اربعه يافتهايم؛ بخصوص الفقه الرضوي ۱که مشتمل بر احکام بسياري است که در کتب اربعه و غير آنها نيامده است. ۲
به هر حال، در پيِ چنين تلاشها و تذکّراتي بود که بسياري از آثارِ فراموششده، ارزش واقعي خود را باز يافتند و احاديث مندرج در آنها نيز همانند کتابهاي نامور، به کار گرفته شد. نقش اخباريان در اين فرآيند، بيش از ديگران بود.
رويکردي شگفت
گفتيم که متأخّران، غير از کتب اربعه و کتب مشهور، به اخبار ديگر آثار حديثي اعتماد نداشتند و آن کتابها را يکسره رها کرده بودند. گويا در واکنش به همين بياعتنايي و تفريط بود که برخي از اخباريان، پاي در مسير افراط نهادند و افزون بر شناساندن و احياي آن کتب مهجور، قائل به اعتبار مطلق همه احاديث کتب روايي شدند. شگفتْ اين که برخي به معتبر شمردنِ همه اين کتب نيز بسنده نکردهاند و اقوالي را هم که در کتب فقهي آمده و قائل آنها نامعلوم است، معتبر ميدانند. صاحب تفسير نور الثقلين ميگويد:
ممکن است آن قول، فرموده حضرت بقية الله باشد و ايشان آن را در بين اقوال علما انداخته تا اجماع بر خطا نکنند. ۳
دلايل اعتبار کتابهاي ديگر
صاحب حدائق براي معتبر بودن کتابهاي حديثي غير از کتب اربعه، قرائن و شواهدي را ذکر کرده است ۴که خلاصه آنها چنين است:
کسي که به مصنّفات پيشينيان نظري بيندازد و از سيره و روش آنان اطلاع داشته باشد، اطمينان مييابد که تا صحّت حديثي مورد تأييدشان نبود، آن را نقل