بـودن او، و نيز مواردي که عقل خطا را از صواب باز ميشناسد و جدا ميکنـد ـ ، ميگويد:
ما نصوص بسياري طبق اين ادراکات عقل داريم و شکّي در حجّيت آنها نيست. ۱
۲. گريز از دور
حرّ عاملي، دليل عقلي بر حجّيت کتاب و سنت را نيز حجّت ميداند؛ چراکه اگر بخواهيم با خود کتاب و سنت حجّيت اين دو را اثبات کنيم دور لازم ميآيد. ۲
۳. تمجيد از عقل در روايات
به اعتقاد اخباريان، رواياتي که از عقل تعريف و تمجيد ميکند، دلالت دارد که مقدّمات عقلي قطعي و يقيني، حجّيت دارد. ۳و از اکثر آن آيات و روايات، همين عقلي اراده شده که از آن، بتوان به علم و يقين دست يافت. ۴
دلايل بياعتباري عقل در احکام شرعي
بر اساس آنچه گذشت، روشن است که احکام شرعي، در دسترس ادراکات قطعي عقل قرار نميگيرند و هيچ يک از احکام اعتباري شارع را نميتوان با يک دليل عقلي بديهي ـ و به تعبير اخباريان، فطري ـ به دست آورد. اخباريان براي اثبات اين مطلب، به چند دليل تمسّک کردهاند.
۱. ناتواني عقل از پي بردن به حکم شرعي
به اعتقاد اخباريان، آنچه حجّيت دارد (عقل قطعي)، راهي به احکام شرعي ندارد؛ و آنچه در احکام شرعي قابل طرح است (عقل غير قطعي)، حجّيت ندارد. پس با عقل نميتوان به احکام شرعي دست يافت. توضيحْ اين که: انسان به واسطه عقل