517
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

حديث او استدلال مي‌شود، يا فلاني بزرگوار و ممدوح است و امثال اينها، اين همان حرف متأخّران در تنويع حديث است، و اين تنويع حديث به صحيح، موثّق، حسن و ضعيف، در زمان شيخ طوسي شايع و معروف بوده و علّامه اوّل کسي نبوده که اين اصطلاح را به وجود آورده باشد. ۱
شيخ طوسي مي‌گويد: طايفه شيعه، افرادي که اين اخبار را نقل کرده‌اند، از هم جدا کرده‌اند و ثقات آنان را توثيق و ضعفا را تضعيف کرده‌اند و افرادي که به حديث آنان اعتماد مي‌شود، از آناني که اعتماد نمي‌شود، جدا کرده‌اند و ممدوح از آنان را مدح و مذموم از آنان را ذم کرده‌اند و گفته‌اند: فلاني در حديث، متّهم است، فلان شخص دروغگوست، فلاني حديث صحيح و غير صحيح را در هم آميخته (مخلّط) است، فلان شخص در مذهب و اعتقاد، مخالف است، فلان شخص واقفي است، فلاني فطحي است و غير اينها از طعوني که ذکر کرده‌اند و در اين باره کتاب‌ها نوشته‌اند و اين، عادت قدما بوده است. ۲
اين که در علم درايه از اوصاف راوي و تميز دادن بعضي از بعضي ديگر بحث مي‌شود، خود منجر به بيان انواع حديث از صحيح، حسن، موثّق، ضعيف و غير اينها شد تا اين که گفته مي‌شود اين حديث صحيح است، يا اين حديث حسن يا موثّق و يا ضعيف است. ۳
وحيد بهبهاني مي‌گويد: روايت صحيح در نزد قدما به معناي قطعي الصدور نيست. شيخ ۴ و امثال او به اخبار آحاد عمل مي‌کردند و آنچه به آن عمل مي‌کردند، در نزد آنان صحيح بوده است. براي مثال، آن حديثي که در نزد قدما شاهدي از کتاب و سنّت داشت، به طور قطع صحيح است؛ ولي به مجرّد اين که شاهدي از کتاب و سنّت ندارد، قطع به صدور پيدا نمي‌کنيم. ۵

1.مشرق الشمسين، تعليقات: محمّداسماعيل مازندراني خواجويي، ص ۳۱.

2.العدّة في اُصول الفقه، ج ۱، ص ۱۴۱.

3.الدراية في علم مصطلح الحديث، شهيد ثاني، ص ۱۸.

4.العدّة في اُصول الفقه، ج ۱، ص ۱۲۶.

5.الرسائل الاُصولية، ص ۱۶۹ ـ ۱۷۰.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
516

شهيد اوّل و ثاني و ابن فهد حلّي مي‌گويند: گاهي بر روايتي که طريق آن طعن نداشته باشد، هرچند آن روايت، مرسل و يا مقطوع بوده باشد، اطلاق «صحيح» مي‌شود. ۱
حتّي خود علاّمه حلّي که اصطلاح جديد را به وجود آورده، در بسياري از موارد، طبق مسلک متقدّمان مشي کرده است. ۲ وي در مختلف ۳ با اين که اعتراف مي‌کند عبد الله بن بکير، فطحي است، ولي از حديث او تعبير به حديث صحيح مي‌کند ، به خاطر اين ‌که وي مندرج در اصحاب اجماع است. يا طريق صدوق به ابو مريم انصاري را صحيح مي‌داند، با اين که در طريق او ابان بن عثمان است و علّامه ۴ او را از ناووسيه مي‌داند؛ چرا که ابان از اصحاب اجماع است. ۵ و نيز روايتي ۶ را که در طريق آن اسحاق بن عمّار است و او را فحطي مذهب مي‌داند، به صحّت توصيف مي‌کند، در حالي که به اصطلاح جديد، موثّقه محسوب مي‌شود.
به هر حال، اخباريان اصطلاح متأخّران را قبول ندارند و يکي از فرق‌هاي بين اخباريان و مجتهدان را در همين مي‌دانند كه: مجتهدان، حديث را به انواع چهارگانه مشهور؛ ولي اخباريان به دو قسمِ صحيح و ضعيف، تقسيم مي‌کنند. ۷

پاسخ مجتهدان به اخباريان

بعضي از مجتهدان از کلام اخباريان که گفته‌اند: اصطلاح جديد در زمان ابن طاووس و علّامه به وجود آمده، پاسخ داده‌اند: ريشه اين تقسيم، قبل از علّامه در کتب رجال ديده مي‌شود. وقتي گفته مي‌شود فلان شخص ضعيف است، يا فلاني ثقه است، يا صحيح الحديث است، يا عدل است، يا حافظ و ضابط است و به

1.ذکري الشيعة، ج ۱، ص ۴۸؛ المهذّب البارع، ج ۱، ص ۶۶؛ الدراية في علم مصطلح الحديث، ص ۱۹.

2.وسائل الشيعة، ج ۲۰، ص ۶۶.

3.مختلف الشيعة، ج ۲، ص ۴۹۷، مسئله۳۵۷.

4.خلاصة الأقوال، ص ۷۴، ش ۱۲۱.

5.مشرق الشمسين، ص ۳۲ ـ ۳۴؛ ملاذ الأخيار، ج ۱، ص ۲۵.

6.مختلف الشيعة، ج ۳، ص ۱۶۴.

7.الدرر النجفية، ج ۳، ص ۲۹۵؛ روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۲۷.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12184
صفحه از 555
پرینت  ارسال به