347
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

نقض رساله شافعي و آثر ديگري که ابن راوندي را در باب رأي و عيسي بن ابان را در باب قياس، رد کرده است. ۱
حسن بن موسي نوبختي نيز دو کتاب (خبر الواحد و العمل به و الخصوص والعموم) در علم اصول فقه نوشت؛ ۲بعدها حسن بن علي بن ابي عقيل عماني، ابن جنيد اسکافي، شيخ مفيد، سيّد مرتضي، شيخ طوسي، محقّق حلي، علّامه حلي و... در علم اصول فقه، کتاب‌ها نوشتند.
آري. اصحاب ائمّه، کتابي که مشتمل بر تمام مباحث اصول فقه باشد ننوشتند؛ بلكه علماي هر مذهب، طبق باورهاي مذهبي خود، مشغول به نوشتن کتاب‌هاي اصولي شدند. ۳البته قسمتي از مسائل علم اصول در زمان معصومان عليهم السلام، حسب نياز آن زمان، موجود بوده و قسمتي از مباحث علم اصول، بعد از زمان ائمّه عليهم السلام طبق نياز و عدم دسترسي به آن بزرگواران، به وجود آمده است. اصحاب ائمّه، به خاطر دسترسي به امام، احساس نياز به اين مباحث نداشته‌اند، در حالي كه ما نيازمند به اين اصول هستيم و ملازمه‌اي بين زمان ما با زمان آنان وجود ندارد تا اگر آنها مستغني بوده‌اند، ما هم مستغني باشيم! ۴ما براي تکميل اين بحث، کلام فاضل توني را بيان مي‌کنيم:
مباحث علم اصول بر دو قسم است:
۱. تحقيق در معاني الفاظ، مثل اين ‌که: حقيقت شرعيه، ثابت است يا نه؟ و آيا امر براي وجوب است و يا ترک آن جايز است؟ و امر براي مرّة است يا براي فور؟ و همين طور نهي، آيا براي تحريم است؟ و آيا مفرد معرَّف به لام و جمع نکره براي عموم است؟ و آيا مخصِّصي که دنبال چند جمله عاطفه واقع مي‌شود (مانند شرط و استثناء و امثال اين دو)، به جمله پاياني بر مي‌گردد يا به تمام آنها؟

1.الفهرست، ص ۳۱ ـ ۳۲، ش ۳۶.

2.رجال النجاشي، ص ۶۳، ش ۱۴۸.

3.العدّة في اُصول الفقه، ج ۱، ص ۳.

4.تاريخ فقه و فقهاء، ابو القاسم گرجي، ص ۲۴۲.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
346

امام عليه السلام مي‌فرمايد: «پس چرا خداوند، نسبت به قتل نفس، شهادت دو شاهد را مي‌پذيرد؛ ولي نسبت به زنا نمي‌پذيرد و بايد چهار شاهد باشد؟».
امام عليه السلام در ادامه سؤال مي‌کند: «نماز بزرگ‌تر است يا روزه؟». ابو حنيفه مي‌گويد: نماز. امام عليه السلام مي‌فرمايد: «پس چرا زني که عادت زنانه دارد، روزه‌هايش را بايد قضا کند؛ ولي نماز او قضا ندارد؟ چگونه در مسائلْ قياس مي‌کني؟ از خدا بترس و قياس مکن!». ۱
در بـاره تعادل و تراجيح ـ که يکي از مباحث اصولي است ـ ، زراره، از امـام عليه السلام مي‌پرسد و ايشان مرجّحات و اسبابي را که باعث غلبه يک حديث بر ديگري مي‌شود، بيان مي‌کند. ۲
علاوه بر مواردي كه بيان شد، ائمّه عليهم السلام در رواياتشان مسائل فراواني از اصول فقه را گوشزد کرده‌اند، ۳و کسي در فن اصول فقه، از ائمّه عليهم السلام پيشي نگرفته است و همانا ايشان آن را تأسيس کرده‌اند. ۴بعد از ائمّه، برخي از اصحاب ائمّه عليهم السلام بوده‌اند که در مباحث علم اصول، کتاب‌ها نوشته‌اند. هشام بن حکم (م۱۹۹ ق) درباره الفاظ ـ که از اهمّ مباحث اصول است ـ ، کتاب الفاظ را نوشت. ۵پس از او يونس بن عبد الرحمان (م۲۰۸ ق)، کتاب اختلاف الحديث را ـ که در باره تعارض و تعادل و تراجيح دو حديث است ـ به نگارش درآورد. ۶سپس اسماعيل بن علي بن اسحاق بن ابو سهل نوبختي (م۳۱۱ ق)، کتاب‌هايي در باره علم اصول، از جمله: الخصوص و العموم را نوشت ۷که از اهمّ مباحث اصول فقه است. ۸ و همچنين کتاب

1.بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲، ح ۱۱.

2.عوالي اللئالي، ج ۴، ص ۱۳۳، ح ۲۲۹.

3.أعيان الشيعة، ج ۱، ص ۱۴۷ ـ ۱۵۱.

4.تأسيس الشيعة، ص ۳۱۰.

5.رجال النجاشي، ص ۴۴۳، ش ۱۱۶۴.

6.الفهرست، طوسي، ص ۵۱۱، ش ۸۱۳.

7.رجال النجاشي، ص ۳۲، ش ۶۸.

8.تأسيس الشيعة، ص ۳۱۱.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12274
صفحه از 555
پرینت  ارسال به