۱۶. آن روايتي که دلالت آن به منطوق است، بر روايتي که دلالتش به مفهوم است، مقدّم ميشود. ۱
و غير اينها از مرجّحات غير منصوص.
نزاع اخباريان با مجتهدان در مرجّحات غير منصوصه
حال بعد از آن که مرجّحات منصوصه و برخي از مرجّحات غير منصوصه دانسته شد، آيا تعدّي از مرجّحات منصوصه به غير منصوصه جايز است؟ و آيا هر چه باعث مزيت يکي از دو خبر بر ديگري شود که در نصوص علاجيه نيست، باعث ترجيح آن خبر ميشود؟
اخباريان، عقيده دارند كه تمسّک به مرجّحات غير منصوصه جايز نيست و آنها باعث رجحان يکي از دو خبر بر ديگري نميشود؛ ۲ ولي در قبال مشهور از مجتهدان، تمسّک به مرجّحات غير منصوصه را جايز ميدانند ۳ و البته هر يک از دو دسته، استدلالاتي بر گفته خود دارند:
استدلال اخباريان
محمّدامين استرآبادي ميگويد: اين ترجيحات غير منصوص، استحساني و ظنّي اند و به سبب ادلّهاي باطل اند:
دليل اوّل: براي تمسّک به آنها نه دليل نقلي و نه دليل عقلي قطعي بر آن دلالت دارد.
دليل دوم: اخبار زيادي ۴ از ائمّه عليهم السلام وارد شده که به حدّ تواتر ميرسند كه: «هر چيزي را که نميدانيد، از آنان (اهل ذكر) بپرسيد». از سوي ديگر، احكام در آن گونه
1.تهذيب الوصول، ص ۲۷۹؛ قوانين الاُصول، ج ۲، ص ۲۸۴.
2.هداية الأبرار، شيخ حسين کرکي، ص ۱۶۸؛ الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۹۰؛ الوافية، ص ۳۲۴.
3.مفاتيح الاُصول، ص ۶۸۸؛ فرائد الاُصول، ج ۴، ص ۷۵.
4.قسمتي از اين روايات را شيخ حرّ عاملي در وسائل الشيعة (ج ۱۸، ص ۴۱، صفات القاضي، باب ۷)، ذکر کرده است.