فصل يکم : در معنا و مفهوم اخباريگري
زمينة بحث
گذشته از هر آنچه در باب پيشينه گرايش به اخبار گفته شده يا ميتوان گفت، به هر حال امروزه «اخباريه» اصطلاحي است که براي گروه خاصّي از علماي امامي به کار ميرود و بايد معناي آن را در يافت. مهمترين نکتهاي که در اين باره بايد گفت، جنبه روششناختيِ رويکرد اخباري است که در همه علوم و معارف ديني کارآيي دارد. گونهگونيِ آثار اخباريان و پراکندگي آنها در علوم تفسير و حديث و کلام و...، به روشني نشان ميدهد که گستره تأثير اين مکتب، فراختر از عرصه فقه است و از اين رو، منحصر کردن مکتب اخباري در عرصهاي خاص، باعث دور افتادن از واقع ميشود و به شناخت عميق و حتي نقد دقيق اخباريگري، آسيب ميرساند. با اين حال، برخي از نويسندگان و پژوهشگران معاصر، اخباريان را «گروهي از فقها»ي امامي شمردهاند و يا اخباريگري را «مکتبي فقهي» خواندهاند. برخي نيز در تعريف اين مکتب، از مؤلفههايي ياد کردهاند که گويي منحصر در فقه است. اگر اين مطلب را به پاي بيدقّتي نگذاريم، بايد بگوييم که مسبّب آن، نمود بيروني اين مکتب است؛ چراکه بيشترِ اخباريان نامدار، فقيه بودهاند و منازعات و بگومگوهاي آنان نيز اغلب با فقيهان مکتب رقيب، در ميگرفت و مهمترين دغدغه طرفين، حجّيت عقل و حديث، مبحث اثرگذار در فقه بود؛ آيا براي يافتن احکام شرعي (فقهي)، ميتوان استدلال عقلي کرد؟ کاربرد عقل، در چه گسترهاي است و در نبود دليل نقلي، کدام اصل معتبر است؟ آيا فهم ما از ظاهر قرآن، براي استنباط حکم شرعي، اعتبار دارد؟