منشأ اين اختلافات در دو خبر متعارض، روايات اند و اين اخبار علاجيه به چند دسته تقسيم ميشود:
دسته اوّل: اخباري که بر تخيير مطلقاً دلالت ميکنند و اين روايات، به حدّ اضافه ميرسند؛ بلکه شيخ انصاري ۱ بيان کرده كه متواترند، مانند خبر حسن بن جهم ۲ و حرث بن مغيره ۳ و مکاتبه محمّد بن عبد الله بن جعفر حميري ۴ و عبد الله بن محمّد ۵ و موثّقه سماعه ۶ و مرسله کليني. ۷
حسن به جهم ميگويد: به امام رضا عليه السلام عرض کردم: دو نفر که هر دو ثقه هستند، هر کدام حديثي را نقل ميکنند که اين دو با هم تنافي دارد و نميدانم کدام حق است. حضرت فرمود: وقتي نميداني، مخيّر هستي. هر کدام را كه ميخواهي، اخذ کن: «فاذا لم تعلم فموسّع عليک بأيّهم أخذت». ۸ اين روايات بر قول مشهور مجتهدان و قول سوم از اخباريان، دلالت دارد.
دسته دوم: رواياتي که بر توقّف دلالت ميکنند، مانند مقبوله عمر بن حنظله ۹ و روايت سماعة بن مهران. وي ميگويد: از امام صادق عليه السلام سؤال کردم: دو حديث متفاوت به ما ميرسد: يکي امر به اخذ شيء ميکند و ديگري نهي از همان شيء. حضرت فرمود: به هيچ کدام عمل نکن تا صاحب خود را ملاقات کني: «لا تعمل بواحد منهما حتّي تلقي صاحبک فتسأله عنه». عرض کردم: ناچارم به يکي عمل کنم. حضرت فرمود: حديثي را که مخالف با عامّه است، اخذ کن. ۱۰
1.الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۰۸.
2.فرائد الاُصول، ج ۴، ص ۳۹.
3.همان جا.
4.وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۸۷ (صفات القاضي، باب ۹)، ح ۳۹.
5.همان، ص ۸۸، ح ۴۲.
6.همان، ص ۷۷ (صفات القاضي، باب ۹)، ح ۵ و ۶.
7.الکافي، ج ۱، ص ۶۶، ح ۷.
8.وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۸۷ (صفات القاضي، باب ۹)، ح ۴۰.
9.الکافي، ج ۱، ص ۶۸، ح ۱۰.
10.الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۰۹.