391
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

۳. سيره عقلائيه

دليل سوم بر جواز تقليد، سيره عقلائيه است، و از ارتکازات عقلا اين است که در هر حرفه و صنعتي، بلکه در هر امري که مربوط به معاش و معاد است، انسان جاهل و ناآگاه، به شخص عالم ـ به عنوان اين که خُبره و اهل اطلاع است ـ مراجعه مي‌کند، و اين سيره، در شريعت ردّ نشده، و عدم رد، دليل بر آن است که آن را امضا کرده است. ۱
مرحوم شيخ طوسي مي‌فرمايد:
شخص عامي که قدرت بر بحث و تفتيش ندارد، جايز است كه از عالم تقليد کند؛ چراکه عامّه مردم شيعه، از زمان اميرمؤمنان عليه السلام تا عصر ما، به علمايمان مراجعه مي‌کردند، و از آنان مي‌خواستند كه در احکام و عبادات، فتوا دهند، و علما هم براي آنان فتوا مي‌دادند و هم تجويز مي‌کردند كه به فتوايشان عمل کنند. از احدي از علما هم نشنيديم که به مستفتي بگويد: استفتا و عمل به فتوا براي تو جايز نيست. ۲
مرحوم علّامه حلّي نيز مي‌فرمايد:
تقليد در فروع دين، جايز است و علما در تمام عصرها استفتا را انکار نکرده‌اند. ۳
بلکه از بديهيات است که مردم عوام در اعصار پيامبر اکرم و ائمّه معصوم عليهم السلام بنايشان بر تقليد بوده است و ضرورت هم، چنين اقتضايي را مي‌طلبد، ۴ و روايات ۵ هم مؤيّد اين سيره‌اند.

1.قوانين الاُصول، ج ۲، ص ۲۶۷؛ التنقيح في شرح العروة الوثقي، ج ۱، ص ۶۳؛ الاجتهاد و التقليد، ص ۱۲۹.

2.العدّة في اُصول الفقه، ج ۲، ص ۷۳۰.

3.مبادي الاُصول، ص ۲۴۷.

4.الفوائد الحائرية، ص ۱۳۲؛ الفصول الغروية، ص ۴۲۱.

5.اختيار معرفة الرجال، ص ۲۳۰، ش ۶۰۲؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۸۳ (صفات القاضي، باب ۹)، ح ۲۳.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
390

يعني چرا در مسائل دين، به او مراجعه نمي‌کنيد. در اين روايات، ائمّه عليهم السلام ما را به سوي افرادي که با مسائل دين آشنا هستند، ارجاع داده‌اند. و معنا ندارد كه استفتا واجب باشد، ولي عمل به آن، جايز نباشد.
دسته دوم: رواياتي که امام صادق عليه السلام به ابان بن تغلب ۱ و معاذ بن مسلم نحوي، امر کرده كه فتوا دهند. چنانچه در مبحث اجتهاد گذشت، و معنا ندارد كه فتوا دادن جايز باشد و عمل به فتوا جايز نباشد.
دسته سوم: اخباري که صريح و يا ظهور در جواز تقليد است، مانند اين روايت که امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد:
فامّا من کان من الفقها صائناً لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً علي هواه مطيعاً لامر مولاه فللعوام ان يقلّدوه.۲
اين حديث، هرچند مرسل است، با اين حال، اخباري‌ها کاري با سند آن ندارند، و شيخ حرّ عاملي، دلالت روايت را قبول کرده و آن را حمل بر تقيّه مي‌کند. ۳ همچنين است مانند مقبوله عمر بن حنظله که امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد:
انظروا الي من کان منکم ممّن قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف أمنا فليرضوا به حکماً فإنّي قد جعلته عليکم حاکماً. ۴
نظر کنيد به شخصي که از خودتان باشد و حديث ما را روايت مي‌کند و نظر در حلال و حرام ما دارد و احکام ما را مي‌شناسد. به حکومت او راضي شويد كه من او را بر شما حاکم قرار دادم.
مرحوم فيض کاشاني براي جواز تقليد فقيهي که فقط از محکمات کتاب و سنّت و اخبار اهل بيت استفاده مي‌کند، به اين روايت استدلال کرده، ۵دلالت روايت را بر جواز تقليد پذيرفته است.

1.رجال النجاشي، ص ۷ ـ ۸؛ اختيار معرفة الرجال، ص ۲۵۳، ش ۴۷۰.

2.الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۶۳.

3.وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۹۵ (صفات القاضي، باب ۱۰)، ح ۲۰.

4.الکافي، ج ۱، ص ۶۷، ح ۱۰.

5.الاُصول الأصلية، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12211
صفحه از 555
پرینت  ارسال به