511
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

شيخ حرّ عاملي بعد از آن كه اين سه معنا را براي روايت ضعيف در نزد قدما ذکر مي‌کند، مي‌افزايد: براي اين معنا اوّل و سوم حديث ضعيف، روايتي نه در کتب معتمد ذکر شده و نه اهتمام به روايت آن داشتند؛ بلکه اين دو معنا از تتبّع و نقل دانسته شده است. ۱
روش اخباريان در اصطلاح حديث، همان روش قدماست ۲ و قدما اعتمادشان تنها به سند نبود؛ بلکه اعتمادشان به قرائني بود که خبر ضعيف السند را به قوي ملحق مي‌کرد، و چه بسا بر خبر قوي رجحان پيدا مي‌کرد و در مقام عمل، خبر قوي السند طرح مي‌شد، چنان كه شيخ در مواردي از التهذيب چنين کرده است. و آن خبري که قدما قبول مي‌کردند، يا متواتر بود و يا قرائني داشت که کار متواتر را مي‌کرد و مفيد علم بود. ۳
محمّدتقي مجلسي مي‌گويد: قدماي اصحاب در خبر صحيح، مقيّد به سند نشده‌اند و تجربه کرده‌ام بسياري از اخباري که کليني آنها را مرسل روايت کرده، صدوق و غير او آنها را مسند و به طريق صحيح روايت کرده‌اند. ۴ لذا صحيح به اصطلاح قدما به مراتب مرتبه‌اش بالاتر از صحيح به اصطلاح متأخّران است، چنان كه ممکن است تمام رواياتي که کليني و صدوق نقل کرده‌اند، متواتر و يا همراه قرائني باشد که افاده علم کند. ۵ لذا مراسيل کليني و صدوق بلکه تمام احاديث اين دو که در الکافي و كتاب من لا يحضره الفقيه است، همه را مي‌توان صحيح گفت؛ زيرا شهادت اين دو شيخ بزرگوار در اوّل الکافي ۶و الفقيه ۷ کمتر از شهادت اصحاب رجال نيست و آنان که مي‌گويند روايات ما صحيح است، يعني يقين داريم که ائمّه عليهم السلام اينها را بيان کرده‌اند. ۸

1.لوامع صاحب‌قراني، ج ۱، ص ۱۰۱.

2.وسائل الشيعة، ج ۲۰، ص ۱۰۸ (فائدة العاشرة).

3.الدرر النجفية، ج ۳، ص ۲۹۶.

4.هداية الأبرار، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴.

5.روضة المتّقين في شرح کتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱۴، ص ۱۰.

6.الکافي، ج ۱، ص ۸.

7.کتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۳.

8.لوامع صاحب‌قراني، ج ۱، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۵.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
510

اصحاب به روايت او عمل مي‌کنند، مانند: عمّار ساباطي و امثال او که شيخ در عدّة، ۱ آنان را ذکر کرده است.
چهار. آن روايت در يکي از کتبي باشد که بر امامان عليهم السلام عرضه شده باشد، مانند: کتاب عبيد الله حلبي که بر امام صادق عليه السلام عرضه داشته شد، ۲ و کتاب يونس بن عبد الرحمان و فضل بن شاذان ۳ که بر امام عسکري عليه السلام عرضه داشته شده و امام عليه السلام به صحّت روايات آنان حكم کرده و يا بر آنان رحمت فرستاده است و يا روايت در کتب افرادي باشد که امام عليه السلام امر به اخذ احاديث آنان و نهي از عقيده‌شان نموده است، مانند کتب بني فضّال که فرمود: «خذوا ما رووا و ذروا ما رأوا». ۴
پنج. آن روايت از کتبي اخذ شده باشد که در بين سلف، وثوق و اعتماد به آنها شيوع داشته، خواه مؤلّفان آنها از اماميه باشندمانند کتاب الصلاة حريز بن عبد الله سجستاني و کتب حسين و حسن (فرزندان سعيد) و علي بن مهزيار، يا از غير اماميه مانند: کتاب حفص بن غياث قاضي و حسين بن عبد الله سَعدي و کتاب القبلة از علي بن حسن طاطري. ۵
بعد اخباريان مي‌گويند: در مقابل روايت صحيح، روايت ضعيف است که اين هم در نزد قدما به سه معناست:
۱. روايتي که به واسطه قرائن به صدور آن از معصوم قطع نداريم.
۲. خبري که قطع داريم از معصوم صادر شده؛ ولي در مقام عمل، معارضي قوي‌تر از آن وجود دارد، مثل اين که يک روايت نقل شده و ديگري دست‌خطّ معصوم است که دومي قوي‌تر است.
۳. قطع پيدا کنيم مضمون آن روايت، حکم الله نيست؛ زيرا مخالف امر ضروري است، هرچند بدانيم از معصوم صادر شده است. ۶

1.العدّة في اُصول الفقه، ج ۱، ص ۱۵۰.

2.رجال النجاشي، ص ۲۳۱، ش ۶۱۲.

3.اختيار معرفة الرجال، ص ۴۸۴، ش ۹۱۳ و ص ۵۳۸، ش ۲۰۲۳.

4.الغيبة، شيخ طوسي، ص ۳۹۰، ح ۳۵۵.

5.مشرق الشمسين، ص ۲۶ ـ ۲۹؛ وسائل الشيعة، ج ۲۰، ص ۶۵ ـ ۶۶.

6.الفوائد المدنية، ص ۱۷۷.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12088
صفحه از 555
پرینت  ارسال به