317
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

مرحوم علّامه مجلسي با تمسّک به اين فقره که «فانت اذاً شريک رسول الله»، کلامي را که از کتاب و سنّت گرفته نشده باشد، باطل مي‌داند و بر اين عقيده است كه در اصول دين، اعتماد بر ادلّه عقليه، جايز نيست. ۱
محمّد امين استرآبادي هم، وقتي بعضي از اخبار (از جمله اين روايت) را از صدر تا ذيل آن بيان مي‌کند، مي‌گويد: اين احاديث، روشنگر اين نكته‌اند که مردم، پس از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله منحصر در سه دسته هستند:
۱.اصحاب عصمت عليهم السلام؛ ۲. افرادي که مقيّد هستند هر مسئله‌اي را که احتمال خطا در آن مي‌رود (خواه جنبه عملي داشته باشد و يا اعتقادي)، از اصحاب عصمت اخذ کنند؛ ۳. افرادي كه نه معصوم‌اند و نه ملتزم به کلام معصوم عليهم السلام. اين دسته سوم، مردود هستند.
استرآبادي در ادامه، يک سؤال مطرح مي‌کند: پس فکر و تدبّر کن کسي که در اعتقادات، به مقدّمات عقليه ـ که به خيال خود، قطعيه است ـ تمسّک مي‌کند، داخل در کدام يک از اين اقسام سه‌‌گانه است؟ ۲
به هر حال، روايات در نكوهش علم کلام و متکلّمان، به، قدري فراوان است که مرحوم شيخ حرّ عاملي، ادّعا مي‌کند كه از حدّ تواتر مي‌گذرد. ۳ اين روايات، شيخ صدوق و شهيد ثاني را نيز تحت تأثير قرار داده‌اند؛ زيرا مي‌بينيم كه آنها بر عليه متکلّمان و علم کلام، سخن گفته‌اند. شهيد ثاني مي‌گويد: متکلّمان خيال کرده‌اند كه راه شناخت صانع و صفات او، منحصر به علم کلام، و يا نزديک‌ترين راه است؛ ولي حق، اين است که اين کلام، دورترين و مشکل‌ترين راه است که خوف و خطر آن، از طُرق ديگر بيشتر است. لذا پيامبر صلي الله عليه و آله مسلمانان را از فرو رفتن در آن، نهي کرده است. در آيه ديگر مي‌فرمايد: (وَ لاَ تُجَادِلُواْ أَهْلَ الْکتَابِ إِلاَّ بِالَّتِي هِي أَحْسَنُ)؛ ۴ با اهل کتاب، جز به روشي که از همه بهتر است، مجادله نکنيد. اين آيه شريف، خطاب به

1.مرآة العقول، ج ۲، ص ۲۶۸.

2.الفوائد المدنية، ص ۱۲۰.

3.إثبات الهداة، ج ۱، ص ۱۳۱، ذيل حديث ۲۵.

4.سوره عنکبوت، آيه ۴۶.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
316

يونس، از اين که به کلام خوبْ آشنا نيست، حسرت بُرد و گفت: فدايت شوم! از شما شنيدم که از علم کلام نهي مي‌کني و مي‌فرماييد: واي بر اهل کلام که مي‌گويند: اين درست [و مطابق قواعد ماست] و آن نادرست است؛ و اين، با دليلْ موافق است و آن، همراه نيست؛ اين را تعقّل مي‌کنيم و آن را عقل ما درک نمي‌کند [عقول، خودشان را ميزان قرار داده‌اند و کتاب و سنّت را به آن مي‌سنجند]. ۱
امام عليه السلام فرمود: «آري. من گفته‌ام كه واي بر ايشان؛ زيرا آنان مسائلي از دين را ـ که نقل آن از ما ثابت شده ـ ترک کرده‌اند و در آن مسائل، آراي خود را اخذ کرده‌اند».
در ادامه، امام صادق عليه السلام به حمران بن اعين، هشام بن سالم، قيس بن ماصر و مؤمن طاق فرمود كه با آن فرد شامي، مناظره کنند و آنان هر يک جداگانه، با شامي مناظره کردند و بر او پيروز شدند و شامي، تسليم شد و به امام عليه السلام ايمان آورد. سپس به حمران نگريست و فرمود: «تو در کلام، بر اخباري که به تو رسيده، تمسّک مي‌کني و به حق مي‌رسي».
سپس به هشام بن سالم فرمود: «مي‌خواهي کلامت را با اثر پايه‌گذاري کني؛ ولي تتبّع در اخبار نداري».
به مؤمن طاق فرمود: «تو بسيار قياس و خدعه مي‌کني که باطل را با باطل بشکني؛ ولي باطلِ تو ظاهرتر و شبيه‌تر به حق بود».
در آخر، به قيس بن ماصر فرمود: «مي‌توانستي به حديث نبوي استشهاد کني؛ امّا آن را رها کردي و سراغ چيزي رفتي که از مطلوب تو دور بود و...» . ۲
قابل توجّه است که اخباريان، به فقراتي از اين حديث استدلال کرده‌اند:
شيخ حرّ عاملي با تمسّک به اين فقره كه: «إنّما قلت فويل لهم إن ترکوا ما أقول و ذهبوا إلي ما يريدون»، ۳ معتقد است كه استدلال کردن به علم کلام در اعتقادات، جايز نيست.

1.مرآة العقول، ج ۲، ص ۲۷۰.

2.الکافي، ج ۱، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۳، ح ۴؛ الإحتجاج، ج ۲، ص ۱۲۲ ـ ۱۲۵.

3.إثبات الهداة، ج ۱، ص ۱۲۵.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12234
صفحه از 555
پرینت  ارسال به