مصوناند ـ اخذ کنند و در هر چه حکمي معين نرسيده باشد، توقّف نمايند و به عقول ناقصه خود در آن، تصرّف نکنند. ۱
۳. اخباريان و حکمت و فلسفه
از مباحث و مطالب گذشته، معلوم شد که اخباريان، با روشهاي عقلاني و منطقي ـ که مواد آن، از حسْ دورند ـ مخالف بودند و علم فلسفه و حکمت الهي و طبيعي را داخل در علومي ميدانستند که مواد آن از حس دور، و قواعد منطق در اين علوم، بازدارنده از خطا نيست. ۲ در اين مورد، به نقل کلام دو تن از اخباريان، بسنده ميکنيم.
شيخ حرّ عاملي ميگويد:
بديهي است که ادلّه عقليه، هر گاه با قرآن و اخبار، موافق بود، عقل و نقل، دست به دست يکديگر ميدهند و مؤيّد يکديگر هستند، و مانعي در اين قسم از ادلّه عقليه نيست و پيغمبر صلي الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام به چنين دليل عقلياي استدلال ميکردند. نصوصِ مشتمل بر استدلال به ادلّه عقلي، متواترند و در اصول کافي، احتجاج، توحيد، نهج البلاغه، عيون أخبار الرضا، بصائر الدرجات و... موجود است و اصلاً اينها جزو ادلّه نقليهاي است که مورد اعتماد و موافق با قرآن است و جزو سنّتْ محسوب ميشود. اين قسم از ادلّه عقلي ، ما را از ديگر ادّله سُستي که از فلاسفه و ملحدين و عامّه و امثال ايشان نقل شده، كفايت ميكند. ۳
مرحوم مجلسي هم ميگويد:
اکثر مردم در زمان ما آثار اهل بيت عليهم السلام را رها کردند و در آرايشان،خودكامگي نمودند. بعضي از آنان روش حکما را دنبال کردند که هم گمراه بودند و هم گمراه ميکردند؛ نه به پيامبر صلي الله عليه و آله ايمان آوردند و نه به قرآن گرويدند. آنها بر عقول فاسد و آراي نارواي خود اعتماد کردند و نصوص صريحه صحيحه از ائمّه هدي را به