93
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

«باب المقائيس والرأي» گشوده و در آن، رواياتي را در حرمت رأي و اجتهاد، ذکر کرده است. ۱کليني هم رأي و اجتهاد را در بابي به همين عنوان، باطل اعلام مي‌‌کند ۲و در باب مربوط به تقليد نيز تصريح مي‌کند که تقليد حرام است و در ضمن رساله‌اي، از امام صادق عليه السلام نقل مي‌کند که ايشان از رأي، نهي فرموده است. ۳
از کلام شيخ صدوق هم استفاده مي‌شود که او منکر اجتهاد بوده است. وي در علل الشرائع بعد از آن که داستان همراهيِ موسي و خضر عليهما السلام را بيان مي‌کند، مي‌گويد:
حضرت موسي با کمال عقل و فضل و موقعيتي که در پيشگاه الهي داشت، نتوانست با استنباط و استدلال خود، کارهاي خضر عليه السلام را بفهمد. لذا امر بر او مشتبه شد و از همه آنچه ديده بود، به خشم آمد، تا اين که خضر عليه السلام او را از علل آن کارها آگاه ساخت و او راضي شد. و اگر خضر آن تأويل‌ها را برايش روشن نمي‌کرد، او [با عقل خويش] هرگز نمي‌فهميد؛ حتي اگر سراسرِ عمرش را در آن حالت انکار سپري مي‌‌ساخت. پس وقتي براي پيامبران و فرستادگان خدا ـ که درودهاي خدا بر آنان باد! ـ جايز نباشد که قياس و استنباط و استخراج کنند، جايز نبودنش براي پيروان آنها که در رتبه پايين‌تري از آنها هستند، روشن‌تر است. ۴

بررسي ديدگاه پيشينيان در باره اجتهاد

با همه آنچه گذشت، داوري دقيق در باره موضع عالمان امامي در سده‌هاي نخست، دشوار و نيازمند دقت است؛ چندآن که برخي، همه عالمان پيشين را «اخباري»، و برخي ديگر همه آنان را «اهل اجتهاد» دانسته‌اند. شيخ حسين کرکي، پرهيز از اجتهاد، و اکتفا به نص را رويکرد همه عالمان امامي در سده‌هاي نخست دانسته، به سيره عملي ايشان استناد کرده است:

1.المحاسن، ج ۱، ص ۳۳۱.

2.الکافي، ج ۱، ص ۵۴.

3.همان، ج ۸، ص ۵ ـ ۶، ح ۱.

4.علل الشرائع، ج ۱، ص ۶۲، باب ۵۴، ح ۱.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
92

مي‌کنند، تقليد خوانده نمي‌شود؛ ۱زيرا کساني که به احاديث اهل بيت عليهم السلام رجوع مي‌‌کنند، به قول خدا و رسول الله و ائمه هدي عليهم السلام عمل کرده‌اند و نه به قول آن راويِ حديث. ۲اما موضوع سخن در اين جا، ديگر ادّعاي اخباريان است که معتقدند محدّثان اماميه نيز در سده‌هاي نخست، اجتهاد و تقليد را حرام مي‌‌دانسته‌اند؛ چنان که استرآبادي، به مرحوم کليني استناد مي‌‌کند که در الکافي، اجتهاد و تقليد را به صراحت، حرام خوانده است. ۳به اعتقاد مرحوم مجلسي، شيخ صدوق نيز چنين رويکردي داشته است:
شيخ صدوق، از عالمان بزرگ اماميه و از کساني است که پيرو آثار ائمه عليهم السلام بوده‌اند و از آرا و اهوا پيروي نمي‌کرده است. از اين روست که اکثر اصحاب ما، کلام او و پدرش علي بن بابويه را به منزله نصّ و اخبار تلقي کرده‌اند. ۴
شيخ حسين کرکي نيز پرهيز از اجتهاد را نه فقط به محدّثان امامي در سده‌هاي نخست، که حتي به بزرگاني چون شيخ مفيد، سيد مرتضي، شيخ طوسي، و سلار بن عبد العزيز نيز نسبت داده و اختلافات عالمان آن عصر را ناشي از اختلاف نصوص دانسته است. ۵

ارزيابي ادعاي اخباريان

با مراجعه به آثار روايي و کتب حديثي، در مي‌‌يابيم که اخباريان به درستي ادّعا مي‌‌کنند که محدّثان امامي در سده‌هاي نخست، اجتهاد و تقليد را نفي مي‌‌کرده‌اند؛ چنان که سيد مرتضي ۶و ديگر اصوليان آن عصر نيز آنان را مخالف اجتهاد معرّفي کرده‌اند. ابو جعفر احمد بن محمّد بن خالد برقي، در کتاب المحاسن بابي به نام

1.الفوائد الطوسية، ص ۴۰۸ و ۴۱۴ و ص ۳۲۴ ـ ۳۲۶.

2.لوامع صاحب‌قراني، ج ۱، ص ۴۸.

3.الفوائد المدنية، ص ۴۰ و ۱۲۷؛ الفوائد الطوسية، ص ۴۰۸ و ص ۴۱۴.

4.بحار الأنوار، ج ۱۰، ص ۴۰۵.

5.هداية الأبرار، ص ۱۳۵.

6.رسالة في الردّ علي أصحاب العدد (رسائل الشريف المرتضي، ج ۲)، ص ۱۸.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11881
صفحه از 555
پرینت  ارسال به