113
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

دو. نمونه‏هايى از روايات متواتر

سيّد، در نوشته‏هاى خود، برخى روايات را متواتر شمرده است.
۱. روايت‏هايى كه نشان مى‏دهند رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و بسيارى از صحابيان، متعه را جايز مى‏شمرده و حلال مى‏دانسته‏اند.۱
۲. روايت در باره جدايى افتادن در ميان امّت اسلامى و اين كه مسلمانان، به هفتاد و سه فرقه تقسيم مى‏شوند. هفتاد و دو فرقه از آنها در آتش خواهند بود و تنها يك فرقه را فرجام، بهشت است.۲
۳. روايت‏هايى كه بيانگر آن است كه شيطان‏ها در ماه رمضان، در بند كشيده مى‏شوند.۳
۴. احاديثى كه بر فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام در روز عرفه، تأكيد دارند.۴
شايان يادكرد است كه سيّد، اين گونه احاديث را نزد «أهل المعرفة»، متواتر مى‏داند كه ظاهراً خواست وى از اين تعبير، شيعيان است.
۵. روايت‏هايى كه بيانگر سفارش كردن فراوان رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله نسبت به اهل بيت عليهم السلام است و در آنها از جانشينى اهل بيت عليهم السلام پس از وفات خود، سخن گفته‏اند. ۵
۶. روايت‏هايى كه بازگو كننده فضايل بى‏شمارِ امير مؤمنان عليه السلام هستند.۶
۷. روايت‏هايى كه مى‏گويند: مهدى عليه السلام پنهانى و به دور از چشم مردمان به دنيا مى‏آيد.۷
۸. روايت‏هايى در باره جانشينى امير مؤمنان عليه السلام و خليفه رسول اكرم بودن وى.۸۹. روايت‏هايى كه «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را در يكايك سوره‏هاى قرآن و از جمله سوره حمد، آيه مى‏دانند.۹
۱۰. روايت‏هايى كه گذاردن دست‏ها را بر روى يكديگر در نماز، بدعت و حرام مى‏دانند.۱۰ البته سيّد، اين دسته از روايات را نزد شيعيان، متواتر مى‏داند.
۱۱. روايت‏هايى كه امام على عليه السلام را «امير مؤمنان» خوانده‏اند.۱۱
۱۲. روايت‏هايى كه بيانگر زنده بودن خضر نبى عليه السلام هستند.۱۲
۱۳. روايت‏هايى كه در آنها، امامان عليهم السلام بسيارى از افراد را از وقت در گذشتشان آگاه كرده و كفن‏هايى براى آنها فرستاده بودند.۱۳
نكته‏اى كه در اين جا بايد گوشزد كرد، آن است كه از بررسى موارد پيش‏گفته، مى‏توان دريافت كه سيّد در همه يا بيشتر اين نمونه‏ها، معناى كلى يا اجمالىِ هر روايت را متواتر دانسته است، نه همه واژگان اين گزارش‏ها را.۱۴از سوى ديگر، سيّد در برخى موارد نيز روايتى را غير متواتر خوانده است؛ مانند روايتى كه اهل سنّت از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله گزارش كرده‏اند كه فرمود: «امّت من بر گم‏راهى همداستان نخواهند شد».۱۵

1.الطرائف، ص ۴۶۲.

2.همان، ص ۵۲۷. اهل سنّت اين روايات را از پيامبر صلى اللّه عليه و آله گزارش كرده‏اند. نيز، ر. ك: عمدة القارى، ج ۱۸، ص ۲۲۴؛ السنن الكبرى، ج ۱۰، ص ۲۰۸؛ سنن الترمذى، ج ۴، ص ۱۳۴. در شيعه نيز اين روايت هم از پيامبر صلى اللّه عليه و آله و هم از برخى امامان عليهم السلام روايت شده است (كفاية الأثر، ص ۱۵۵؛ كنز الفوائد، ص ۲۹۷؛ الخصال، ص ۶۳۶ و... ) .

3.إقبال الأعمال (چ قيومى)، ج ۱، ص ۷۱.

4.همان،(چ قيومى)، ج ۲، ص ۶۲.

5.الطرائف، ص ۱۰. نيز نزديك به آن در ص ۱۶۹.

6.همان، ص ۱۳۷.

