441
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

اين مي‌شود: كسي که يقين به شيء دارد، خواه وضو باشد و يا غير وضو از احکام و موضوعات، آن يقين را به شک نقض نکند و نشکند.
پس، از اطلاق اين صحيحه، استفاده مي‌شود که استصحاب در شبهات حکميه، حجّيت دارد، چنان كه در شبهات موضوعيه هم حجّيت دارد. ۱
۲. از جمله رواياتي که بر حجّيت استصحاب در شبهات حکميه استدلال شده، صحيحه ديگر زراره است. ۲ شيخ طوسي، اين روايت را به طور اضمار ذکر مي‌کند؛ ولي شيخ صدوق، ۳مستقيماً آن را از امام باقر عليه السلام نقل مي‌نمايد:
زراره مي‌گويد: از امام باقر عليه السلام سؤال کردم: به لباس من خون دماغ يا خون غير دماغ و يا مني اصابت کرده و جاي آن را علامت و نشانه گذاشتم تا به آب برسم و آن جا را تطهير کنم. وقتي به آب رسيدم، فراموش کردم آن را تطهير کنم و با همان لباس، نماز خواندم و بعد از نماز يادم آمد که لباس من نجس بوده است. امام عليه السلام فرمود: «لباست را تطهير و نمازت را اعاده کن».
زراره، سؤال ديگري را مطرح مي‌کند و مي‌گويد: يقين دارم به لباسم خون و يا مني رسيده است. جايش را گشتم و پيدا نکردم؛ ولي بعد از آن که با همان لباس نماز خواندم، جاي آن را پيدا کردم. امام عليه السلام فرمود: «آن را تطهير کن و نمازت را اعاده نما».
زراره، سؤال سوم را هم مي‌پرسد: اگر من گمان کنم که اين خون يا مني به لباسم اصابت کرده و يقين پيدا نکردم، و لباسم را بررسي کردم و نجاستي نديدم و با همان لباس نماز خواندم و بعد از نماز، نجاست را در لباسم ديدم، وظيفه من چيست؟ امام عليه السلام فرمود: «لباس را تطهير بکن؛ ولي اعاده نماز لازم نيست».
زراره در ادامه، چهارمين سؤال را مطرح مي‌کند: چرا اعاده نماز لازم نيست؟ با اين که در لباس، نجاست بوده است؟ امام عليه السلام فرمود: «چون يقين به طهارت خود

1.الفوائد الحائرية، ص ۲۷۷؛ مفاتيح الاُصول، ص ۶۴۵؛ فوائد الاُصول، ج ۳، ص ۵۶ ـ ۵۷؛ مصباح الاُصول، ج ۳، ص ۱۴ ـ ۱۹؛ کفاية الاُصول، ج ۴، ص ۴۲۳ ـ ۴۲۴.

2.الفوائد الحائرية، ص ۲۷۸ ـ ۲۷۹؛ کفاية الاُصول، ج ۴، ص ۴۳۰.

3.علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۶۱، باب ۸۰، ح ۱.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
440

سيّد طباطبايي ۱ گفته و از فاضل نراقي هم نقل شده که سؤال شونده در اين روايات، امام باقر عليه السلام است. ۲پس روايت از جهت سند، صحيح است.
اماّ از جهت دلالت، در اين روايت، دو موضوع مطرح شده است:
يک. گفته زراره: «الرجل ينام...». که سؤال از شبهه حکميه است كه: آيا خفقه و خفقتان، موجب باطل شدن وضو مي‌شود يا نه؟ در اين قسمت، براي زراره، مفهوم «نوم» مشتبه است که آيا شامل خفقه (چُرت) هم مي‌شود و به عبارت ديگر، آيا نوم، معناي وسيعي دارد که خفقه و خفقتان هم از مصاديق آن است؟ يا شکّي در مفهوم «نوم» ندارد و احتمال مي‌دهد كه خود خفقه و خفقتان، به طور مستقل، ناقض وضو باشند و در حکم، با «نوم» اشتراک دارند.
دو. گفته زراره: «فإن حُرّک في جنبه...» که سؤال از شبهه موضوعيه است و شک دارد كه نوم، تحقّق پيدا کرده يا نه. امام عليه السلام جواب مي‌دهد: وقتي شک داريد كه نوم تحقّق پيدا کرده، يا نه، وضو واجب نيست و استصحاب جاري مي‌شود. ۳
سخن در اين است که: آيا از مورد سؤال و شبهه موضوعيه مي‌شود به شبهه حکميه تعدّي کرد و حکم را تعميم داد و يا نمي‌شود؟
اگر لام در «اليقين» براي عهد بوده باشد و اشاره به يقين سابق در وضو داشته باشد، از روايت، تعميم استفاده نمي‌شود و اگر لام براي جنس و عموم باشد و مطلق يقين اراده شده باشد، خواه آن يقين در وضو باشد و يا غير وضو – چنان كه در محلّ خود، ثابت شده که مفرد مُحَلّي به لام جنس، حقيقت در جنس و طبيعت، از حيث طبيعت، است از آن، قاعده کلّي استفاده مي‌شود. ولي اين احتمال دوم متعيّن است؛ زيرا تعليل «فإنّه علي يقين» ـ که جاي جواب شرط نشسته ـ ، ظهور در عموم دارد و قول امام عليه السلام در «أبداً»، مؤکّد اين مطلب است و قول ايشان که مي‌فرمايد: «و لا ينقض اليقين»، به منزله کبراي کلّي براي صغرايي است که ذکر شده است. و معنا

1.مفاتيح الاُصول، ص ۶۴۵.

2.مصباح الاُصول، ج ۳، ص ۱۳.

3.همان، ص ۱۴.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12340
صفحه از 555
پرینت  ارسال به