متأخّران هم هرچند بر خلاف ابن ادريس، با شرايطي به خبر واحد عمل ميکردند؛ ولي به هر حال، در طرد کردن بسياري از روايات، با او موافقت کردند. ۱شهيد ثاني (م ۹۶۶ ق) و فرزندش شيخ حسن (م ۱۰۱۱ ق) نيز به اين گونه اخبار عمل نميکردند، مگر خبري که تمام راويان آن، عادل و امامي باشند. ۲سيّد محمّد عاملي صاحب مدارک (م ۱۰۰۹ ق)، به خبر صحيح عمل ميکرد و خبر حسن را گاه ميپذيرفت و گاه طعن ميزد و ردّ ميکرد. ۳به روايات رجال ممدوح نيز هنگامي عمل ميکرد که اصحاب به آن عمل کرده باشند و دليل، منحصر در آن خبر باشد ـ که در واقع، عمل به سيره متشرّعه بود ـ ؛ ولي در جايي که اصحاب به چنين خبري عمل نکرده بودند، به راويان آن طعن ميزد و آنها را ردّ ميکرد. ۴
اتهام سنيگري و تضعيف دين
چنان که گذشت، بر اثر نامگذاري قواعد استنباط حکم به «اجتهاد»، و استفاده اصوليان شيعه از برخي ديگر از اصطلاحات اصولي اهل سنت مانند اجماع، دانش اصول فقه با اتهام «سنيگري» رو به رو بود. با اين حال، تأثيرپذيري عالمان شيعه، در زمينه دستهبندي حديث از جهت اعتبار نيز، مزيد بر علّت شد. از اين روست که ملا محمّد امين استرآبادي از علامه حلّي و استادش ابن طاووس و از افرادي مانند شهيد ثاني و محقّق کرکي و صاحب معالم و صاحب مدارک و شيخ بهايي که نظر علامه را پذيرفته بودند، انتقاد ميکند که چرا از اهل سنت پيروي کردهاند و خبر واحد را به چهار دسته ـ صحيح، موثّق، حسن و ضعيف ـ تقسيم کردهاند. ۵به گمان محدّث استرآبادي، دين اسلام، دو بار تخريب شد: يک بار بعد از وفات رسول خدا صلي الله عليه و آله در سقيفه؛ و ديگر بار، هنگامي که قواعد اصولي و اصطلاحات و دراية
1.هداية الأبرار، ص ۹.
2.هداية الأبرار، ص ۷؛ معالم الاُصول، ص ۲۰۱.
3.لؤلؤة البحرين، ص ۴۵ ـ ۴۶.
4.مدارک الأحکام، تحقيق مؤسسه آل البيت، ج ۱، ص ۳۸.
5.الفوائد المدنية، ص ۳۰، ۴۹، ۵۸، ۸۷ ـ ۸۸ و ۱۷۷ ـ ۱۷۸.