صحّت آنها تضمين شده است. ۱البته ممکن است كه انسان، در تطبيق قوانين منطق، خطا کند و اشتباهي واقع شود و اين هم کاستيِ ناشي از غفلت در امر بديهي است و گاهي هم توجّه نداشتن به صغرا و کبرا و حدّ وسط قياس است. ۲
۲. اخباريان و علم کلام
يکي از جلوههاي مخالفت اصحاب حديث و اخباريان، با بحثهاي عقلي در معارف ديني، نکوهش آنان از علم کلام است. نخست لازم است كه در اين بحث، مقدّمهاي ذکر شود و سپس به بيان نظريات اخباريان و پاسخ متکلّمان بپردازيم.
وجه تسميه علم کلام
در وجه نامگذاري علم اصول عقايد به علم کلام، متکلّمان، مواردي را بيان کردهاند که به برخي از آنها اشاره ميشود:
۱. کلام و مباحثه، از مشهورترين اجزاي علم اصول عقايد است. حتّي رويارويي اشخاص و مناظره آنان در مقابل يکديگر، به قدري زياد ميشد که به خونريزي ميانجاميد. از اين جهت، به آن علم کلام گفته شده است.
۲. عناوين ابواب اصول عقايد، نخست اين گونه بوده: «الکلام في کذا» و عبارت «الکلام» در همه عناوين بوده است. لذا به علم اصول عقايد، علم کلام گفته شد. ۳
۳. اوّلين علمي که واجب شد، علم اصول عقايد بود که مسلمانان، توسّط علم کلام، آن را ياد ميگرفتند و ياد ميدادند.
۴. چون ادلّه اصول عقايد، قوي است، گويا کلام همين است و غير آن، کلام نيست. ۴
۵. اين علم به صورت عقلي، حرفهاي براي معتزله در رنجش ديگران بوده و چون آنان اهل فصاحت و بلاغت بودند، از عقيده خود، با فصيحترين و بليغترين