289
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

محقّق [خواجه نصير الدين] طوسي در قواعد و تجريد الإعتقاد آورده‌اند نيز [دچار ايرادند؛ چرا که] مبتني‌ بر همين مسئله‌ [ي بطلان دور و تسلسل‌]اند که تمام نيست. به علاوه، عقول، پرتکاپو و سيّال‌اند [و مي‌‌توانند براي هر برهاني، ايرادي بتراشند] و از اين روست که هر کس از پي مي‌‌آيد، بر نظر پيشين ايراد مي‌‌گيرد و دلايل او را نقض مي‌کند.
وقتي وضع اين طور است، چگونه مي‌‌توانيم اثبات واجب [الوجود] ۱ و وحدت او را معلّق بر چنين ادلّه [ي بحث‌انگيزي] کنيم؟! اين‌ در حالي است که دلايل چنين مطلبي، قابل شمارش نيست و در تک‌تک موجودات، نشانه‌اي است که دلالت بر يگانگي خداوند دارد. نقل شده است که وقتي محقّق دواني خواست رساله‌اي در اثبات صانع بنويسد، مادرش گفت: «چه مي‌نويسي؟». گفت: «رساله‌اي در اثبات صانع». مادر به او گفت: (أَفِي اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ؛ مگر در [وجودِ] خداوندي که آسمان‌ها و زمين را پديد آورده، شک است؟!). ۲ و او کتابي را که مي‌‌خواست بنويسد، رها کرد و ننوشت. ۳

۲. ديگر عقايد

وجوب کسب يقين در ديگر عقايد

برخي از متکلّمان و اصوليان، از روش اخبارياني که در اصول عقايد، به حديث تمسّک مي‌‌کنند، چنين خرده گرفته‌اند که اگر در بحث اصول عقايد بخواهيم به دليل نقلي استناد کنيم، به هر حال، آن نقل بايد علم‌آور باشد و علم هم تنها در جايي حاصل مي‌شود که دليل نقلي، يا اخبار متواتر باشد و يا اگر خبر واحد است، همراه با قرينه صحّت باشد ۴و گر نه، خبر واحد به خودي خود، افاده ظنّ مي‌کند و شايان

1.روشن است که تا کسي به وجود خدا و به پيامبر او ايمان نياورده باشد، اعتباري براي روايات و آيات قائل نيست. پس بايد گفت که منظور سيّد نعمة الله جزايري و کساني که تعابيري چون او دارند، شناخت خداوند به يگانگي و قدرت و ديگر صفات اجمالي است.

2.سوره ابراهيم، آيه ۱۰.

3.الأنوار النعمانية، ج ۱، ص ۴ ـ ۷.

4.ملاذ الأخيار، ج ۱، ص ۲۲.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
288

توجيهات مطرح شده در احکام اعتباري، در اين جا به کار نمي‌آيد. چنين انتقادي، منحصر به اخباريانِ ناب نيست؛ بلکه اخبارگرايان معتدلي چون ملّا محسن فيض کاشاني هم بدان تمسّک کرده‌اند. فيض با همه مؤانست و اهتمام عملي‌اش به استدلالات عقلي، ۱ به نقل و تأييد مطالبي از سيّد بن طاووس (م ۶۶۴ ق) مي‌پردازد که در وصيّت به فرزندش سيّد محمّد، گفته بود:
اي فرزندم! شيخ قطب الدين راوندي (م ۵۷۳ ق)، ۲ در کتابي به نام الاختلاف، ۹۵ مسئله از مسائل علم کلام و اصول دين را بر شمرده است که شيخ مفيد (م ۴۱۳ ق) و شاگردش سيّد مرتضي (م ۴۳۶ ق)، در آن ۹۵ مسئله، با يکديگر اختلاف نظر داشته‌اند. البته اگر من اختلافاتشان را در اصول عقايد، به صورت کامل گرد مي‌آوردم، هر آينه اين کتاب، به درازا مي‌کشيد. و اين [همه اختلاف نظر ميان دو نفر ‌که يکي شاگر ديگري بوده]، نشان مي‌دهد که علم کلام و مقدّمات عقلي، راهي است که از معرفت و شناخت ربّ الارباب، دور مي‌کند... . ۳
سيّد نعمة الله جزايري (م ۱۱۱۲ ق)، پس از يادآوري مناقشات فراواني که در باره تک‌تک دلايل عقلي مطرح شده، طعنه برخي از اهل استدلال را نقل مي‌‌کند:
تا اين که برخي از آنان گفته‌اند: «دليلي بر اثبات صانع و يگانگي او اقامه نشده است که خالي از اعتراض باشد؛ زيرا همه ادلّه، مبتني بر ابطال دور و تسلسل‌اند؛ حالْ آن که در ابطال اين دو نيز حرف و حديث بسياري گفته شده [و بطلانشان چندان بديهي نيست]»... . بعضي از براهيني که ابن سينا در شفا و اشارات و

1.پيش از اين نيز در باره اعتدال فيض کاشاني و بهره‌مندي‌اش از عقل سخن گفتيم. اين نيز فراموش نشود که فيض، داماد فيلسوف و اصولي و متکلّم بزرگ، ملاّ صدراي شيرازي بوده است و گرچه چنين نسبتي، ارتباط مستقيم با مباحث علمي ندارد، به هر حال، بي‌تأثير هم نيست. به گفته دکتر پاکتچي، فيض کاشاني در تفسير الصافي، «کاملاً داراي فکر عقلي و استدلالي است» و «ويژگي‌ اين کتاب که توجّه کمتر محقّقي را جلب کرده، روش گردآوري و گزينش احاديث است... بيشترين نقش افکار او را در انتخاب‌هايش [از ميان روايات] مي‌‌توان ديد که کاملاً جنبه انديشه‌وري و درائي دارد» (تاريخ تفسير قرآن کريم، پاکتچي، ص ۱۴۸ و ۱۹۸).

2.مدفون در صحن بزرگ آستان حضرت معصومه عليها السلام در قم.

3.راه صواب، ص ۳ (به نقل از: کشف المحجّة لثمرة البهجة).

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12394
صفحه از 555
پرینت  ارسال به