53
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

الي اصول الشريعة را در اصول فقه نوشت. ۱سپس شيخ طوسي در العدّة في اُصول الفقه اين حرکت را پي گرفت و به کمال رساند. ۲وي تعارض بسياري از احاديث شيعه را نيز برطرف کرد و به جاي کنار نهادن يکي از دو حديث معارض، از مجموع آنها حکمي را استنباط مي‌‌کرد که در نصّ هيچ کدام نبود. افزون بر اين، او کوشيد فقه شيعه را از وابستگي به نصّ احاديث برهانَد و قواعدي را براي استنباط احکام جديد به دست دهد. به هر حال، روش شيخ طوسي در استنباط، مقبول فقيهان شيعه افتاد و رفته رفته، استدلال عقلي، جايگاهي مهم در فقه شيعه يافت و به تکامل دانشي با موضوع اصول و قواعد فقهي انجاميد.

اجتهاد شيعي

قواعدي که شيخ طوسي تدوين کرد، در اصل در زمان ائمه و توسط آنان پي‌ريزي ‌شده بود؛ با احاديثي همچون «أفتِِللنّاس»، ۳«إنّما علينا إلقاء الاُصول و عليکم أن تفرّعوا» ۴و بيان قواعدي براي دريافت حکم. ۵ولي در آن هنگام، از واژه «اجتهاد» استفاده نمي‌شد ۶و شايد علّتش اين باشد که اين واژه به همان معناي «اجتهاد به رأي»، انصراف داشت؛ يعني همان روش اصحاب رأي، که چون منبعي مستقل در کنار کتاب و سنت به شمار مي‌‌رفت، اهل بيت عليهم السلام نيز به شدّت با آن مخالفت مي‌‌فرمودند. ۷

1.الفهرست، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۵، ش ۴۳۱.

2.تاريخ التشريع الاسلامي، فضلي، ص ۳۱۰ ـ ۳۱۴.

3.الفهرست، طوسي، مدخل «ابان».

4.وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۱۵.

5.عيسي ولائي با هشت دليل، نشان داده که بي‌نيازي شيعيان از اجتهاد در دوره حضور، پذيرفتني نيست ( فرهنگ تشريحي اصطلاحات اصول، ص ۲۵ ـ ۲۷).

6.روشن است که اين، غير از کاربرد واژه در معاني ديگري چون تلاش، زهدورزي و مجاهدت در بندگي خداست.

7.اجتهاد بدين معنا، از همان روزگار صدر اسلام نيز مطرح بوده و در احاديث علوي نيز از آن نهي شده است. براي نمونه، در بحث ويژگي‌هاي قاضي که اگر بر اساس اجتهاد حکم کند، جاي او در آتش است (دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۹۴).


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
52

به هر حال، با تلاش شيخ مفيد و اين دو شاگردش، و در پيِ تأليفات اصولي آنان، حرکت تازه‌اي در فقه اماميه پديد آمد که تا قرن‌ها گرايش فقها به استنباط را بر حديث‌گرايي، برتري داد؛ ۱به گونه‌اي ‌که تا نيمه دوم قرن ششم، از اخباريان کسي نمانده بود، ۲مگر گروهي اندک از هواداران آنان، که به طور پراکنده در گوشه و کنار به چشم مي‌‌آمدند. ناگفته نمانَد که به استناد همين گروه اندک است که مي‌‌توان گفت: محدّثان و اخباري‌ها وجود محدود خود را در مجامع فقهي اماميه حفظ نمودند تا آن که در اوايل قرن يازدهم، بار ديگر نيرو يافتند و در غالبي نو، ظهور کردند. ۳هرچند اگر وجود چنين گروهي را نيز نپذيريم، نمي‌توانيم انکار کنيم که گرايش آن محدّثان کهن، گرچه مغلوب شد؛ هرگز از ميان نرفت.

تدوين علم اصول

بر اساس آنچه گذشت، شيخ مفيد و ديگر متکلّمان سده چهارم، توانستند نقش واسطه براي انتقال از فقه خبري به فقه استدلالي را به‌خوبي بر عهده بگيرند و بر مکتب حديثي قم چيره شوند. آنان يکي از راه‌هاي رسيدن به شناخت مفاهيم کتاب و سنّت را عقل مي‌دانستند و با ارتقا بخشيدن به جايگاه عقل در فهم روايات، فتاواي فقهي را از ظاهر لفظ حديث، به ژرفاي آن کشاندند و به برداشت‌هايي رسيدند که نيازمند چيزي وراي تعبّد به ظاهر نص بود. ۴مفيد حتي بر اين عقيده بود که اگر حديثي مخالف حکم عقل باشد، مردود است. ۵شيخ مفيد مشرب فقهي جديدي را بر اساس قواعد عقلي و آموزه‌هاي اصولي ائمه، پايه‌گذاري کرد و در کتابي به نام التذکرة باصول الفقه عرضه کرد. بعد از او، سيد مرتضي اين راه را ادامه داد و الذريعة

1.دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج ۷، ص ۱۶؛ کتاب ماه دين، ش ۴۵ ـ ۴۶، ص ۷۶؛ تاريخ فقه و فقها، گرجي، ص ۲۳۸.

2.نقض، ص ۵۶۸.

3.دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج ۷، ص ۱۶۰؛ کتاب ماه دين، ش ۴۵ ـ ۴۶، ص ۷۶ و ۸۵.

4.حکومت اسلامي در انديشه فقيهان شيعه، ج ۲، محمّد کاظم رحمان‌ستايش و نعمة الله صفري فروشاني، ص ۵۵۷ ؛ المسائل السروية (سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج ۷) ص ۷۲ ـ ۷۳.

5.تصحيح الإعتقاد (سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج ۵) ص ۱۴۹.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11818
صفحه از 555
پرینت  ارسال به