لام عهد ذکري بوده باشد که اشاره به وضويي دارد که قبل از آن ذکر شده است و لام جنس نيست و وضو هم از موضوعات است و از احکام شرعي نيست، و جريان استصحاب در احکام شرعيه، قياس بر موضوعات شرعي ميشود و قياس هم باطل است. ۱
ادلّه اثبات كنندگان حجّيت استصحاب
قائلان به حجّيت استصحاب، دو دستهاند: بعضي از آنان براي حجّيت استصحاب، به اخبار استدلال کردهاند و عدّهاي ديگر (مانند: محقّق حلّي، ۲ علّامه حلّي، ۳شهيد اوّل، ۴ شهيد ثاني ۵و شيخ بهائي)، ۶ اعتبار آن را احکام عقليه دانسته و استصحاب را از ادلّه ظنّيِ اجتهادياي چون قياس و استقرا ميدانند. لذا هيچ يک از آنان در اعتبار استصحاب، به روايت تمسّک نکردهاند. ۷آنان حکم عقل را به انواع متفاوتي بيان کردهاند. شيخ طوسي ميگويد:
چنانچه حالت دوم، حالت اوّل را تغيير داده باشد، دليل ميخواهيم و ما وقتي تمام ادلّه را بررسي کرديم و دليلي پيدا نکرديم که حکم حالت دوم، مخالف حکم حالت اوّل است، اين خودش دليل است که حکم حالت اوّل به آنچه بوده، باقي است. ۸
محقّق حلْي، دليل عقلي را اين طور مطرح ميکند:
فرضْ اين است که مقتضي حکم اوّل، ثابت است و آنچه عارض شده، احتمال تجدّد زوال حکم است و اين احتمال، با احتمال عدم تجدّد حکم، تعارض ميکند و يکديگر را دفع ميکنند و آن حکم اوّلي ثابت، رافعي ندارد و باقي است. ۹
1.الفوائد الطوسية، ص ۲۰۹.
2.معارج الاُصول، ص ۲۸۶.
3.مبادي الاُصول، ص ۲۵۱.
4.القواعد و الفوائد، ج ۱، ص ۱۳۲.
5.تمهيد القواعد، ص ۲۷۱.
6.زبدة الاُصول، ص ۲۴۳.
7.فوائد الاُصول، شيخ انصاري، ج ۳، ص ۱۳.
8.العدّة في اُصول الفقه، ج ۲، ص ۷۵۸.