351
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

شيخ حرّ عاملي نيز در باره اجتهاد مي‌گويد:
ما احاديث بسياري داريم که ما را از قياس و رأي ـ که همان اجتهاد ظنّي است ـ نهي مي‌کند. از اين احاديث استفاده مي‌شود که اجتهاد و رأي، [حتّي] براي پيامبر خدا و ائمه هدي نيز جايز نيست، و وقتي براي آنان که از خطا مصون هستند، جايز نباشد [که اجتهاد کنند]، جايز نبودنش براي غير معصوم، به يقينْ مسلّم‌تر است. ۱
اين ادّعاي شيخ حرّ، تازه نيست؛ زيرا در دوره حضور نيز برخي از اصحاب ائمّه بر اين‌ باور بودند. در کتاب‌هايي چون کتاب علي عليه السلام يا مصحف فاطمه عليها السلام قواعد و کلّياتي وجود دارد که‌ امام‌ هر عصر، مسائل‌ پيش‌ آمده‌ را بر اساس‌ آن قواعد و از طريق‌ استنباط فروع‌ از اصول‌ (اجتهاد)، استخراج‌ مى‌کند؛ با اين فرق که امام، به علّت عصمت خدادادي‌اش، همواره‌ مصيب است. ۲ گرچه در مقام ردّ يا تأييد ديدگاه‌ها نيستيم، خوب است اين نکته را يادآوري کنيم که منظور از اجتهاد، تلاش براي دستيابي به واقع است. پس قياس شيخ حرّ عاملي، مع الفارق است؛ زيرا پيامبر و امام، از واقع خبر مي‌‌دهند و نيازي به اجتهاد ندارند.
شيخ حرّ عاملي، پس از ممنوع شمردن اجتهاد، در باره تقليد نيز چنين اضافه مي‌کند:
تقليد کردن هم جايز نيست و ما احاديث متواتري داريم ۳حاکي از اين که بايد به ائمّه معصوم عليهم السلام مراجعه کنيم و يا به احاديثي که افراد مطمئن، از آنان نقل مي‌کنند و در کتاب‌هاي مورد اعتماد وجود دارد. و اين گونه رجوع کردن به راوياني که از ائمّه روايت مي‌کنند، تقليد خوانده نمي‌شود. ۴

1.الفوائد الطوسية، ص ۴۰۸ و ۴۱۴.

2.مکتب در فرآيند تکامل، سيّد حسين مدرّسي طباطبايي، ص ۷۸ ـ ۸۰. وي به کار رفتن تعبير «فتوا» براي اظهار نظر ائمّه در مسائل فقهي را نيز حاکي از سابقه چنين نگرشي در ميان اماميه شمرده است.

3.وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۴۱، (صفات القاضي، باب ۷).

4.الفوائد الطوسية، ص ۳۲۴ ـ ۳۲۶.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
350

اگر اين فقيه در استنباط خود، استنادش به کتاب و سنّت باشد، به اتفاق اخباريان و مجتهدان، رجوع به او جايز است؛ ولي هر گاه مستند او ادّله ديگري چون: اجماع يا دليل عقلي (استصحاب و برائت) باشد، اخباريان، آن را جايز نمي‌دانند. ۱
بنا بر اين، هر چند نظر بحراني را نمي‌توان به همه اخباريان نسبت داد، مي‌‌توان گفت كه برخي از اخباريان نيز اجتهاد و تقليد را در خاصّي قبول دارند و بر اين باورند که آنچه در روايات نکوهش شده، اجتهاد اهل سنّت است که عالمان اصولي سده‌هاي نخست نيز آن را مذمّت کرده‌اند.
يکي از مهم‌ترين اختلافات اصوليان و اخباريان، در مبحث اجتهاد و تقليد، آن است که مخالفت با اجتهاد، معياري براي اخباري بودن شمرده شده است. وحيد بهبهاني در اين باره مي‌گويد:
مناط فرق بين اخباريان و مجتهدان، خود «اجتهاد» است؛ يعني عمل به ظن. هر کس اعتراف کند كه عمل کردن به ظن جايز است، او مجتهد است، و هر کس بگويد جايز نيست و بايد عمل او بر طبق علم و يقين بوده باشد، او اخباري است. ۲
پس با آگاهي از ديدگاه محدّثان پيشين در اين گونه مباحث، بهتر مي‌توان نزديکي يا دوري اخباريان با محدّثان دوره حضور و غيبت صغرا را بررسي کرد.

اجتهاد و تقليد

اخباريان معتقدند که مؤسّس اجتهاد و تقليد، اهل سنّت بوده‌اند و علماي اصوليِ شيعه نيز در اين باره، از آنان پيروي کرده‌اند. استرآبادي در اين زمينه مي‌نويسد:
نخست، اصوليون اهل سنّت، مردم را بعد از پيامبر خدا به مجتهد و مقلّد تقسيم کردند و اين، سخن آنهايي است که تمسّک کردن به عترت طاهرين را واجب نمي‌دانند و آنان را به عنوان وسيله‌اي براي فهم کتاب خدا و سنّت پيامبر خدا قبول ندارند. ۳

1.همان، ج ۳، ص ۲۹۴.

2.الفوائد الحائرية، ص ۱۳۱.

3.الفوائد المدنية، ص ۴۷.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12218
صفحه از 555
پرینت  ارسال به