239
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

مخالف آن چيزي است که در دست مردم است. و چيزهاي بسياري از تفسير قرآن و احاديث نبوي را در دست مردم مي‌بينم که شما با آنها مخالفت مي‌کنيد و مي‌پنداريد همه آنها باطل است. آيا به ديد شما مردم به طور عمد بر رسول خدا دروغ مي‌بندند و قرآن را نيز با آراي خود تفسير مي‌کنند؟
آن حضرت رو به من کرد و فرمود: پرسشي کردي، پاسخ آن را بفهم. آنچه در دست مردم است، [تلفيقي از] حق و باطل، راست و دروغ، ناسخ و منسوخ، عامّ و خاصّ، محکم و متشابه، حفظ و وَهم است. حتّي در زمان خود رسول خدا صلي الله عليه و آله نيز بر او دروغ بستند، تا جايي که آن حضرت در خطبه‌اي فرمود: «اي مردم! همانا دروغگويان از زبان من، زياد شدند. هر کس به طور عمد بر من دروغ ببندد، جايگاه او در جهنّم است». و بعد از رحلت رسول خدا نيز باز بر حضرت دروغ بستند. و اينهايي که حديث از حضرت نقل مي‌کنند، از چهار دسته خارج نيستند:
اوّل: مرد منافقي که اظهار ايمان مي‌کند و به ظاهر مسلمان است؛ [ولي] از گناه نمي‌ترسد و باکي ندارد که از روي عمد، بر رسول خدا دروغ ببندد. اگر مردم بدانند که او منافق و دروغگوست، حديث او را نمي‌پذيرند و او را تصديق نمي‌کنند؛ ولي مي‌گويند: اين از اصحاب رسول خداست و ايشان را ديده و از او شنيده است و ... .
دوم: مردي که چيزي را از پيامبر به اشتباه شنيده و سخن آن حضرت را درست حفظ نکرده و همان را براي ديگران نقل مي‌کند، و اگر مسلمانان بدانند که او اشتباه کرده، از او نمي‌پذيرند، و خود راوي هم اگر مي‌دانست اشتباه شنيده، نقل کردنِ آن را رها مي‌کرد.
سوم: مردي است که شنيده پيامبر صلي الله عليه و آله به چيزي امر فرمود، ولي آن حضرت سپس همان را نهي کرد و او نمي‌داند؛ يا شنيده که چيزي را نهي کرد، سپس به آن امر فرمود و او آگاهي ندارد. پس او منسوخ را حفظ کرده، ولي ناسخ را نمي‌داند. اگر بداند حديث او نسخ شده، ترکش مي‌کند، و اگر مسلمانان نيز مي‌دانستند روايت او نسخ شده، آن را ترک مي‌کردند.
چهارم: مردي است که بر خدا و رسولش دروغ نمي‌بندد. دروغ را از ترس خدا و حرمت نگهداشتن از رسول خدا صلي الله عليه و آله دشمن مي‌دارد. در آنچه از پيامبر شنيده، اشتباه


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
238

استرآبادي از متأخّران اماميه خرده مي‌‌گيرد که چرا به عموم روايت نبوي صلي الله عليه و آله: «لا ضرر و لاضرار في الاسلام» ۱ و اطلاق نبوي ديگر «علي اليد ما أخذت حتّي تؤدّي» ۲ تمسّک کرده‌اند؛ زيرا بر اساس روايات، ۳سنّت نبوي نيز مانند قرآن عامّ و خاصّ، مطلق و مقيد، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مؤوّل و غير مؤوّلي دارد که در نزد اهل بيت مخزون است و ما نمي‌توانيم آنها را از يکديگر جدا کنيم. دليلي ديگري هم در اين بحث داريم که در عدم جواز تمسّک به ظواهر قرآن مطرح نبود، و آن اين که دروغ‌پردازانِ بسياري بر رسول خدا دروغ بستند، ۴و بازشناسي حديث دروغ از غير آن، از ناحيه ديگري غير از روايات اهل بيت عليهم السلام ساخته نيست. پس تنها احاديث ائمه است که ناسخ را از منسوخ و راست را از دروغ جدا مي‌کند و هر گاه براي تميز دادن اينها به روايات اهل بيت مراجعه نکنيم و به استناد احاديث نبوي، در احکام نظري حکم به وجوب و يا حرمت چيزي بدهيم، اين حکم فقط افاده ظن مي‌کند؛ در حالي که در آيات و رواياتي که گذشت، از عمل کردن به ظنّ نهي شده است. ۵
شاهد بر اين مطلب، رواياتي است که به يکي از آن‌ها بسنده مي‌کنيم. کليني از سليم بن قيس هلالي چنين نقل مي‌کند:
از امير مؤمنان علي عليه السلام پرسيدم: من از سلمان و مقداد و ابو ذر، بعضي از تفاسير قرآن و احاديثي از پيامبر مي‌شنوم و شما هم آنها را تصديق مي‌کنيد؛ ولي اين

1.بحار الأنوار، ج ۷۳، ص ۳۴۵، ح ۱۲؛ موسوعة أطراف الحديث النبوي، ج ۷، ص ۲۶۴.

2.سنن أبي داود، ج ۳، ص ۵۲۶ (باب في تضمين العارية)، ح ۳۵۶۱.

3.شيخ حرّ عاملي بابي را به اين روايات اختصاص داده است (وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۱۵۲، باب عدم جواز استنباط الاحکام النظرية من ظواهر کلام النبي المروي من غير جهة الأئمة ما لم يعلم تفسيره منهم عليهم السلام).

4.افزون بر آنچه در روايت سليم بن قيس مي‌آيد، روايات ديگري نيز دال بر اين مطلب است، مانند سخني از خود آن حضرت که فرمود: «قد کثرت علي الکذّابة و ستکثر بعدي» ( الإحتجاج، ج ۲، ص ۲۴۶؛ بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۲۵ و ج ۵۰، ص ۸۰، ح ۶؛ رسائل الشريف المرتضي، رسالة في الردّ علي أصحاب العدد، ج ۲، ص ۵۶).

5.الفوائد المدنية، ص ۴۷، ۱۲۵، ۱۳۱، ۱۳۶، ۱۴۹، و ۱۶۵؛ الفوائد الطوسية، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۵؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۷۷ (صفات القاضي، باب ۹)، ذيل حديث ۳.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12124
صفحه از 555
پرینت  ارسال به