چنان که پيداست، ادّعاي بسياري از اخباريان و اخبارگرايان در باب شناخت خدا و ديگر اصول عقايد، اين نيست که «به دلايل نقلي نيز ميتوان استناد کرد»؛ بلکه به باور آنان، «تنها به اين دلايل بايد استناد کرد» و دلايل عقلي، کارآيي و اعتباري ندارند. سيّد نعمة الله جزايري، با برشمردن برخي از تعارضات دلايل عقلي، آشفتهبازاري را براي دلايل عقلي ترسيم کرده، سپس چنين نتيجه ميگيرد:
پس تنها دليلي که براي اين مسئله، حاذق و کارآمد است، پيامبران و اوصياي معصومي هستند که از جانب غيب، سخن ميگويند [نه بر پايه عقل و رأي خويش]. ۱
موارد خلاف مبنا
با مطالعه دقيق عبارات اخباريان، به وجود دلايل عقلي فراواني پي ميبريم. چنين دلايلي، گاه در باره عقايد اصلي و اوّليه (دسته نخست) است و گاهي نيز ناظر به ادلّه عقليِ موافق با نقل است؛ چنان که خود تصريح کردهاند که از دلايل عقلياي که در روايات آمده باشد نيز بهره ميبرند؛ ولي دليل عقليِ مستقل را در اين گونه موارد، قبول ندارند. براي نمونه، شيخ حرّ عاملي ميگويد:
ادلّه عقلي و نقلي براي شناخت خداوند، قابل شمارش نيست. ۲
او دلايل عقليِ ياد شده در روايات را ميپذيرد و ميگويد:
آن ادلّه عقلياي که در رواياتِ موجود، ذکر شده...، براي ما کافي است، و ديگر به «ادلّه واهي و سُستي که از فلاسفه گرفتهشده»، نيازي نداريم. ۳
سيّد هاشم بحراني نيز ميگويد:
اين اصل [ـِ اثبات صانع]، از اشرف اصول است که معقول و منقول، بر [اعتبار] اين اصلْ دلالت ميکند. ۴
1.الأنوار النعمانية، ج ۱، ص ۴ ـ ۷.
2.هداية الاُمّة، ج ۱، ص ۱۰.
3.إثبات الهداة، ج ۱، ص ۱۱۸.
4.معالم الزلفي، ج ۱، ص ۷۸، باب ۲۴.