۳. به اعتقاد اصوليان، موضوع برخي از رواياتي که امر به توقّف ميکنند، در باره اعتقادات و اموري مانند صفات الهي و شناخت رسول خدا و ائمّه معصومين است. در اين مسائل، يقين و علم معتبر است و اين روايات امر ميکنند که اگر جاهل به چنين مسائلي هستيد، توقّف کنيد و نبايد به استنباط عقلي ظني اکتفا کنيد. ۱
۴. دسته ديگري از اين روايات، ظهور در استحباب توقّف دارند. ۲برخي نيز ارشاد به حکم عقل است؛ زيرا کسي که در شبهات تحريميه اجتناب کند، محرّمات را قطعاً ترک ميکند. ۳
تحليل کلي بحث و ارزيابي اختلافات
گذشته از رويکردهايي خاص و افراطي که کم و بيش، در هر دو گروه يافت ميشود، اگر در عبارات و استدلالات غالب اخباريان و اصوليان دقت کنيم، چنين مينمايد که اختلاف آنان در باره بود و نبود حکم قطعي در همه موضوعات، بيش از آن که واقعي باشد، نزاعي لفظي است. آن جا که حکم اصلي بيان نشده، به گمان بيشتر اخباريان، نوبت به ادلّه احتياط ميرسد و چون بدان قطع دارد، ادعا ميکند که در هر موضوعي، حکم قطعي داريم. حالْ آن که اصولي، اين مورد را مجراي اصل برائت ميشمارد و روشن است ماهيت «اصل» غير از «دليل» است و چون فقط در موقع ترديد جاري ميشود، قطع و يقين در باره آن بيمعناست. افزون بر اين، اخباريان نيز اصل برائت را يکسره رد نميکنند و در همه شبهات موضوعي و نيز در شبهات حکمي وجوبي، آن را معتبر ميدانند. سيد نعمة الله جزايري که خود از اخباريان است، ميگويد:
1.مانند اين روايت که امام باقر عليه السلام فرمود: «لو أنّ العباد إذا جهلوا وقفوا ولم يجحدوا، لم يکفروا» ( الکافي، ج ۲، ص ۳۸۸، ح ۱۹؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۱۱۵ باب ۱۲، از ابواب صفات القاضي، ح ۱۱).
2.مانند اين فرموده امير مؤمنان عليه السلام: «لا ورعَ کالوقوف عند الشبهة» ( وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۱۱۷، باب ۱۲، از ابواب صفات القاضي، ح ۲۰).
3.مانند حديث ديگري از امام علي عليه السلام که فرمود: « ... فمَن ترک ما اشتبه عليه من الإثم فهو لما استبان له أترک» (همان، ح ۲۲. نيز ر.ک: ح ۲۴ و ص ۱۲۲، ح ۴۰ و ص ۱۲۷، ح ۵۷).