105
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

البته مى‏دانيم كه استاد شيخ صدوق رحمه اللّه «محمّد بن موسى بن المتوكّل» است» نه «موسى بن المتوكّل»؛ زيرا در مصدر حديث، نام «محمّد بن موسى» ديده مى‏شود، گذشته از آن كه شخصى با نام «موسى» در ميان استادان شيخ صدوق، شناخته شده نيست. در باره محمّد بن موسى نيز مى‏دانيم كه شيخ صدوق ، از وى احاديث بسيارى را گزارش مى‏كند. او در ۴۸ مورد، در سند شيخ صدوق به نويسندگان كتاب‏هايى كه در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه از آنان ياد مى‏شود، جاى دارد.۱
امّا پرسش بنيادين، آن است كه: با اين كه رجاليانِ پيش از سيّد در باره توثيق محمّد بن موسى بن متوكّل، هيچ ديدگاهى ارائه نكرده‏اند، پس سيّد، چگونه هم‏داستانى بر توثيق وى را به شيعيان نسبت داده است؟ شايد نتوان به اين پرسش، قاطعانه پاسخ گفت؛ ولى چونان گمانه‏اى مى‏توان گفت: از آن جا كه سيّد براى توثيق راويان، تنها «ثقة» خواندن رجاليان را عامل كافى نمى‏ديده است؛ بلكه علاوه بر آن به نشانه‏هاى ديگرى نيز - كه به گونه‏اى شخصيت حديثى راوى را بشناسانند - ، توجّه فراوان مى‏كرده است، آن گاه كه مى‏بيند كسى در جايگاه استادى شخصيّت بزرگى چون شيخ صدوق جاى مى‏گيرد و صدوق هم به فراوانى از او حديث نقل كرده و در باره او «رحمه اللَّه» مى‏گويد، اين نشانه‏ها را بر وثاقت راوى، گواه مى‏گيرد.۲با اين همه، هنوز اين نكته كه چگونه بزرگان شيعه بر وثاقت كسى هم‏داستان‏اند؛ ولى در هيچ نگاشته حديثى يا رجالى از اين موضوع سخنى نرفته است، نياز به پاسخى روشن دارد.

1.معجم رجال الحديث، ج ۱۸، ص ۳۰۰.

2.به اصطلاح رجاليان سده‏هاى واپسين، توجّه به اكثار أجلاء در روايت از يك راوى و نيز ترحّم و ترضّى بزرگان بر راوى، به عنوان قرائن مدح يا توثيق از سخن سيّد برداشت مى‏شود.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
104

چهار. روايات مُرسل ابن ابى عمير

سيّد، در نگاشته‏هاى خود، دو جا در باره مراسيل ابن ابى عمير، ديدگاه خود را فراز آورده است. در جايى حديثى را از «أصل» ابن ابى عمير، اين گونه گزارش مى‏كند:
عبد اللَّه بن المغيره عمّن رواه عن أبى عبداللَّه عليه السلام قال... .
او پس از گزارش روايت، مى‏نويسد:
و هو محمّد بن أبى عمير، مراسيله يعمل بها كما يعمل بمسانيد غيره من الثقات.۱
در نمونه‏اى ديگر، وى حديثى را از الأمالى شيخ صدوق رحمه اللّه با اين سند آورده:
حدثنا موسى بن المتوكّل رحمه اللّه ۲ قال حدّثنا على بن إبراهيم عن أبيه ابراهيم بن هاشم عن محمّد بن أبى عمير: قال حدّثنى من سمع أبا عبد اللَّه الصادق عليه السلام يقول... .
آن گاه، پس از يادكرد حديث، مى‏افزايد:
و رواة الحديث ثقاة بالإتّفاق و مراسيل محمّد بن أبى عمير كالمسانيد عند أهل الوفاق.۳از اين كه سيّد مى‏گويد: همه راويان اين حديث، به اتّفاق شيعيان ثقه هستند، مى‏توان چند نكته را برداشت كرد:
نخست آن كه نه تنها شيخ صدوق، على بن ابراهيم و ابن ابى عمير - كه وثاقت آنان از نگاه شيعيان، جاى ترديدى ندارد - ؛ بلكه موسى بن متوكّل نيز از نگاه سيّد، ثقه بوده است. از ظاهر عبارت بر مى‏آيد كه به باور وى، ديگر بزرگان شيعه نيز بر وثاقت موسى بن متوكّل هم‏داستان بوده‏اند. حتّى اگر بگوييم خواست وى، نسبت دادن اين ديدگاه (يعنى وثاقت موسى بن متوكّل) به همه شيعيان نبوده است، دستِ‏كم بايد بگوييم: از ظاهر سخن وى بر مى‏آيد كه آن را نظريه بيشتر شيعيان مى‏دانسته است.

1.جمال الاُسبوع، ص ۲۵۹.

2.اين عنوان در فلاح السائل به گونه تحريف شده آمده است. در الأمالى صدوق «محمّد بن موسى المتوكل» به چشم مى‏خورد.

3.فلاح السائل، ص ۱۵۸؛ الأمالى، صدوق، ص ۵۷۸. خواست سيّد از «أهل الوفاق»، شيعيان است.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4971
صفحه از 375
پرینت  ارسال به