267
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

مستلزم تحصيل حاصل است و يا تناقض پديد مي‌آيد. ۱
۲. اگر جايز باشد که بگوييم: «چنين قطعي که از مقدّمات نظري به دست مي‌آيد، بدان سبب اعتبار ندارد که خطاي آن زياد است»، قطعي که از ادلّه نقلي به دست مي‌آيد نيز اعتبار نخواهد داشت؛ زيرا خطاي آن هم بسيار است، و حالْ آن که اخباريان اين را نمي‌پذيرند. ۲
چنان که پيداست، پيش‌فرض هر دو پاسخ اصوليان، اين است که از مقدّمات نظري نيز قطع فراهم مي‌‌آيد و محلّ نزاع، تنها در حجّيت آن قطع است. ولي با تحليل نخستي که ‌گفته شد، مخالفت اخباريان با چنين دلايلي، مبتني بر اين است که اساساً دلايل نظري، موجب قطع نمي‌شوند، نه‌ اين که به قطعي مي‌انجامند که حجّت نيست. اما بر اساس تحليل دوم، اخباريان چنين مقدماتي را حتي منجر به اطمينان نيز نمي‌دانند. پس نمي‌توان با استناد به اين که حجّيت قطع ذاتي است، ادعاي آنان را رد کرد؛ زيرا بر مبناي آنان قطعي در کار نيست.

تشکيک در ‌ثمره نزاع

به گمان برخي از اصوليان اخير، اختلاف اصوليان و اخباريان در حجّيت عقل، نزاعي بي‌ثمر است؛ زيرا هيچ مصداق واقعي‌اي در دست نيست که حکمي را تنها با عقل اثبات کرده باشيم. شهيد محمّد باقر صدر رحمه الله عليه در باره آن دليل عقلي‌اي که مجتهدان و محدّثان در جواز يا عدم جواز عمل به آن اختلاف کرده‌اند، مي‌گويد:
... هرچند ما عمل به دليل عقلي را جايز مي‌‌دانيم؛ ولي حکمي را پيدا نکرديم که اثبات آن فقط متوقّف بر دليل عقلي باشد [و دليل نقلي‌اي براي آن وجود نداشته باشد]، بلکه هر حکمي که به دليل عقلي ثابت شود، در همان وقت، کتاب و سنت نيز بر آن حکم دلالت دارند. ۳

1.زيرا اگر دليل دوم، حجّيت قطع را تأييد کند، تحصيل حاصل است و اگر آن را رد کند، مستلزم تناقض است؛ چراکه اگر دليل دوم موجب ظن شود که توان رويارويي با قطع را ندارد و اگر موجب قطع باشد، به مقتضاي مفاد آن، خودش نيز بي‌اعتبار است و حجّيت ندارد.

2.الفوائد الاُصول، ج ۱، ص ۵۱.

3.الفتاوي الواضحة، ج ۱، ص ۹۸.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
266

که آنان با حجّيت دلايل ظني مخالف‌اند. او معتقد است که لزوم پيروي از مطلق قطع، بر هيچ عاقلي پوشيده نيست، چه رسد به فضلاي اخباري. ۱

برداشتي ديگر از محلّ نزاع

گفتيم که اخباريان نيز حکم عقل قطعي بديهي ـ مانند ضروريات دين و مذهب ـ و عقل قطعي فطري ـ مانند حسن عدل و انقياد، و قبح ظلم و تجرّي ـ را قبول دارند؛ ولي به ادّعاي آنان، قطع حاصل از مقدّمات نظري و استدلالي اعتبار ندارد، چون در معرض خطا و اشتباه است. بر اساس آنچه گذشت، اين سخن اخباريان را به دو گونه مي‌‌توان تبيين کرد:
۱. اين ادّعاي اخباريان ـ که: قطع حاصل از مقدّمات نظري، حجّيت ندارد ـ ، در واقع بدين معناست که از نگاه آنان، چنين دلايل و مقدّماتي، اساساً قطع‌آور نيست تا حجّت باشد. پس اين سخن اخباريان، تعبيري تسامحي است که گويا فقط براي رويارويي و احتجاج در برابر اصوليان و متکلّمان به کار برده شده است.
۲. منظور اخباريان از «قطع»، همان اطمينان عرفي است که هيچ کس حجّيت آن را ذاتي نمي‌شمارد. پس اگر بخواهيم بر اساس اصطلاحات اصوليان پيش برويم، بهتر است ديدگاه اخباريان را چنين تبيين کنيم که: «اطمينان عرفيِ به دست آمده از مقدّمات نظري، حجّيت ندارد». بر اين اساس، گويا به کار بردنِ تعبير قطع در اين ادّعا، از يک سو ناظر به ردّ مباني اصوليان و متکلّماني است که اين مقدّمات را معتبر مي‌‌شمارند، و از سوي ديگر، بر اساس اصطلاح خود اخباريان است؛ چنان که در بحث يقين به حکم شرعي نيز تصريح کرده‌اند که منظورشان از علم و يقين، همان اطمينان عرفي است.
بر پايه هر دو تحليل يادشده، بايد بپذيريم که پاسخ اصوليان به ادعاي اخباريان نيز خالي از تسامح نيست. توضيحْ اين که به گفته اخباريان، «در مقدّمات عقل نظري، اشتباه زياد رخ مي‌دهد و قابل اعتماد نيست». اصوليان دو پاسخ به اين شبهه مي‌‌دهند:
۱. اگر ممکن باشد که دليل ديگري در اثبات و نفي اعتبار قطع، دخالت کند، يا

1.اُصول الفقه، مظفّر، ج ۲، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۲؛ کفاية الاصول، انتشارات جامعه مدرسين، ص ۳۱۱ ـ ۳۱۴.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12023
صفحه از 555
پرینت  ارسال به