269
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

خطاب شرعي ندارند، يک دسته مربوط به ادراک حُسن و قبح توسّط عقل‌ است؛ و دسته ديگر مربوط به ادراک ملازمه بين دو حکم عقلي و شرعي. اگر کسي حسن و قبح عقلي و ذاتي (دسته نخست) را قبول نداشته باشد، ديگر نوبت به بحث ملازمه (دسته دوم) نمي‌رسد. ۱به ديگر سخن، اين که ادراکِ عقل را در دسته نخست بپذيريم، صغراي بحث در باره دسته دوم است.
فراموش نشود که منظور از حُسن و قُبح عقلي در اين جا، مدح و ذمّ عقل است، و نه ملائمت و منافرت با طبع، يا کمال و نقص. مثل اين حکم ‌عقل که: «عدل، حُسن دارد»؛ يعني فاعل آن در نزد عُقلا مستحقّ مدح است و اين حکم عقل که: «ظلم قُبح دارد»؛ يعني ظالم در نزد عقلا سرزنش مي‌شود. اين مطلب، مورد اتّفاق متکلّمان و فلاسفه مسلمان است؛ ۲جز اشاعره که منکر حسن و قبح عقلي بدين معنا هستند ۳و براي آن، واقعيتي قائل نيستند. آنان حسن و قبح را تابع اعتبار شارع مي‌دانند و به حسن و قبح شرعي اعتقاد دارند. ۴

1.الوافية في اُصول الفقه، ص ۱۷۱.

2.اين، اعتقاد همه معتزله و شيعيان است (ر.ک: المحصول في علم اُصول الفقه، فخر رازي، ج ۱، ص ۵۴؛ شرح المواقف، ج ۸، ص ۱۸۲ ـ ۱۸۳؛ مطارح الأنظار، ج ۲، ص ۲۱۹ ـ ۳۳۰؛ الاُصول العامّة للفقه المقارن، ص ۲۸۲ ـ ۲۸۳؛ اُصول الفقه، مظفّر، ج ۱، ص ۲۱۷. نيز: شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۷۸؛ البحر المحيط، ج ۱، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۱؛ مسألة في الحسن و القبح العقلي (رسائل الشريف المرتضي، ج ۳)، ص ۱۷۷؛ تصحيح الإعتقاد (سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج ۵)، ص ۱۴۳؛ العدّة في اُصول الفقه، ج ۲، ص ۷۴۱ و ۷۵۹؛ الفوائد الحائرة، الفوائد الجديدة، ص ۳۶۳؛ مبادي الوصول إلي علم الاُصول، ص ۸۶.

3.البته به اعتقاد نراقي، گويا خود اشاعره هم اين مطلب را قلباً انکار نمي‌کنند و فقط انکارشان در مقام مخاصمه و جدال است؛ چراکه آنان نيز در مقام موعظه و تهذيب اخلاق، به تصريح، از حسن و قبح ياد مي‌کنند و کسي که کتب اخلاقي آنان ـ مانند احياء العلوم غزالي و فتوحات محي الدين عربي و مثنوي جلال الدين بلخي رومي و غير اينها ـ را ملاحظه کند، يقين پيدا مي‌کند که آنان هم قائل به حسن و قبح عقلي هستند (ر.ک: مناهج الأحکام و الاُصول، ص ۱۴۰).

4.المحصول في علم اُصول الفقه، ج ۱، ص ۵۴؛ تهذيب شرح الأسنوي علي منهاج الوصول، ج ۱، ص ۹۶؛ شرح المواقف، ج ۸، ص ۱۸۱؛ قوانين الاصول، ج ۲، ص ۸؛ هداية المسترشدين، ج ۳، ص ۵۰۰.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
268

به نظر مي‌رسد که شهيد صدر اين مطلب را از فاضل توني گرفته باشد، چنان که وي مي‌گويد:
ما موردي پيدا نمي‌کنيم که حکم شرعي را [تنها] از طريق عقل کشف کنيم، مگر آن که در آن جا نصّ شرعي نيز وجود دارد. لذا مي‌توان گفت: فايده اين خلاف، کم است. ۱
با اين که بسياري از ديگر موارد نزاع ميان دو گروه، در واقع چنين است، پذيرفتن ادّعاي فاضل توني و شهيد صدر، دشوار است؛ زيرا برخي از فتاواي علما به گونه‌اي است که سخن اين دو فاضل را رد مي‌‌کند، مانند فتواي شيخ مفيد و سيّد مرتضي که ازاله نجاست را با مايعات ديگر غير از آب نيز جايز مي‌دانند، و سيّد مرتضي در تعليل خويش، به فقدان نص اشاره مي‌‌کند. ۲موارد ديگري نيز هست که هيچ آيه و يا روايت صحيحي در باره موضوع وجود ندارد و فقهاي مکتب اجتهاد، تنها بر پايه دليل عقل، فتوا داده‌اند. ۳

اخباريان و ملازمه حکم عقل و شرع

منظور از حسن و قبح عقلي

چنان که پيش‌تر گفته شد، حکم عقل گاهي توقّف بر خطاب شرعي دارد و گاهي توقّف بر خطاب شرعي ندارد. در ميان آن گروه از ادراکات عقلي که توقّف بر

1.الوافية في اُصول الفقه، ص ۱۷۴.

2.المسائل الناصريات، کتاب الطهارة، ص ۱۰۵، مسئله ۲۸؛ کتاب الخلاف، ج ۱، ص ۵۹؛ الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۱۲۵ ـ ۱۲۶ و ۳۹۹ ـ ۴۰۲؛ الدرر النجفية، ج ۲، ص ۲۴۵ ـ ۲۴۶. نيز ر.ک: مختلف الشيعة، ج ۱، ص ۵۷؛ مجموعة فتاوي ابن الجنيد، ص ۲۱؛ مجمع الفائدة والبرهان، ج ۱، ص ۲۴۸؛ الرسائل التسع، المسائل المصرية، ص ۲۱۱.

3.مثلاً شخصي که اطفال نابالغ دارد، اگر در حالي بميرد که وصيّ‌اي معيّن نکرده و قيّم شرعي هم نداشته باشد، فقها مي‌گويند: تکليف اين بچه‌ها را حاکم شرع معيّن مي‌کند؛ «چون اسلام ديني است که مصالح مردم را بلاتکليف نمي‌گذارد، و شارع راضي نيست اين امور رها شود، و از ما به زبان عقل خواسته که آن را انجام دهيم» (ر.ک: قوانين الاُصول، ج ۲، ص ۲؛ اسلام و مقتضيات زمان، ج ۱، ص ۲۴۶ ـ ۲۴۷؛ الملازمة بين حکمَي العقل والشرع، ص ۷).

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12178
صفحه از 555
پرینت  ارسال به