73
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

علّيت ميان آن دو را به ذهن مي‌‌رسانَد. بر اساس آنچه گذشت، اين هر دو جريان، ريشه‌ها و عوامل مشترک يا مشابه نيز داشته‌اند؛ و حتي بر اساس آنچه در باب ساختار گفتمان خواهد آمد، هر گفتماني همواره در داد و ستد با گفتمان‌هاي مجاور خويش است. پس تأثيرپذيري‌شان از يکديگر، في‌الجمله محتمل و حتي قطعي است. همچنين، تأثيرپذيريِ يک فرد نيز کاملاً عادي است؛ ولي اين، غير از تأثير عميق جرياني در يک گفتمان، بر پيدايش همان جريان در گفتمانِ ديگري است.
همانند آنچه در باره ابن ابي جمهور و رابطه‌اش با مکتب اخباري گذشت، در باره پيروان او در مسلک‌ شيخي نيز گفته شده است. البته در اين جا به عکس آن جا، پيدايي‌ِ مسلک‌ شيخيه‌ را متأثّر از انديشه اخباريگري‌ دانسته‌اند. ۱با توجه به قرائن، چنين سخناني پذيرفته نيست؛ ولي همان گونه که در باره سلفي‌گري گذشت، شيخيه و اخباريگري را نيز از اين رو که همزمان، در يک بستر تاريخي، و در شرايطي نسبتاً يکسان پديد آمده‌اند، مي‌‌توان مرتبط دانست و علاوه بر تأثيرات متقابل هر يک بر ديگري، جريان‌هاي مشابه آن دو را بررسي کرد.

ديدگاهي‌ ديگر

در دوران صفويه، حکومت‌هاي غربي روابط خود را با جوامع شيعه به‌ويژه ايران افزايش داده بودند؛ هرچند که در آغاز، با نيتي کاملاً کينه‌توزانه همراه بود. ۲پس علاوه بر جامعه اهل سنّت، جوامع اروپايي نيز در مجاورت شيعيان بودند و همين، مي‌‌توانست زمينه‌ساز کنش‌ها و واکنش‌هاي متقابل هر يک بر ديگري گردد. ۳از آن جا که اروپا در اين دوره، شاهد پيدايش فلسفه حسّي بود، برخي بعيد ندانسته‌اند که همين رويکرد غربي، زمينه‌ساز پيدايش اخباريگري در عالم اسلام باشد. ۴توضيحْ اين که اين نگرش در علوم، فقط به تجربه بسنده مي‌‌کرد و از آن رو همانند نگرش اخباريان پنداشته شده که احکام عقلي غير مستند به حسّ را باطل مي‌‌دانست.

1.دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج ۷، «اخباريان»، احسان‌ قيصري.

2.ر.ک: ايران در چهار کهکشان ارتباطي، محسنيان راد.

3.آغاز شناخت اروپاييان از اسلام شيعي، دقيقاً در همين دوره بوده است.

4.خردورزي و دين‌باوري، احمدحسين شريفي و حسن يوسفيان، ص ۶۱.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
72

دانست؛ گرچه به دليل ارتباط تنگاتنگ فقها با مردم، بازتاب اين رويکرد را بيشتر در فقه مي‌توان ديد؛ چندآن که مخالفان اين رويکرد را «مجتهد» يا «اصولي» مي‌نامند؛ حال آن که در تفسير و عقايد، اين دو اصطلاح به کار نمي‌رود. نگارش آثار فلسفي يا تفسيري با محوريت حديث؛ مانند اسفار اربعة و تفسير صافي، نشانه همين پديده است.
گفتيم که اين پديده، همزمان در ميان شيعيان و اهل سنت رخ نمود. پس نبايد از عوامل مشترک در دو جامعه، و از تأثيرات هر يک بر ديگري، چشم پوشيد. با اين حال، شگفت است ‌که برخي، ميرزا محمّد استرآبادي و ملا محمّد امين را متأثّر از جوّ تفکّر سلفي ابن تيميه و اهل حديث از اهل سنت دانسته‌اند و معتقدند که چون مذهب مالک بر حوزه‌هاي علميه مکّه و مدينه سيطره داشت ـ که اساس فقه خود را ظواهر آيات و روايات، و مخالفت با اهل اجتهاد و رأي و قياس قرار داده ـ ، آن دو نيز در زمان سکونتشان در آن سامان، تحت تأثير مذهب مالک و جوّ سلفي‌گري، به مخالفت با اجتهاد و مجتهدان پرداختند و اخباريگري را تأسيس کردند. چنان که بعدها تحت تأثير همين جوّ علمي بود که شيخ محمّد بن عبد الوهاب نجدي (۱۱۱۵ ـ ۱۲۰۶ ق) فرقه وهابيت را در نجد به راه انداخت و شاه ولي الله احمد بن عبد الرحيم فاروقي دهلوي (۱۱۱۰ ـ ۱۱۷۶ ق) مسلک اهل حديث را در دهلي هند تأسيس کرد. ۱
حتي اگر بپذيريم که چنين عاملي بي‌تأثير هم نبوده و گرايش حديثي را در شخصي چون ملا محمّدامين تقويت کرده است؛ هرگز نمي‌توان آن را به تنهايي، علّت تحوّل فکري چنان عالماني شمرد؛ چه رسد به اين که آن را از عوامل پيدايش مکتبي پردامنه بپنداريم. ۲البته همزمانيِ دو جريان، همواره غلط‌انداز است و شبهه وجود رابطه

1.ر.ک: دانش‌نامه ايران و اسلام، مدخل «ابن عبد الوهاب»؛ دانش‌نامه ادب فارسي در هند، مدخل «شاه ولي الله دهلوي».

2.گرايش محدّثان اماميه، تأکيد بر احاديث اهل بيت است که ملا محمّد امين استرآبادي آن را تقويت کرد و کمترين فرق او با سلفيه سنّي مذهب، نپذيرفتن حجّيت ظاهر احاديث نبوي است (ر.ک: الفوائد المدنية، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶).

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11895
صفحه از 555
پرینت  ارسال به