سهل بن زياد آدمي کرد. ۱با اين اوصاف، اختلافاتي که در احاديث ما وجود دارد، ناشي از وجود کذب در آنها نيست؛ بلکه به سبب احاديثي است که از سرِ تقيه صادر شدهاند. ۲
مقدّمه دوم: گردآوري احاديث اصول معتبر، در کتب اربعه
بخش دوم استدلال، اين است که همه اين اصول و کتب معتبر، در زمان تأليف کتب اربعه نيز موجود بوده و کليني و صدوق و طوسي، احاديث اين کتب را بيواسطه، از همين اصولي نقل کردهاند که اجماع بر صحّت احاديث آنها بوده است. به علاوه، احاديث کتب ديگر را بدون ذکر قرينهاي که آنها را از کتب معتمد جدا کند، نقل نکردهاند تا مبادا با يکديگر خلط شوند. ۳به گفته شهيد ثاني، هدف آنان، جلوگيري از نابودي اين اصول بوده است. چون احتمال ميرفت که اين اصول از بين برود، عدّهاي آنها را جمعآوري کردند و صاحبان کتب اربعه، بهترين تأليفات را در اين زمينه پديد آوردند. ۴از ظاهر عبارت شيخ بهايي در الوجيزة نيز همين بر ميآيد که صاحبان کتب اربعه به اصول چهارصدگانه دسترس داشتهاند. ۵
شواهد و قرائن
براي اثبات اين ادعا، به چند قرينه ميتوان استناد کرد:
۱. احاديث کتب اربعه و ديگر تأليف رواييِ زمان غيبت، موافق با کتابهاي بر جاي ماندهاي است که ثقات امامي، در زمان ائمه عليهم السلام تأليف کردهاند. ۶
1.الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۱۲؛ جامع الرواة، ج ۱، ص ۶۳ و ۳۹۳.
2.الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۸.
3.الفوائد المدنية، ص ۶۰، ۶۵ و ۱۷۶؛ لوامع صاحبقراني، ج ۱، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ وسائل الشيعة، ص ۲۰، الفائدة التاسعة، ص ۹۶؛ هداية الاُمّة، ج ۸، ص ۵۸۱؛ منبع الحياة، ص ۲۸.
4.الدراية، ص ۱۷؛ هداية الاُمّة، ج ۸، ص ۵۷۱.
5.الوجيزة في الدراية، ص ۱۶. شريف طباطبايي نيز همين را از او نقل ميکند؛ کفاية المسائل، ج ۱، ص ۳۲.
6.وسائل الشيعة، ج ۲۰، الفائدة التاسعة، ص ۹۷؛ هداية الاُمّة، ج ۸، ص ۵۸۰.