507
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

متأخّران از فقها مي‌گويند: خبر، يا متواتر است و يا واحد، و خبر واحد به اعتبار اختلاف احوال رُوات آن به چهار قسم مشهور، تقسيم مي‌شود: صحيح، حسن، موثّق و ضعيف. ۱ و بقيّه اقسام خبر به اين چهار قسم بر مي‌گردند. ۲
روايت صحيح، آن خبري است که سلسله سند آن به معصوم عليه السلام متّصل مي‌شود و تمام راويان آن تا معصوم، امامي عادل اند که توثيق و مدح شده باشند. ۳
البتّه تعريف ديگري هم براي صحيح شده است و آن روايتي است که طريق آن، طعن ندارد، هرچند مرسله يا مقطوعه بوده باشد، مانند: مرسلات ابن ابي عمير، صفوان بن يحيي، بزنطي و... .
خبر حسن، آن خبري است که سلسله سند آن به معصوم عليه السلام متّصل مي‌شود و تمام راويان آن، امامي باشند؛ ولي بعضي از آنان توثيق داشته باشند و برخي از آنان توثيق نداشته باشند. ۴
خبر موثّق، آن خبري است که راويان آن، متّصل و توثيق شده‌اند؛ ولي مذهب تمام راويان يا برخي از آنان مخالف مذهب اماميه است (مانند: ۵ اهل سنّت، يا کيسانيه، زيديه، فطحيه و واقفيه) بوده باشند. ۶
به اين خبر موثّق، قوي نيز گفته مي‌شود، و گاهي مراد از قوي، روايتي است که راويان آن امامي‌اند؛ ولي برخي از آنان مدح و ذم ندارند. ۷
خبر ضعيف، آن روايتي است که شروط آن اقسام سه‌‌گانه خبر را نداشته باشد، مثل اين‌ که تمام راويان حديث و يا بعضي از آنان، فاسق يا مجهول الحال باشند. ۸

1.ذکري الشيعة، ج ۱، ص ۴۸؛ التنقيح الرائع، ج ۱، ص ۸؛ طريق استنباط الأحکام، ص ۱۰؛ منتقي الجمان، ج ۱، ص ۴.

2.الدراية في علم مصطلح الحديث، شهيد ثاني، ص ۱۹.

3.ذکري الشيعة، ج ۱، ص ۴۸؛ المهذّب البارع، ج ۱، ص ۶۶؛ الدراية في علم مصطلح الحديث، ص ۱۹.

4.ذکري الشيعة، ج ۱، ص ۴۸؛ مشرق الشمسين، ص ۲۶؛ المهذّب البارع، ج ۱، ص ۶۶؛ الدراية، ص ۲۱؛ معالم الدين، ص ۲۱۶.

5.ذکري الشيعة، ج ۱، ص ۴۸؛ الدراية، ص ۲۳؛ مشرق الشمسين، ص ۲۶؛ معالم الدين، ص ۲۱۶.

6.لوامع صاحب‌قراني، ج ۱، ص ۱۰۳.

7.ذکري الشيعة، ج ۱، ص ۴۸؛ المهذّب البارع، ج ۱، ص ۶۶.

8.الدراية، ص ۲۴؛ معالم الدين، ص ۲۱۶.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
506

مي‌شود در باره آنچه نخست به آن قصد داشته و در اوّل كتاب من لا يحضره الفقيه تصريح کرده، برايش بَدا حاصل شده و در اثنا از آن عدول کرده است. ۱
اينها دلالت دارند تمام اخبار در نزد قدماي اصحاب ما قطعي الصدور نبوده، و گر نه، نبايد صدوق و شيخ در روايت کليني خدشه کنند. ۲ (براي توضيح بيشتر به فصل چهارم مبحث دوم در ردّ اخباريان ملاحظه شود).
يکي از قرائني که اخباريان بر صحّت روايات ما نقل مي‌کنند، ثقه بودن راوي است، در حالي که اين ثقه بودن راوي، نه از بديهيات عقل و نه از مسلّمات دين است؛ بلکه از کتب رجال استفاده مي‌شود که راوي ثقه است. پس چگونه مي‌گوييد ما احتياج به علم و احوال رُوات نداريم؟! ۳
به هر حال، ما به صدور تمام احاديث از معصومان عليهم السلام قطع نداريم و احاديث جعلي در لابه لاي احاديث ما وجود دارد، و همين موجب شده که از همان اوايل، در علم رجال کتاب نوشته شود، و شايد اوّلين کتاب در علم رجال از اهل سنّت، الطبقات ابن سعد (م ۲۳۰ ق) و از شيعه الرجال احمد بن محمّد بن خالد برقي (م ۲۷۴ ق) بوده است. ۴

تقسيم اخبار

نگاه متأخّران به تقسيم اخبار

به اعتقاد اخباريان، كتب اربعه را بايد مجموعاً در نظر گرفت ونقد يک به يک رواياتشان درست نيست. آنان تعبير «صحيح» را به كار نمي‌بردند و به درستي معتقد بودند كه اين نوع ارزيابي و دسته‌بندي حديث، از مختراعات مكتب حلّه است كه از فضاي اهل سنّت وارد شيعه شده است. ۵

1.الرسائل الاُصولية، وحيد بهبهاني، ص ۱۵۹؛ الحقّ المبين، کاشف الغطاء، ص ۳۶.

2.الوافية في اُصول الفقه، ص ۲۷۱؛ معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۲۶ ـ ۲۷.

3.الرسائل الاُصولية، ص ۱۱۵؛ معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۲۰.

4.أدوار علم الفقه و أطواره، ص ۹۱.

5.تاريخ حديث شيعه در سده‌هاي هشتم تا يازدهم هجري، ص ۱۹۵ ـ ۱۹۸؛ تاريخ حديث، پاکتچي، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12278
صفحه از 555
پرینت  ارسال به