55
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

را همانند اهل سنّت، «مجتهد» ناميدند. ۱‌اين موضوع، در فضاي هم‌گرايانه سده‌هاي چهارم و پنجم طبيعي به نظر مي‌‌رسيد.

پيدايش اصول فقه از ديد شهيد صدر

عظمت علمي شيخ طوسي، باعث شد که پس از وي نيز فقهاي امامي، روش او را پي بگيرند. در نتيجه، يکي از مهم‌ترين دستاوردهاي شيعيان در سده‌هاي پنجم تا دهم، تدوين اصول فقه بود که در طيّ چندين سده، انسجام و اهميت بسيار يافته بود؛ ولي به دليل همان چيزي که در سابقه اصول فقه و اجتهاد گفته شد، دستاوردهاي اين دانش، با اتهام «سني‌گري» روبه‌رو بود. پيشي داشتنِ اصول عامّه بر اصول فقه شيعه و به ويژه استفاده اصوليان شيعه از اصطلاحات اهل سنت نيز مزيد بر علت بود. اين، همه ماجرا نبود؛ بلکه تأثيرپذيري عالمان شيعه، در زمينه‌هاي ديگر نيز رخ داده بود.
شهيد محمّد باقر صدر مهم‌ترين عامل پيدايش اخباريگري را پيدا شدن علم اصول بعد از عصر غيبت مي‌داند. خلاصه تحليل ايشان چنين است:
از آن جا که اصول فقه به صورت علمي مدوّن، ابتدا در بين اهل سنت پيدا شد، اصول فقه شيعه نيز در بين اخباري‌ها وجهه سني‌گري پيدا کرد؛ چنان که در مقابل آن بايستند. علّت تقدّم زماني اصول در بين اهل سنت، اين است که آنان زودتر دچار فقدان نص شدند و به قواعد اصولي براي استنباط احکام شرعي، احتياج پيدا کردند؛ ولي مشکل فقدان نص براي شيعيان، بعد از عصر غيبت پيدا شد.
برخي از اموري که سنّي بودن تفکر اصولي را در ذهن اخباري‌ها تأييد مي‌کرد، عبارت بود از:

1.نظير اين گونه وام‌گيري‌ها و تبادلات فرهنگي و زباني ميان جامعه شيعه و اهل سنّت، در تاريخ فراوان است. البته طبيعي است که عامّه به علّت کثرت و غلبه افرادي، بيشتر وام‌دهنده باشند تا وام‌گيرنده، و رفتار شيعيان نيز بيشتر واکنش باشد تا کنش. اساساً بسياري از مباحث کلامي و شبهات اعتقادي، تنها به اين دليل در محافل شيعي مطرح مي‌‌شد که اهل سنّت بدانها توجه نشان مي‌‌دادند؛ مانند بحث حدوث و قدم قرآن، يا جبر و اختيار با آن تفاصيل پيچيده و غير ابتدايي. از اين رو، شايد بتوان کلام شيعه را نيز تا حدودي، مقارن شمرد.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
54

بر پايه احاديثي که صفّار قمي در يک باب گرد آورده، مراد از آيه (وَمَن أضلُّ مِمّن اتّبَعَ هواهُ بِغَيرِ هدي مِنَ الله) ۱ کساني است که دين خود را از فکر خويش بر گيرند. ولي تعبير برخي از اين احاديث به گونه‌اي است که نشان مي‌‌دهد عمل به رأي، «بدون راه‌نمايي امام»، نکوهش شده است. ۲پس اصلِ به کار گيري عقل و رأي، ناپسند نيست؛ بلکه رهايي آن از قيد «امام» است که خطرآفرين و عاقبت‌سوز است. از اين رو، در روش مطلوب ائمه، عقل، ابزاري است براي استفاده از قرآن و سنت و راهي است براي يافتن حکمي که در آن دو، نهفته باشد؛ نه منبعي مستقل، آن گونه که اصحاب رأي مي‌‌گفتند. ۳پس بهتر است اين شيوه را «استنباط حکم از کتاب و سنت» بناميم؛ گرچه شايد همين تعبير نيز در احاديث به کار نرفته باشد.
به هر حال، گرچه عالمان شيعه قطعاً اين نام را در معنايي غير از «اجتهاد به رأي» به کار بردند؛ ولي چون ‌از نامي مشترک استفاده کرده بودند، طبيعي بود که همين تشابه اسمي، سرمنشأ برخي برداشت‌هاي اختلاف‌انگيز شود. چنان که بعدها روايات نافي اجتهاد، ناظر به اين نوع اجتهاد نيز دانسته شد. ۴اما چرا از چنين اصطلاحي بهره بردند؟ چرا نام ديگري وضع نکردند؟ گويا آنان با هدفي خاص و براي دفاع از عقلانيت و کارآمدي فقه و مباني شيعه، چنين کرده‌اند؛ زيرا فقهاي عامّه، به عالمان شيعه طعنه مي‌‌زدند که شما از تفريع احکام ناتوانيد و شيوه اجتهاد را نمي‌دانيد. ۵پس شايد براي دفع همين اتهامات و طعنه‌ها بوده که آنان روش خود را «اجتهاد»، و خود

1.سوره قصص، آيه ۵۰.

2.بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفّار قمي، باب ۸، ص ۳۳ ـ ۳۴. در نخستين حديث اين باب، از معلّي بن خنيس نقل کرده است که امام صادق عليه السلام در باره آيه يادشده، فرمود: «يعني من يتّخذ دينَه رأيَه بغير هدي أئمّة من أئمّة الهدي».

3.براي توضيحي تاريخي در باره مباني فقه شيعه، ر.ک: حيات فکري و سياسي امامان شيعه، رسول جعفريان، ص ۳۴۰ ـ ۳۵۲.

4.فرهنگ تشريحي اصطلاحات اصول، عيسي ولائي، ص ۳۱ و ۳۷.

5.بهترين گواه اين مطلب، عبارت شيخ طوسي از پيش‌گامان مکتب اجتهاد است ( المبسوط، ج ۱، ص ۲).

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11979
صفحه از 555
پرینت  ارسال به