205
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

۲. اگر مؤلّفان کتب اربعه از صدق اين اخبار با اطلاع نبودند، آن‌ها را نقل نمي‌کردند. ۱آنان نيز خود، در آغاز تأليفاتشان ۲و گاه در لابه‌لاي ديگر مطالب، ۳شهادت داده‌اند که احاديث اين کتب، صحيح است و از همان اصول معتبر گرفته شده است. ۴شهادت آنها را در صحّت اين احاديث، بايد پذيرفت؛ چراکه شهادت به محسوس داده‌اند. ۵البتّه بايد توجّه داشت که منظور آنان از صحّت اخبار، صحيح به اصطلاح متأخّران نبوده است و از اين رو، وجود بعضي از ضعفا و کذّابين در اسانيد کتب اربعه، موجب نمي‌شود که از آن اخبار، دست بر داريم و يا ادعاي مؤلّفان را ردّ کنيم. ۶
۳. بر اساس توضيح ديگري که محدّث جزايري داده است، هر يک از احاديث کتب رابعه را بايد نماينده احاديث بسياري دانست که جهت اختصار حذف شده‌اند. حتي به نقل وي، برخي از محدّثان به همين دليل، معتقد بوده‌اند که روايات کتب اربعه، به طور متواتر از ائمه عليهم السلام به ما رسيده است. وي مي‌گويد:
من بعضي از اصول کهني را که کتب اربعه از آنها گرفته شده، تتبّع کردم. ديدم مؤلف آن براي يک حکم، بابي قرار داده و در آن باب، احاديث بسياري را با ذکر سند، نقل کرده که [بر اساس دسته‌بندي متأخّران،] بعضي از آن اسناد، صحيح و يا

1.هداية الأبرار، ص ۸۳ ـ ۸۴.

2.الکافي، ج ۱، ص ۸ ـ ۹؛ الإستبصار، ج ۱، ص ۲؛ تهذيب الأحکام، ج ۱، ص ۲ ـ ۴؛ کتاب من لايحضره الفقيه، ج ۱، ص ۳ ـ ۵. الفوائد المدنية، ص ۱۸۳؛ هداية الأبرار، ص ۸۹؛ وسائل الشيعة، ج ۲۰، الفائدة التاسعه، ص ۹۹؛ روضة المتّقين، ج ۱، ص ۲۸ ـ ۲۹.

3.براي نمونه: الکافي، ج ۷، ص ۱۱۵.

4.بر اساس خبري شايع که به شرح الکافي ملا خليل قزويني منسوب شده است (نهاية الدراية، ص ۵۴۰)، کتاب الکافي را بر حضرت حجّت صلوات الله عليه عرضه داشته‌اند و ايشان فرموده: «إنّ هذا کافٍ لشيعتنا». طبق گفته محدّث نوري، اين خبر هيچ اصل و اساسي ندارد (ر.ک: مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۷۰).

5.الفوائد المدنية، ص ۱۷۷ ـ ۱۸۳؛ هداية الأبرار، ص ۸۹؛ وسائل الشيعة، ج ۲۰، الفائدة السادسة، ص ۶۴ و الفائدة التاسعة، ص ۹۹ ـ ۱۰۴؛ روضة المتّقين، ج ۱، ص ۲۸ ـ ۲۹.

6.الوافي، ج ۱، ص ۲۳ ـ ۲۴؛ هداية الأبرار، ص ۸۳ ـ ۸۴.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
204

سهل بن زياد آدمي کرد. ۱با اين اوصاف، اختلافاتي که در احاديث ما وجود دارد، ناشي از وجود کذب در آن‌ها نيست؛ بلکه به سبب احاديثي است که از سرِ تقيه صادر شده‌اند. ۲

مقدّمه دوم: گردآوري احاديث اصول معتبر، در کتب اربعه

بخش دوم استدلال، اين است که همه اين اصول و کتب معتبر، در زمان تأليف کتب اربعه نيز موجود بوده و کليني و صدوق و طوسي، احاديث اين کتب را بي‌واسطه، از همين اصولي نقل کرده‌اند که اجماع بر صحّت احاديث آنها بوده است. به علاوه، احاديث کتب ديگر را بدون ذکر قرينه‌اي که آنها را از کتب معتمد جدا کند، نقل نکرده‌اند تا مبادا با يکديگر خلط شوند. ۳به گفته شهيد ثاني، هدف آنان، جلوگيري از نابودي اين اصول بوده است. چون احتمال مي‌‌رفت که اين اصول از بين برود، عدّه‌اي آنها را جمع‌آوري کردند و صاحبان کتب اربعه، بهترين تأليفات را در اين زمينه پديد آوردند. ۴از ظاهر عبارت شيخ بهايي در الوجيزة نيز همين بر مي‌‌آيد که صاحبان کتب اربعه به اصول چهارصدگانه دسترس داشته‌اند. ۵

شواهد و قرائن

براي اثبات اين ادعا، به چند قرينه مي‌‌توان استناد کرد:
۱. احاديث کتب اربعه و ديگر تأليف رواييِ زمان غيبت، موافق با کتاب‌هاي بر جاي مانده‌اي است که ثقات امامي، در زمان ائمه عليهم السلام تأليف کرده‌اند. ۶

1.الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۱۲؛ جامع الرواة، ج ۱، ص ۶۳ و ۳۹۳.

2.الحدائق الناضرة، ج ۱، ص ۸.

3.الفوائد المدنية، ص ۶۰، ۶۵ و ۱۷۶؛ لوامع صاحب‌قراني، ج ۱، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ وسائل الشيعة، ص ۲۰، الفائدة التاسعة، ص ۹۶؛ هداية الاُمّة، ج ۸، ص ۵۸۱؛ منبع الحياة، ص ۲۸.

4.الدراية، ص ۱۷؛ هداية الاُمّة، ج ۸، ص ۵۷۱.

5.الوجيزة في الدراية، ص ۱۶. شريف طباطبايي نيز همين را از او نقل مي‌کند؛ کفاية المسائل، ج ۱، ص ۳۲.

6.وسائل الشيعة، ج ۲۰، الفائدة التاسعة، ص ۹۷؛ هداية الاُمّة، ج ۸، ص ۵۸۰.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11932
صفحه از 555
پرینت  ارسال به