شش. مستندات سيّد در توثيق و تضعيف راويان و تحليل آن
سيّد، در لا به لاى نگاشتههاى خود، معمولاً آن گاه كه روايتى را از كتاب يك راوى بر مىگيرد، به نكتههايى در باره شخصيت حديثى وى نيز اشاره مىكند. گاه در باره ديگر راويان نيز اين روش را در پيش گرفته است.
در نگاهى كلّى، مىتوان گفت: در ديدگاه سيّد در باره راويان، نكتههاى زير برجسته مىنمايد:
۱. سيّد در ارزيابى شخصيت راويان، تقريباً در همه موارد، به ديدگاههاى نجاشى و شيخ طوسى رحمه اللّه توجّه مىكرده است. در سخن روشنتر، بايد گفت: به طور معمول سيّد هر گاه ديدگاه يكى از اين دو تن را يادآور مىشود، با آنها مخالفت نمىكند.
۲. در باره چند راوى، ديدگاه سيّد - كه با به كار بردن عبارتهايى چون «رحمه اللَّه» و «رضوان اللَّه عليه» يا تأكيد بر فضل يا وثاقت راوى به دست مىآيد - لااقل با ديدگاه نجاشى يا مشهور رجاليان شيعى، ناسازگار است. اين راويان، عبارت اند از: مفضّل بن عمر، محمّد بن جمهور عمّى، ابوالمفضّل شيبانى و محمّد بن سنان.۱ امّا چرا سيّد درباره اين راويان، چنان عبارت را به كار مىبرد؟
مىدانيم كه دانشورى چون سيّد، در نگاشتههاى خود، هيچ گاه براى راويان و حتّى دانشوران بزرگ سنّى مذهب، عبارت «رَحِمَهُ اللَّه» را به كار نبرده است. از اين رو، بسيار دور مىنمايد كه سيّد هم سخن نجاشى در باره مفضّل را بپذيرد و هم در باره وى، اين گونه سخن بگويد. به هر روى، «رحمه اللَّه» گفتن، دست كم در عرف دانشوران شيعى، براى كسانى به كار مىرفته است كه به