241
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

بداريد. ۱اين روايات نيز خود، دليل روشني است بر اين که ظواهر روايات نبوي حجّيت دارد. ۲
رابعاً: اگر وجود ناسخ و منسوخ و يا محکم و متشابه، مانع از عمل کردن به اخبار نبوي بشود، بايد مانع از عمل کردن به ديگر روايات نيز بشود؛ زيرا چنان که در بحث ظواهر قرآن گذشت، روايات ائمّه معصوم نيز هم داراي محکمات و متشابهات است، ۳و هم داراي ناسخ و منسوخ. ۴ و چون شما به اخبار ائمه عليهم السلام عمل مي‌کنيد و اينها را مانع نمي‌بنيد، بايد به روايات نبوي هم عمل کنيد. ۵
خامساً: همان طور که وضّاعان و دروغ‌پردازان، احاديثي را به نام رسول خدا صلي الله عليه و آله جعل کردند، در زمان هر يک از ائمّه عليهم السلام نيز دروغ پردازاني بودند که احاديثي را به نام آن حضرات، جعل مي‌کردند. ۶طبق استدلال اخباريان، نبايد ما بتوانيم احاديث جعلي را از غير آن تميز دهيم و به آنها تمسّک کنيم؛ و حال آن که مي‌توانيم. اساساً اگر سخن آنان درست بود، هيچ مستمسکي براي يافتن احکام دين باقي نمي‌ماند و اين با هدف کلي دين منافات دارد. نتيجه اين که اگر احاديث نبوي صلي الله عليه و آله به طريق موثّق به ما برسد، هرچند از طريق اهل بيت نباشد، حجّيت دارد و استدلال به آنها در احکام نظري مانعي ندارد.

1.الکافي، ج ۱، ص ۶۹، ح ۲ ـ ۳؛ إختيار معرفة الرجال، ص ۲۲۴، ش ۴۰۱؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۷۶ ـ ۷۹، (صفات القاضي، باب ۹)، ح ۱، ۱۱ و ۱۴؛ بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۲۵.

2.الحقّ المبين في تصويب المجتهدين و تخطئة الأخباريّين، ص ۲۶.

3.مانند روايتي از امام رضا عليه السلام: «إنّ في أخبارنا محکماً کمحکم القرآن ومتشابهاً کمتشابه القرآن...»؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۲۹۰، ح ۳۹؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۸۲، (صفات القاضي، باب ۹)، ح ۲۲.

4.چنانچه در رواياتي از امام صادق عليه السلام آمده: «إنّ الحديث يُنسخ کما يُنسخ القرآن» ( الکافي، ج ۱، ص ۶۴، ح ۲؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۷۷، باب ۹، از ابواب صفات القاضي، ح ۴).

5.الرسائل الاصولية، ص ۱۶؛ فرائد الاصول، ج ۱، ص ۱۴۴.

6.مانند: مغيرة بن سعيد، ابو الخطّاب و پيروانش، حارث شامي، عبد الله حارث و حمزة بن عمّار بربري. تفصيل اين مطلب، در نقد قطعيت احاديث کتب و اصول حديثي گذشت. براي نمونه، ر.ک: إختيار معرفة الرجال، ص ۲۲۴، ش ۴۰۱ ـ ۴۰۳ و ص ۲۲۶، ش ۴۰۴ و ص ۲۹۰، ش ۵۱۱ و ص ۳۰۲، ش ۵۴۳ و ۵۴۴ و ص ۳۰۵، ش ۵۴۹.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
240

نيز نکرده، بلکه آنچه به خاطر سپرده، همان است که شنيده، و همان را بدون کم و زياد براي ديگران نقل مي‌کند. پس او ناسخ را دانسته و به آن عمل مي‌کند و منسوخ را فهميده و از آن دوري مي‌جويد. خاص و عام يا محکم و متشابه را شناخته و هر کدام را به جاي خود قرار داده است. پس کلام پيامبر صلي الله عليه و آله مانند قرآن، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، محکم و متشابه دارد، و هيچ آيه‌اي بر رسول خدا نازل نشد مگر آن که آن را براي من خواند و املا کرد و من با خطّ خودم آنها را مي‌نوشتم و رسول خدا تأويل و تفسير، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، عام و خاصّ آن را به من تعليم داد و از خدا [توفيق] فهميدن و حفظ کردنِ آنها را براي من خواست، و من نيز آنها را فراموش نکردم. ۱

پاسخ اصوليان

پاسخ مجتهدان به اين ادلّه، همان جواب‌هايي است که در باره حجّيت ظواهر آيات بيان شد. به گفته آنان، اوّلاً: مناط حجّيت در دلالت الفاظ، ظهور عرفي است و از اين جهت فرقي بين ظواهر کتاب و سنّت و غير از اين دو نيست، خواه علم و قطع به مراد پيدا کنيم و يا ظنّ به مراد، ۲و ما بعد از آن که در روايات اهل ذکر فحص از ناسخ و منسوخ و... کرديم و چيزي بر خلاف آن ظواهر پيدا نکرديم، به آنها عمل مي‌کنيم. طبق سيره اصحاب، اخبار نبوي نيز مانند ساير خطابات بندگان خدا و بزرگان است و ائمّه معصوم و همه علماي پيشين و پسين، پيوسته با آن اخبار بر عليه اهل سنت احتجاج مي‌کردند.
ثانياً: اخبار نبوي حتي بر ساير اخباري که از ائمه اطهار روايت شده، رجحان دارد؛ زيرا آن احتمال تقيه‌اي که در روايات ائمه عليهم السلام وجود دارد، در اخبار نبوي نيست.
ثالثاً: طبق روايات، ائمه عليهم السلام گفته‌اند: اگر اخباري که از ما رسيده، اختلاف و تعارض داشتند، آنها را همان گونه که بر قرآن عرضه مي‌داريد، بر سنّت نبوي عرضه

1.الکافي، ج ۱، ص ۶۲ ـ ۶۳ (باب اختلاف الحديث)، ح ۱؛ نهج البلاغة، خطبه ۲۱۰، ص ۳۲۵؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۱۵۲ ـ ۱۵۳.

2.فرائد الاُصول، ج ۱، ص ۱۶۹.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11967
صفحه از 555
پرینت  ارسال به