فصل سوم : نگاه اخباريان به علم کلام و حکمت و منطق
۱. اخباريان و منطق
اخباريان (مانند برخي از گذشتگان)، منطق را نه مطلقاً مهمل دانستهاند، و نه مطلقاً هم قبول کردهاند؛ بلکه بين عدم خطا در صورت، و احتمال خطا و اشتباه در موادّ قياسات و مبادي آنها تفصيل قائل شدهاند. محمّدامين استرآبادي، علوم نظري را دو نوع ميداند:
۱. علومي که به مادّه منتهي ميشود که آن مادّه، نزديک به حس است و قضاياي آن، بر حسْ اعتماد ميکند. وي هندسه، حساب، رياضيات و بيشتر ابواب منطق را از همين قبيل ميداند. وي معتقد است كه در نتايج اين دسته از علوم، خطا پيش نميآيد؛ چرا که ميدانيم معرفت صورت، از امور واضح است، و عالمان، به قواعد منطق آشنا هستند، و نيز ميدانيم که منطق، از خطايِ در صورت (مانند موجبه بودن صغرا و کلّيه بودن کبرا)، جلوگيري ميکند. بدين وسيله، استرآبادي، منطق را در علومي که مربوط به عالم حس و مادّه هستند، ميپذيرد و کاربرد آن را لازم ميداند.
۲. علومي که منتهي به مادّه ميشود؛ ولي مواد و مبادي آن، از حس، دور است و نميتوان مواد را به وسيله حس، از خطا حفظ کرد. علومي چون: حکمت الهي و طبيعي، کلام، اصول فقه، و علومي كه به مسائل نظريِ فقهي و بعضي از قواعد منطقي ميپردازند، از اين قبيلاند. در اين علوم، ممکن نيست كه نتايجشان را با دليل حس، اثبات کنيم؛ چون از حس، دور و جدا هستند و به عقل هم (چنانچه در