مرجّحات ظنّيه رجوع کنيد و آنها را بر کتاب و سنّت قطعيه، عرضه بداريد، تا صحيح آن، از غير صحيحش تمييز داده شود و مقبول، از مردود جدا شود، و اين خودش از بزرگترين موارد اجتهاد است. ۱
در جاي ديگر، ميبينيم كه صاحب بصائر الدرجات، در يک باب، اخبار متعارضي را نقل ميکند و معتقد است كه مشايخ ثلاثه (کليني و شيخ صدوق و شيخ طوسي)، در جايي كه بعضي از اين اخبار را ـ که ترجيح دادهاند ـ اخذ کردهاند، اين، خود، نوعي اجتهاد در ترجيح بعضي از اخبار بر بعض ديگر است و طرح بعضي، و نقل بعضي ديگر، عمل به آن بعض است. ۲
محقق حلّي و علّامه بر اين عقيدهاند كه در مواردي که به اجتهاد نياز است، مجتهد اگر تمام دقّت و کوشش خود را به کار گيرد، با اين حال، خطا کند، گنهکار نبوده، معذور است. ۳
محلّ نزاع و اختلاف بين اخباريان و مجتهدان
جاي اجتهاد و تقليد ـ كه دليلي ظني بر آن داريم ـ ، در مسائل نظري است؛ ولي آن مسائلي که ضروري است (مانند اصل نماز و روزه و غير اين دو)، يا دليلي قطعي بر وجوب و يا حرمت آنها داريم، جاي اجتهاد نيست. علّامه حلّي ۴و سيّديزدي صاحب عروة ۵و بعضي ديگر، ۶ تصريح به اين مطلب کردهاند؛ زيرا رأي مجتهد، حکم ظاهري است و با وجود يقين، شکّي باقي نميمانَد که موضوع حکم ظاهري است. ۷
1.هداية المسترشدين، ج ۳، ص ۶۷۸؛ الرسائل، الاجتهاد و التقليد امام خميني، ص ۱۲۸.
2.کشف الأسرار، ج ۲، ص ۸۱، نيز ر.ک: فصل پنجم از بخش سوم.
3.معارج الاُصول، ص ۲۵۵؛ مبادي الوصول، ص ۲۴۴.
4.مبادي الوصول، ص ۲۴۳.
5.العروة الوثقي، ج ۱، ص ۱۴.
6.مهذب الأحکام، ص ۱۳۰۱.
7.مستمسک العروة الوثقي، ج ۱، ص ۱۰.