41
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

محترم مي‌‌داشتند و آنان را به جهت دفاع عقلاني از انديشه امامت، تشويق هم مي‌‌کردند؛ ولي به آنان خاطرنشان هم مي‌‌ساختند که دين، قلمرو وحي است نه عقل؛ پس استدلالات عقلي ـ هرچند به عنوان ابزاري براي جدل و دفاع از اصول مکتب، مفيد است ـ ، نبايد اساس عقيده قرار بگيرد.

برخي از فقيهان متکلّم در عصر حضور

بر اساس آنچه گفته شد، هرچند در دوره حضور، غلبه با گرايش به حديث بوده است؛ اهل استنباط و اجتهاد نيز حضوري جدّي داشته‌اند. ائمه نيز مراقب هر دو گروه بودند و تلاششان را پاس مي‌‌داشتند. امام باقر عليه السلام خود، به ابان بن تغلب (م ۱۴۱ ق) دستور داد که در مسجد مدينه بنشيند و فتوا دهد. ۱
برخي از افراد اين گروه عبارت‌اند از: زراره و حمران پسران اعيَن، محمّد بن مسلم، جميل بن درّاج، ابن ابي عُمَير، يونس بن عبد الرّحمان، فضل بن شاذان، ۲ مؤمن طاق، هشام بن سالم، قيس بن عاصر، هشام بن حکم، ۳ حمزة بن محمّد بن طيار، کميت بن زيد اسدي، و برخي از بزرگان خاندان نوبخت مانند اسماعيل بن علي نوبختي. ۴ براي اثبات وجود چنين گرايشي در برابر اصحاب حديث، خوب است چند نمونه از اين فقيهان متکلّم را در شرح حالي مختصر، ياد کنيم. ۵

۱. زُراره

زرارة بن اعيَن (م ۱۵۰ ق)، از اصحاب خاصّ صادقين عليهما السلام و از «اصحاب اجماع» شمرده‌اند. او افزون بر جايگاه فقهي‌اش، در کلام نيز شهرت داشت و توانست با ياراني که به آنها زراريه مي‌گفتند، حوزه شيعي پرحرکتي در کوفه به وجود آورَد.

1.رجال النجاشي، ص ۱۰، ش ۷.

2.مقابس الأنوار، ص ۲۳.

3.الکافي، ج ۱، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲.

4.أعيان الشيعة، ج ۱، ص ۱۹۰ ـ ۱۹۶.

5.براي فهرستي از اينان و آثارشان، ر.ک: تاريخ تشيّع، گروه نويسندگان، زير نظر دکتر خضري، ج ۲، ص ۳۷۷ ـ ۳۷۸ .


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
40

گروه متکلمان، در حالي که فقيه بودند، متکلّم و عقل‌گرا و اهل اجتهاد هم بودند و برخي از نظرات و فتاواي آنان در کتاب‌هاي ديگران نقل شده است. تکيه آنان بر عقل، مخالفت شديد برخي از اصحاب حديث را بر مي‌‌انگيخت. براي نمونه، در روايتي از احمد بن محمّد بن ابي نصر آمده است:
امام رضا عليه السلام به من فرمود: «اي احمد! اختلاف شما با پيروان هشام بن حکم در توحيد، چيست؟». گفتم: ما قائل به صورت هستيم [و خدا را داراي جسم مي‌دانيم]؛ به استناد حديثي که از رسول خدا نقل شده که آن حضرت خداوند را به چهره جواني مشاهده کرد. ولي به گفته هشام، خداوند داراي جسم نيست.
امام رضا عليه السلام فرمود: «وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله به معراج رفت و به سدرة المنتهي رسيد، از حجاب‌ها [اندکي] به اندازه سوراخ سوزن، برايش شکافته شد و او از نور عظمت، همان مقدار را ديد که خداوند خواسته بود که او ببيند. با اين حال، شما به تشبيه [ـِ خداوند] گرويده‌ايد؟ اي احمد! اين مسئله [که به ذات خدا مربوط است،] براي تو حل نخواهد شد. [پس آن را رها کن؛ چراکه] اين، امر بزرگي است». ۱
اختلاف نظر متکلّمان و عقلگرايان با گروه محدّثان و سنّت‌گرايان، گاهي باعث قطع رابطه آنان با يکديگر مي‌شد ـ چنانچه ابن ابي عمير، از هشام بن حکم کناره گيري کرد ـ ۲ و گاهي به سرحدّ تکفير و نفرين مي‌‌رسيد. ۳ آنچه سرمنشأ برخي از اين اختلافات مي‌‌شد، اين بود که از اجتهاد و رأي و تمسّک به عقل، همان معنايي درک مي‌‌شد که در ميان عامّه رواج داشت و بيشتر مورد نظر اصحاب رأي بود؛ يعني «اجتهاد به رأي». اين شيوه، منبعي مستقل در کنار کتاب و سنت به شمار مي‌‌رفت و کار عقل در اين فرآيند، تقنين و تشريع بود و به طبع، اهل بيت عليهم السلام به شدّت از آن نهي مي‌‌فرمودند. ۴ با اين حال، چنان که خواهيم گفت، ائمه عليهم السلام متکلّمان شيعه را

1.تفسير القمّي، ج ۱، ص ۲۰.

2.الکافي، ج ۱، ص ۴۱۰، ذيل ح۸.

3.در بخش‌هاي آينده اين کتاب، به تفصيل به اين اختلافات خواهيم پرداخت.

4.اجتهاد بدين معنا، از همان روزگار صدر اسلام نيز مطرح بوده و در احاديث علوي نيز از آن نهي شده است. براي نمونه، در بحث ويژگي‌هاي قاضي که اگر بر اساس اجتهاد حکم کند، جاي او در آتش است (دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۹۴).

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12043
صفحه از 555
پرینت  ارسال به