نيست. در ميان آثار به جا مانده او، چه در عنوان و چه در محتوا، تصريحات و دلالتهاي روشني بر مسلک اجتهاد پيداست و از اين رو، وي را يکي از مجتهدان اماميه شمردهاند. ۱تنها چيزي که ميتوان گفت، درجه ميانهاي از اخبارگرايي است که آيت الله مرعشي نجفي، از آن به «مذاقي متوسط بين اصوليه و اخباريه» ياد کرده است. ۲گرچه بر اساس قواعد تحليل تاريخي، حتي بر فرض که او اخباري خالص بوده باشد، برجسته کردن نقش يک نفر در چنين پديدههاي بزرگي، پذيرفتني نيست. ۳
چهار. موج بازانديشي و نصگرايي در جهان اسلام
سده هشتم و نهم هجري را بايد دوره جريانها و تحوّلات مهمّ فکري و اعتقادي جهان اسلام به شمار آورد؛ جريانهايي که هر کدام مدّعي نوعي احياگري و بازانديشي ديني بودند. تشديد نصگرايي، واکنشي بود که همزمان در ميان شيعيان و اهل سنت پديدار شده بود. ۴پيدايش سلفيگري در ميان اهل سنّت، ۵و گسترش شگفتانگيز تصوّف در اين دو سده، در همين فضا بايد بررسي شوند. چنين
1.مجالس المؤمنين، ج ۱، ص ۵۸۱؛ لؤلؤة البحرين، ص ۱۶۷؛ خاتمة المستدرک، ج ۱، ص ۳۳۸.
2.عوالي اللئالي، مقدّمه آية الله مرعشي نجفي، ج ۱، ص ۱۱ ـ ۱۲.
3.براي مطالعه نظريات مطرح در باره او، ر.ک: روضات الجنات، ج ۷، ص ۳۰ و ۳۳، ش ۵۹۴؛ الذريعة، ج ۱۵، ص ۳۴۳، ش ۲۱۹۲ و ج ۱۷، ص ۲۴۰، ش ۷۴ و ج ۱۸، ص ۲۹۹، ش ۲۰۶ و ج ۲۰، ص ۱۳، ش ۱۷۲۶؛ ادوار اجتهاد، ص ۳۳۸؛ کيهان انديشه، ش ۱۳، ص ۲۰؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج ۷، ص ۱۶۰؛ عوالي اللئالي، تحقيق مجتبي عراقي، ج ۱، ص ۱۰؛ عوالي اللئالي، مقدّمه آيت الله مرعشي نجفي، ج ۱، ص ۱۱ ـ ۱۲؛ رياض العلماء، ج ۶، ص ۱۴ و ج ۵، ص ۵۰؛ مجالس المؤمنين، ج ۱، ص ۵۸۱؛ لؤلؤة البحرين، ص ۱۶۷؛ خاتمة المستدرک، ج ۱، ص ۳۳۸؛ مقابس الأنوار، ص ۱۴، الفوائد الرضوية، ص ۳۸۳؛ معجم مؤلّفي الشيعة، ص ۱۵؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج ۱۰، ص ۲۴۶؛ کاشفة الحال عن أحوال الإستدلال، ص ۲۳.
4.پويايي فرهنگ و تمدّن اسلام و ايران، علي اکبر ولايتي، ج ۳، ص ۲۷۶ ـ ۲۷۷.
5.ر.ک: قصّه ارباب معرفت، عبد الکريم سروش، ص ۴۰۴. در آن صفحات، توضيحات ارزشمندي در باره انواع احياگري ديني و رهيافتهاي هر کدام آمده و جنبه احياگرانه امام خميني تحليل شده است.