سپس به اصحاب خود ميداد و به آنان امر ميکرد در بين شيعه پخش کنند. پس آنچه در کتب اصحاب پدرم از غلو است، مغيرة بن سعيد در کتابهاي آنان داخل کرده است. ۱
و روايات ديگر که از آنها استفاده ميشود کذّاباني وجود داشتند و بر معصومان عليهم السلام دروغ ميبستند.
بعد از روشن شدن اين دو مطلب که ما، هم اخبار تقيّه و هم اخبار جعلي داريم، اكنون بايد ديد كه اين تعارض و اختلاف در اخبار ما از کدام مقوله است؟ در اين جا نخست، نظرات اخباريان را ذکر ميکنيم:
نگاه اخباريان به اختلاف اخبار
از کلمات اخباريان استفاده ميشود كه معظم تعارض و اختلاف در روايات، بلکه تمام اختلافات، برخاسته از تقيّه است. ۲
شيخ حسين کرکي ميگويد:
اخبار به جهت تقيه اختلاف داشت و اين اخبار، سبب اختلاف اصحاب ائمّه در عمل شد تا شناخته نشوند و از ضرر مخالفان در امان باشند. ۳
شيخ يوسف بحراني ميگويد:
ريشه اختلاف در روايات ما، تقيّه از اهل سنّت است نه دسيسه کذب در روايات. دسيسهکاران، هرچند بعضي از روايات کاذب را داخل در احاديث ما کردند، ولي اين احاديثي که در دست ماست، وقتي به ما رسيده که چشمها شبها در تصحيح آنها به خواب نرفته، و بدنها در تنقيح آنها ضعيف و نحيف شده، مسافرتها رفتهاند و از زن و بچّه دور شدهاند تا اينها را تحصيل کردند. بيش از سيصد سال در تدوين و ضبط اين احاديث زحمت کشيده شد تا زمان کليني و شيخ صدوق و شيخ طوسي، قدماي اصحاب ما که با ائمّه عليهم السلام معاصر بودند، در مجالس ائمّه اين احاديث را تدوين کردند و وقتي ميشنيدند، فوراً مينوشتند تا مبادا سهو و نسيان،