7.همان، ص ۱۸۳.

8.همان، ص ۳۸۲.

9.همان، ص ۵۳۷.

10.همان، ص ۵۳۸ .

11.اليقين، ص ۵۲۵ .

12.سعد السعود، ص ۳۲۶ - ۳۲۴.

13.كشف المحجّة، ص ۹۰. براى موردى ديگر از روايت‏هايى كه سيّد، آنها را متواتر خوانده است، ر. ك: كشف المحجّة، ص ۱۲۷.

14.براى آشنايى با گونه‏هاى تواتر و ويژگى هر يك، ر. ك: دانش‏نامه جهان اسلام، ج ۸، ص ۳۵۶ و ۳۵۸ (مدخل تواتر).

15.الطرائف، ص ۵۲۶ . براى برخى منابع اين روايت، ر. ك: تحف العقول، ص ۴۵۸؛ مسند ابن حنبل، ج ۶، ص ۳۹۶؛ سنن ابن ماجة، ج ۲، ص ۱۳۰۳؛ المستدرك على الصحيحين ، حاكم، ج ۱، ص ۱۱۶.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
112

أن يكون من أُخبر بالخبر... لم يسبق بشبهة أو تقليدٍ إلى اعتقاد نفى موجَب الخبر.۱
پس از سيّد مرتضى، شيخ طوسى رحمه اللّه نيز در عدّة الاُصول بر اين شرط، پاى فشرده است.۲ به هر روى، از نگاه سيّد، شنوندگان خبر متواتر براى آن كه از آن خبر علمى به دست آورند، بايد بدون پيش‏فرض، بدان گوش فرا دهند، بدان سان كه آن خبر، قابليت اثرگذارى خود را داشته باشد. سيّد همچنين براى متواتر بودن، شمار خاصّى از گزارشگران و مخبران را شرط نمى‏داند.۳ از نگاه وى، علم‏آور بودن خبر متواتر، فرايند خود به خودى است كه بدون اختيار شنونده، علم به مضمون آن خبر را در نفس وى، پديد مى‏آورد، بى آن كه نيازى به عدد خاصّى از گزارشگران باشد، و نيز بدون آن كه نيازى باشد كه آدمى، تك تكِ گزارشگران را بشناسد.۴سيّد در اين جا مثالى مى‏آورد و مى‏گويد: ما به وجود سرزمين‏هاى بسيارى بى هيچ شك و گمان، علم داريم كه اين علم، از راه گزارش‏هاى فراوان - كه به حدّ تواتر رسيده - به دست آمده است. با اين حال، اگر از ما بخواهند ويژگى تك تكِ كسانى را كه اين گزارش‏ها را به ما رسانده‏اند، بيان كنيم، بر ما دشوار خواهد بود.۵سيّد، اين نكته را امرى بديهى مى‏داند و معتقد است كسى كه آن را انكار مى‏كند، مُكابر۶ است.۷ از ديد سيّد، اگر براى تواتر، عدد بالايى را شرط بدانيم، آن گاه بايد پيامبرىِ همه پيامبران و آيين‏هاى آسمانى را زير سؤال ببريم؛ زيرا گزارشگرانى كه از وجود هر يك از پيامبران خبر داده‏اند، در طبقات آغازيين شمار كمى بوده‏اند و اندك اندك، افزون گشته‏اند.
در كوتاه سخن، مى‏توان گفت كه سيّد در باره خبر متواتر بر آن است كه:
الف. غرض‏ورز بودن شنونده خبر متواتر يا شبهه‏دار بودن ذهن وى - كه سبب عدم پذيرش او مى‏شود - ، آسيبى به تواتر نمى‏رساند.
ب. در تواتر، وجود شمارِ مشخّصى از گزارشگران، شرط نيست.

1.الذريعة، سيّد مرتضى، ج ۲، ص ۴۹۱.

2.عدّة الاُصول، ج ۱، ص ۷۶، ۷۹ - ۸۰ .

3.سعد السعود، ص ۳۶۵.

4.همان‏جا.

5.مكابر، در اصطلاح علمى، كسى را گويند كه از پذيرش مطلبى روشن، بى هيچ دليلى سر باز مى‏زند و به ديگر سخن، زورگويى مى‏كند.

6.همان‏جا.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4956
صفحه از 375
پرینت  ارسال به