شهيد اوّل و ابن فهد حلّي ميگويند: خبر ضعيف، مقابل خبر قوي است و چه بسا مقابل صحيح، حسن، و موثّق است. ۱
اين اقسام چهارگانه حديث داراي تشکيک و ذو مراتب است. مثلاً خبري که تمام راويان سلسله سند آن ضعيف باشند، خبري است كه ضَعْف آن شديدتر است از خبري که فقط يک راوي آن ضعيف است، يا خبري که يک راوي آن، امامي ممدوح است و بقيّه راويان آن، امامي عادل هستند، حسنش از روايتي که هيچ کدام از راويان آن عادل نيستند، بيشتر است. ۲
اين تقسيم در حديث، وضع را دگرگون کرد و کار را بر محصّلان که نسبت به روايات و مقبول و مردود آنها شناخت نداشتند، سهل و آسان نمود، هرچند موافق عامّه بود. و اگر ما بخواهيم تمام چيزهايي که موافق عامّه است، کنار بزنيم و از جمله مقدّماتي که براي فهم احاديث است، ديگر براي ما مذهبي باقي نميماند، هر چند آنان رواياتي در باره اهل بيت (بخصوص اميرالمؤمنين) روايت کردهاند.
اين تقسيم براي شناخت حديث قوي و اقوي و صحيح و اصح و اعدل و افقه و اورع، و خبري که براي عمل به آن، قابليت دارد، مفيد است، و همين طور در موارد تعارض اخبار، قوي را از اقوي و ضعيف را از اضعف ميتوان به واسطه راويان آنها شناخت. ۳
نگاه اخباريان به تقسيم اخبار
در مقابل اين تقسيم متأخّران، اخباريان تقسيمي دارند که آن را به قدماي اصحاب نسبت ميدهند. آنان ميگويند: روايت در نزد قدما بر دو قسم بوده است: ۱. روايت صحيح، ۲. روايت ضعيف.
روايت صحيح در نزد قدما به سه معناست:
۱. بدانيم از معصوم عليه السلام صادر شده است.