فصل دوم : نگاه اخباريان به تحريف قرآن
با توجّه به اين كه تمام سورهها و آياتي که در يک مجلّد به نام قرآن تأليف شده، وحي الهياي است که خداوند به وسيله جبرئيل بر پيامبر خويش نازل کرده، از اين رو، تمام اجزاي آن، مقدّس و محترم شمرده شده و بدين سبب است که مسّ کتابت آن بدون پاكيزگي و وضو، جايز نيست. ۱ با اين حال، ائمّه عليهم السلام دستور دادهاند كه قرآن را به همين کيفيت و با همين ترتيب بخوانند، و خود و اصحابشان نيز اين مسئله را رعايت ميكردند. ۲
تحريف، بدين معنا که در مکان آيات، جا به جايي رخ داده باشد (يعني آنچه زودتر نازل شده، بعد از آيات متأخّر آمده باشد)، براي آشنايان با تاريخ اسلام، امري روشن است و ربطي هم به بحث تحريف ندارد؛ ۳امّا تحريف، بدين معنا که چيزي بر قرآن افزوده باشند و آيهاي از متن موجود، از سوي خدا نازل نشده باشد، قطعاً رخ نداده است. سراسر متن موجود، کلام الهي است و چيزي از کلام بشر، به آن اضافه نشده است. ۴
1.الذريعة، ج ۳، ص ۳۱۱، ش ۱۱۵۱.
2.مهر تابان، ص ۲۸۷.
3.اوائل المقالات (سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج ۴)، ص ۸۱؛ المسائل السروية (سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج ۷)، ص ۷۹؛ تفسير الصافي، ج ۱، ص ۳۳؛ بحار الأنوار، ج ۸۹، ص ۶۶ ـ ۷۰. علّامه طباطبايي نيز چنين جابهجاييهايي را اجمالاً پذيرفته است (ر. ک: مهر تابان، ص ۲۸۸ ـ ۲۹۰).
4.المسائل السروية (سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج ۷)، ص ۷۸؛ اوائل المقالات (سلسة مؤلّفات الشيخ المفيد، ج ۴)، ص ۸۱. بعضي از اعلام، مانند: شيخ طوسي، امين الإسلام طبرسي، کاشف الغطا و حتّي ميرزا حسين نوري ـ که قائل به تنقيص قرآن است ـ ، در اين باره ادّعاي اجماع کردهاند (ر.ک: تفسير التبيان، ج ۱، ص ۳؛ مجمع البيان، ج ۱، ص ۱۵؛ کشف الغطاء، ج ۳، ص ۴۵۳؛ الذريعة، ج ۱۰، ص ۲۲۱، ش ۶۴۱؛ البيان في تفسير القرآن، ص ۲۰۰ و ۲۱۸؛ تفسير نمونه، ج ۱۱، ص ۱۸؛ مدخل التفسير، ص ۱۹۰).