495
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

سراغ آنان بيايد. آنان اصول اربعمائه را از پاسخ‌هاي ائمّه عليهم السلام در جواب پرسش‌هايي که از آنان شده بود، نوشتند. مؤلّفان اصول چهارصدگانه، تا يقين به صحّت روايت پيدا نمي‌کردند، روايت کردن آن را جايز نمي‌دانستند. گاهي احتياط مي‌کردند و کتب خود را به ائمّه عرضه مي‌داشتند، از جمله عبيد الله بن علي حلبي، کتاب خود را بر امام صادق عليه السلام عرضه داشت. امام عليه السلام آن را تحسين و حکم به صحّت آن کرد. ۱ همچنين کتاب يونس بن عبد الرحمان ۲ و کتاب فضل بن شادان ۳ بر امام عسکري عرضه داشته شدند و حضرت از آن دو، تعريف کرد.
ائمّه عليهم السلام شيعيان خود را بر احوال کذّابان، آگاه و به آنان امر مي‌کردند از دسّاسان اجتناب کنند و آنچه از جهت آنان روايت مي‌شود، بر کتاب عزيز و سنّت نبوي عرضه بدارند و آنچه را مخالف اين دو است، ترک کنند. ۴
بعد صاحب حدائق اضافه مي‌کند:
کشّي ۵ در رجالش با سند خود از محمّد بن عيسي بن عبيد نقل مي‌کند: بعضي از اصحاب ما از يونس بن عبد الرحمان سؤال کرد ـ و من حضور داشتم ـ كه: چرا در حديث سخت مي‌گيري و بيشتر رواياتي که اصحاب ما نقل مي‌کنند، منکر مي‌شوي؟! چه سبب شده که احاديث را رد مي‌کني؟ يونس گفت: هشام بن حکم، حديثي را از امام صادق عليه السلام برايم نقل کرد، كه امام عليه السلام فرمود: حديثي را که از ما نقل مي‌شود، قبول نکنيد، مگر آن که موافق قرآن و سنّت يا شاهدي از احاديث گذشته ما داشته باشد؛ چراکه مغيرة بن سعيد ـ لعنة الله عليه ـ در کتاب‌هاي اصحاب پدرم دستکاري کرده و احاديثي را نقل کرده که پدرم آنها را نگفته است. از خدا بترسيد و از [قول] ما قبول نکنيد، آنچه مخالف قول خداوند و سنّت پيامبر صلي الله عليه و آله است. ۶

1.رجال النجاشي، ص ۲۳۱، ش ۶۱۲.

2.همان، ص ۴۴۷، ش ۱۲۰۸؛ اختيار معرفة الرجال، ص ۵۳۸، ش ۱۰۲۳.

3.اختيار معرفة الرجال، ص ۵۴۲، ش ۱۰۲۷.

4.الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۸ ـ ۹.

5.اختيار معرفة الرجال، ص ۲۲۴، ش ۴۰۱؛ بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۴۹ ـ ۲۵۰، ح ۶۲.

6.الحدائق الناضرة،: ج۱، ص ۹.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
494

سپس به اصحاب خود مي‌داد و به آنان امر مي‌کرد در بين شيعه پخش کنند. پس آنچه در کتب اصحاب پدرم از غلو است، مغيرة بن سعيد در کتاب‌هاي آنان داخل کرده است. ۱
و روايات ديگر که از آنها استفاده مي‌شود کذّاباني وجود داشتند و بر معصومان عليهم السلام دروغ مي‌بستند.
بعد از روشن شدن اين دو مطلب که ما، هم اخبار تقيّه و هم اخبار جعلي داريم، اكنون بايد ديد كه اين تعارض و اختلاف در اخبار ما از کدام مقوله است؟ در اين جا نخست، نظرات اخباريان را ذکر مي‌کنيم:

نگاه اخباريان به اختلاف اخبار

از کلمات اخباريان استفاده مي‌شود كه معظم تعارض و اختلاف در روايات، بلکه تمام اختلافات، برخاسته از تقيّه است. ۲
شيخ حسين کرکي مي‌گويد:
اخبار به جهت تقيه اختلاف داشت و اين اخبار، سبب اختلاف اصحاب ائمّه در عمل شد تا شناخته نشوند و از ضرر مخالفان در امان باشند. ۳
شيخ يوسف بحراني مي‌گويد:
ريشه اختلاف در روايات ما، تقيّه از اهل سنّت است نه دسيسه کذب در روايات. دسيسه‌کاران، هرچند بعضي از روايات کاذب را داخل در احاديث ما کردند، ولي اين احاديثي که در دست ماست، وقتي به ما رسيده که چشم‌ها شب‌ها در تصحيح آنها به خواب نرفته، و بدن‌ها در تنقيح آنها ضعيف و نحيف شده، مسافرت‌ها رفته‌اند و از زن و بچّه دور شده‌اند تا اينها را تحصيل کردند. بيش از سيصد سال در تدوين و ضبط اين احاديث زحمت کشيده شد تا زمان کليني و شيخ صدوق و شيخ طوسي، قدماي اصحاب ما که با ائمّه عليهم السلام معاصر بودند، در مجالس ائمّه اين احاديث را تدوين کردند و وقتي مي‌شنيدند، فوراً مي‌نوشتند تا مبادا سهو و نسيان،

1.همان، ص ۲۲۵، ش ۴۰۲؛ بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۵۰، ح ۶۳.

2.الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۸.

3.هداية الأبرار، ص ۱۶۲.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12049
صفحه از 555
پرینت  ارسال به