311
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

عباراتْ دفاع مي‌کردند. لذا به اصحاب کلام، شهرت پيدا کردند و به کسي که مهارتِ به هم پيوند دادن اين الفاظ را داشت، «متکلّم» مي‌گفتند. ۱
در تاريخ پيدايش علم کلام گفته‌اند تا زماني که اسلام در سرزمين عربستان محدود بود، مردم آن منطقه، به مقتضاي طبيعت ساده خود، در باب مسائل اعتقادي، به همان عقيده اجمالي‌اي که از نقل به آنان رسيده بود، اکتفا مي‌کردند؛ ۲امّا از وقتي که دامنه اسلام وسعت يافت و مسلمانان، با ملل ديگر برخورد کردند و دانشمندان آنان، با مسلمانان به گفتگو و جدال پرداختند و گروهي از مسلمانان را به پاره‌اي از عقايد خود متمايل کردند، ۳علماي اسلام به فکر افتادند که با حربه خودِ دشمنان، به جدل و مناظره با آنان برخيزند و خود را به سلاح علوم عقلي، مسلّح سازند و علمي را بر اساس مقدّمات منطقي و اصول عقلي تأسيس کنند که در نتيجه، علم کلام به وجود آمد. ۴
البته عوامل سياسيِ داخلي و خارجي نيز بر آن اثر داشت، چنانچه حکومت‌هاي جنايتکار بني اميّه، جبر را از مشاوران مسيحي خودشان فرا گرفتند تا گناهان و جنايتکاري‌هاي خودشان را به خواست خداوند نسبت دهند. حکومت عبّاسي هم در پاره‌اي از دوران خود، مسئله اصالت عقل در مقابل نقل را پايگاه سياست خود گرفت و بهانه‌اي براي سرکوبيِ دشمنان خود و اهل حديث قرار داد. ۵ به هر حال، پس از ظهور علم کلام، مسلماناني که اهل بحث و جدل بودند، به دو دسته تقسيم شدند:
يک. «اهل حديث» و آناني که متعبّد به ظواهر آيات و روايات بودند، بدون آن‌ که در مفاهيم آنها غور و در اسناد احاديث، دقّتي داشته باشند، که اين فرقه، اکثريت را تشکيل مي‌دادند.

1.بحوث في الملل و النحل، ج ۲، ص ۶۰.

2.راه صواب، ص ۴ ـ ۵؛ لغت‌نامه دهخدا، ج ۱۲، ص ۱۸۴۵۸.

3.تمهيد الاُصول در علم کلام، ص ۲۳ (مقدّمه مترجم).

4.لغت‌نامه دهخدا، ج ۱۲، ص ۱۸۴۵۸.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
310

صحّت آنها تضمين شده است. ۱البته ممکن است كه انسان، در تطبيق قوانين منطق، خطا کند و اشتباهي واقع شود و اين هم کاستيِ ناشي از غفلت در امر بديهي است و گاهي هم توجّه نداشتن به صغرا و کبرا و حدّ وسط قياس است. ۲

۲. اخباريان و علم کلام

يکي از جلوه‌هاي مخالفت اصحاب حديث و اخباريان، با بحث‌هاي عقلي در معارف ديني، نکوهش آنان از علم کلام است. نخست لازم است كه در اين بحث، مقدّمه‌اي ذکر شود و سپس به بيان نظريات اخباريان و پاسخ متکلّمان بپردازيم.

وجه تسميه علم کلام

در وجه نام‌گذاري علم اصول عقايد به علم کلام، متکلّمان، مواردي را بيان کرده‌اند که به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
۱. کلام و مباحثه، از مشهورترين اجزاي علم اصول عقايد است. حتّي رويارويي اشخاص و مناظره آنان در مقابل يکديگر، به قدري زياد مي‌شد که به خونريزي مي‌انجاميد. از اين جهت، به آن علم کلام گفته شده است.
۲. عناوين ابواب اصول عقايد، نخست اين گونه بوده: «الکلام في کذا» و عبارت «الکلام» در همه عناوين بوده است. لذا به علم اصول عقايد، علم کلام گفته شد. ۳
۳. اوّلين علمي که واجب شد، علم اصول عقايد بود که مسلمانان، توسّط علم کلام، آن را ياد مي‌گرفتند و ياد مي‌دادند.
۴. چون ادلّه اصول عقايد، قوي است، گويا کلام همين است و غير آن، کلام نيست. ۴
۵. اين علم به صورت عقلي، حرفه‌اي براي معتزله در رنجش ديگران بوده و چون آنان اهل فصاحت و بلاغت بودند، از عقيده خود، با فصيح‌ترين و بليغ‌ترين

1.همان، ص ۴۹۳.

2.همان، ص ۴۹۸ ـ ۴۹۹.

3.بحوث في الملل و النحل، ج ۲، ص ۵۹ (به نقل از: المواقف، ايجي، ص ۸ ـ ۹).

4.همان، ج ۲، ص ۵۹ (به نقل از شرح العقائد النسفية، تفتازاني، ص ۱۵).

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11905
صفحه از 555
پرینت  ارسال به