانه را داراى سندهاى «معروف» و «مسند» مى‏داند. سپس يادآور مى‏شود:
وما وجدنا إلى الآن فى الإستخارة برقعتين فى بُندُقتين بعد صلاة ركعتين،۸ إلّا رواية واحدةً مرسلة ضعيفة عند أهل الروايات، وأمّا الرواية بصلاة ركعتين برقعَتين فى غير بندقتين من طين فما وجدنا بها إلّا رواية شاذّة بغير إسناد أصلاً ضعيفة عند أهل الروايات.۹
از اين عبارت سيّد، مى‏توان برداشت كرد كه وى، «ارسال» روايت يا بدون سند بودن آن را يكى از علّت‏هاى ضعيف شمرده شدن آن مى‏دانسته است. امّا در اين جا و نيز نمونه پيشين كه سيّد، برخى روايت‏هاى مربوط به استخاره را ضعيف خوانده بود، مفهوم ضعف به چه معناست؟ آيا در اين جا نيز «صدور روايت»، مخدوش است؟ به نظر نمى‏آيد كه اين گونه باشد. بويژه در نمونه پيشين، سيّد، آشكارا به صدور روايت، اعتراف داشت و تنها بر حجيّت آن، خُرده گرفته بود. در اين جا نيز دليلى در سخن سيّد ديده نمى‏شود كه نشان دهد وى، حتّى صدور اين روايات را نيز نمى‏پذيرد. بنا بر اين، چنان مى‏نمايد كه مفهوم ضعف، در دو، سه نمونه واپسين با مفهوم اين

1.سعد السعود، ص ۲۹۷.

2.همان، ص ۲۹۷ - ۲۹۸ .

3.سعد السعود، ص ۴۳۲ - ۴۳۳؛ و نزديك به آن، در الخصال، ص ۱۶۴ از پيامبر صلى اللّه عليه و آله ؛ همچنين با تفاوتى در جامع البيان، ج ۳، ص ۲۵۳؛ تفسير ابن أبى حاتم، ج ۲، ص ۶۰۰ (به نقل از قتادة).

4.گويا اينان چنين پنداشته‏اند كه بر پايه اين سخن، پيامبر صلى اللّه عليه و آله خود نيز تأويل همه يا دست كم برخى از آيات قرآن را نمى‏دانند.

5.مراد وى، اهل سنّت است.

6.فتح الأبواب، ص ۲۱۰ .

7.همان، ص ۲۱۴.

8.اين روش و روش ديگرى كه در سخن سيّد مى‏آيد، دو گونه از استخاره‏اند. براى آشنايى با آنها، ر. ك: فتح الأبواب، ص ۲۲۷ - ۲۲۹.

9.فتح الأبواب، ص ۲۱۷.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
118

پس اين حديث، از نگاه سيّد، خود متناقض است. از اين رو، سيّد در باره آن، عبارت «عدم صحة» را به كار مى‏برد.۱ روشن است كه صحيح نبودن، در اين جا، بدين معناست كه سيّد، حتى انتساب آن را به پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله نيز نادرست مى‏داند. نمونه دوم، حديثى است در باره نجوم. بر پايه اين حديث، آن گاه كه امام على عليه السلام آهنگِ جنگ با نهروانيان كرد، منجّمى ايشان را از حركت در آن ساعت، زنهار داد و از شكست در جنگ، ترسانيد. آن حضرت نيز پس از نكوهش آن ستاره‏شناس، مردم را از يادگيرى ستاره‏شناسى - جز آن اندازه كه بتوان بدان، در دريا و خشكى راه را پيدا كرد - پرهيز داد و... و با نام خدا، آهنگ نبرد كرد.۲
سيّد، از آن جا كه در باره ستاره‏شناسى، نگاه مثبتى داشته و آن را دانشى با اصول و بنيادهاى درست مى‏دانسته است، به گستردگى به نقد اين روايت مى‏پردازد و از جمله مى‏نگارد:
هذا يدلّك على تباعد الرواية من صحّة النقل أو يكون لها تأويلٌ على غير ظاهرها موافق للعقل.۳
بنا بر اين، يكى از گمانه‏هايى كه او در باره اين روايت، فراز مى‏آورد، آن است كه نقل آن، صحيح نباشد. صحيح نبودن نقل، در اين عبارت، بدان معناست كه روايت را نمى‏توان به امام عليه السلام نسبت داد.
پس روايت غير صحيح از نگاه سيّد روايتى است كه نمى‏توان آن را به معصوم عليه السلام نسبت داد.

- ضعيف‏

بر پايه جستجوى ما، سيّد در سه جا اصطلاح «ضعيف» را براى برخى احاديث به كار برده يا مفهوم «ضعف» را به حديثى نسبت داده است. نخست، حديث «لا وصيّة لوارث» است. مى‏دانيم كه اهل سنّت، اين حديث را از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله گزارش كرده و «آيه وصيت»۴ را با اين حديث، نسخ شده مى‏شمارند.۵ از نگاه سيّد، اين حديث، خود متناقض است و برخى لوازم اين حديث با برخى ديگر

1.الطرائف، ص ۵۲۳ .

2.فرج المهموم، ص ۵۷؛ نهج البلاغة، ج ۱، ص ۱۲۸، خطبه ۷۹ .

3.فرج المهموم، ص ۵۸ .

4.سوره بقره، آيه ۱۸۰: « كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَ لِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ... ».

5.صحيح البخارى، ج ۳، ص ۱۸۸؛ سنن ابن ماجة، ج ۲، ص ۹۰۶؛ فتح البارى، ج ۵، ص ۲۷۹؛ المحرّر الوجيز، ج ۱، ص ۲۴۸.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5028
صفحه از 375
پرینت  ارسال به