وقتي مسائلي اين چنيني براي شما پيش ميآيد و حکم آن را نميدانيد، احتياط کنيد تا بپرسيد و علم پيدا کنيد.
اين اخبار توقّف را مجتهدان و حتّي بعضي از اخباريها پاسخ دادهاند. سيّد نعمة الله جزايري ميگويد:
اين اخبار توقّف را يا حمل بر مورد تنجّز تکليف و شک در مکلّفٌ به ميکنيم ـ که همه قائل به احتياط هستند ـ و يا ميگوييم كه اين اخبار ردّ بر اهل رأي و اجتهادي است که در بين اهل سنّت رايج بوده است؛ زيرا آنان وقتي در مسئلهاي، نصّي از طرف شارع وارد نشده باشد، بدون فحص براي استخراج آن حکم، سراغ ادلّه عقليه ظنّيه و قياسات ميرفتند که اينها در نزد ما جايز نيست. ۱
دليل چهارم
ما احاديث فراواني داريم كه دلالت دارند اجتهاد و قول به رأي براي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام جايز نيست، ۲و وقتي براي شخصي که از خطا مصون است، اجتهاد جايز نباشد براي غير معصوم هم قطعاً جايز نيست. ۳اين مطلبي است که شيخ صدوق، آن را تصديق کرده، معتقد است كه وقتي قياس و استنباط و استخراج براي پيامبران، جايز نباشد، براي کساني که از آنها پايينتر هستند، سزاوارتر است که جايز نباشد. ۴مجتهدان جواب دادهاند: درست است که براي پيامبر و ائمّه معصوم، اجتهاد صحيح نيست و خداوند ميفرمايد: (وَ مَا ينطِقُ عَنِ الْهَوَي * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْي يوحَي)؛ ۵ ولي پيامبر صلي الله عليه و آله قادر بر تلقّي وحي و علم است و معصومان هم احکام را از پيامبرخدا ميگيرند و قادر بر علم هستند. لذا عمل به اجتهاد و ظن، بر آنان جايز نيست؛ ولي براي علماي ما در مواردي که قادر بر علم نيستند، اجتهاد جايز است که احکام شرعيه را از عمومات کتاب و سنّت استنباط کنند و ادلّه متعارضه را ترجيح دهند. ۶
1.منبع الحياة، ص ۶۲.
2.الکافي، ج ۸، ص ۵ و ۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۲۱ ـ ۲۲ (صفات القاضي، باب ۶)، ح ۱ و ۲.
3.الفوائد الطوسية، ص ۴۱۳.
4.علل الشرائع، ج ۱، ص ۶۲، باب ۵۴، ذيل ح۱.
5.سوره نجم آيه ۳ ـ ۴.
6.مبادي الاُصول، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۱.