آنان همچون شيخ صدوق، اجتهاد را به نحو کلي ردّ کردهاند و آن را مذموم دانستهاند. البته بر پايه آنچه در باره پيشينه گرايش به نص گفتيم، چنين ديدگاهي، به دليل نزديکي به عصر حضور ائمه عليهم السلام و قرار داشتن در فضاي خاصّ آن زمان بوده است. چه بسا آنها نيز اگر اکنون ميزيستند، اين ديدگاه را کنار مينهادند.
دليل عقلي از ديد اخباريان و محدّثان پيشين
چنان که به تفصيل خواهيم گفت، بر اساس مباني مکتب اخباريگري، مناط تعلّق تکليف، شنيدن از شارع است و همه احکام فقهي، چه عبادي و چه غير عبادي، توقيفياند. پس حکم عقل، اثري در اين باره ندارد. ۱به علاوه، عقل مصون از خطا نيست و حجّيت ندارد. ۲برخي از اخباريها همچون محمّد امين استرآبادي، اين ديدگاه خود را به محدّثان سدههاي نخست نيز نسبت ميدهند. ۳علامه حلي نيز در نهاية الاُصول چنين ديدگاهي را به شيخ صدوق و استادش ابن وليد نسبت داده است. ۴از مجموع عبارات اصحاب حديث، چنين بر ميآيد که اين نسبت، اجمالاً درست است. توجه به اين قرائن، روشنگر اين ادّعاست:
۱. مرحوم شيخ صدوق در رساله الإعتقادات خود، معتقد است که گزارههاي علم کلام اگر مبتني بر استدلالات عقلي در معارف دين باشند، اعتباري ندارند. سپس به روايتي استناد ميکند که امام صادق عليه السلام با عبارت: «يهلک أهل الکلام و ينجو المسلمين»، ۵متکلّمان يا صاحبان تفکّر کلامي را به هلاکت تهديد کرده است. ۶
1.الفوائد المدنية، ص ۱۲۸ ـ ۱۳۰؛ هداية الأبرار، ص ۱۹۴؛ الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۱۳۱؛ الدرر النجفية، ج ۲، ص ۲۵۳؛ رساله الاعتقادات علامه مجلسي، ص ۵.
2.الفوائد المدنية، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۱.
3.الفوائد المدنية، ص ۴۰ ـ ۴۷.
4.تعبير او، «اخباريان» است؛ ولي به گفته شيخ مرتضي انصاري ( فرائد الاُصول، ج ۱، ص ۳۳۳)، منظورش اين دو نفر است.
5.التوحيد، ص ۴۵۸، باب النهي عن الکلام و الجدال، ح ۲۲؛ بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۳۲، ح ۲۲ و ۲۳.
6.تصحيح الإعتقاد (سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج ۵)، ص ۴۳.