163
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

پرداخت. ولي بر اثر آشفتگي اوضاع شيراز، به فسا رفت و متوطّن شد و تجديد عيال کرد. در فسا به تحقيق و تأليف پرداخت و کتاب الحدائق الناضرة را تا باب اغسال نوشت. وي براي امرار معاش، به زراعت نيز مشغول شد تا دست در نزد ديگران دراز نکند. در آن جا هم اوضاع آشفته شد و شهر به غارت رفت. از جمله، دارايي و بيشتر کتاب‌هاي او تاراج گرديد و ناچار، به اصطهبانات فرار کرد. سپس به تهران رفت و سرانجام نيز راهي کربلا شد و تا پايان عمر در کربلا ماند. ۱وي در کربلا کرسي درسي تشکيل داد و علماي بزرگي از مقام علمي او استفاده کردند. به علاوه، به تأليفات خود نيز ادامه داد و کتاب الحدائق الناضرة را تکميل کرد.
شيخ يوسف بحراني در اين مسير، چندي نيز در قزوين درنگ کرد. در اين شهر، مناقشات و مناظراتي بين او و شيخ محمّد تقي قزويني در گرفت؛ ولي در آخرين جلسه مناظره نتوانست دليل روشن و قانع کننده‌اي بياورد. از اين رو، دست از تندروي‌هاي خود بر داشت و معتدل شد. ۲از اين رو، بر تندروي‌هاي ملا محمّد امين استرآبادي انتقاد مي‌کرد و مي‌گفت:
او (ملا محمّد امين) اوّل کسي بود که باب طعن و بدگويي بر عليه علما را فتح باب کرد. ۳
وي طريقه خود را همان مسلک علامه مجلسي صاحب بحار الأنوار مي‌‌دانست. ۴ولي با همه اعتدالي که در روش شيخ يوسف بحراني صاحب حدائق بود، محمّد باقر وحيد بهبهاني (م ۱۲۰۵ ق) از مخالفت با او پرهيز نداشت و کساني را که به در درس او مي‌رفتند، ملامت مي‌کرد. به نقلي، سيّد علي طباطبايي (م ۱۲۳۱ ق) صاحب رياض المسائل، که داماد و پسر خواهر وحيد بهبهاني بود، پنهاني و به دور از چشم

1.لؤلؤة البحرين، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۶؛ روضات الجنات، ج ۸، ص ۲۰۴؛ الفوائد الرضوية، ص ۷۱۴ ـ ۷۱۵.

2.دائرة المعارف الإسلامية الشيعية، ج ۹، ص ۱۵۸ ـ ۱۵۹. چنان که گذشت، اين مناظره در ميان مردم سر و صدا به وجود آورد و پيامدهاي ناگواري داشت؛ زيرا عدّه‌اي به بهانه دفاع از اخباريان، به منزل شيخ محمّد ملائکه ‌که محلّ مناظره بود، هجوم بردند و خانه و کتاب‌خانه او را آتش زدند. چون رجال حکومت از اخباريان حمايت مي‌کردند، ملا محمّد مجبور شد از قزوين به برغان کوچ کند.

3.لؤلؤة البحرين، ص ۱۱۷ ـ ۱۱۸.

4.الدرر النجفية، ج ۲، ص ۳۲۳ ـ ۳۲۴؛ الحدائق الناضرة، ج۱، ص ۱۴ ـ ۱۵؛ منتهي المقال، ج ۷، ص ۷۵.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
162

حضرت پيامبر خدا صلي الله عليه و آله با براق رفت و در سوره اسراء به آن اشاره شده، «جسماني» بوده است. وي در اين باره، ادّعاي عدم خلاف بين اماميه مي‌کند و حتي آن را از ضروريات مذهب اماميه مي‌داند. ۱
از ديگر آثار اوست: شرح الباب الحادي عشر، به فارسي؛ البرهان المتين، در نبوّت خاصّه؛ و الدّرة البيضاء في تحقيق معني البداء. ۲

شيخ يوسف بحراني (۱۱۰۷ ـ ۱۱۸۶ ق)

شيخ يوسف بن احمد بن ابراهيم بن احمد بن صالح بحراني، معروف به «صاحب حدائق»، محدّثي متبحّر بود که از جهت مکارم اخلاق و به‌ويژه اخلاص در علم و عمل، به مرتبه بالايي رسيده بود. ۳زادگاهش قريه «ماحوز» در يک فرسخي جنوب غربي منامه، مرکز بحرين بود. در کودکي، پدرش شيخ احمد بحراني(م ۱۱۳۱ ق) تربيت علمي او را بر عهده گرفت و کتاب‌هاي ادبي را به او آموخت. ۴وي بر خلاف روش پدرش شيخ احمد بحراني که مردي دانشمند و پيرو مسلک مجتهدان بود، ۵شيوه محمّد امين استرآبادي را پسنديد و به مسلک اخباري گرايش پيدا کرد، هرچند مانند او تندروي نداشت، بلکه از اخباريان معتدل بود. ۶
زندگي محدّث بحراني با حوادث مهمّي همراه بود که باعث شد از اين شهر به آن شهر روانه شود. با اين همه، تلاش و کوشش علمي را رها نکرد. تحصيلات خود را دو سال در قطيف و حدود شش سال در بحرين نزد اساتيد خود ادامه داد و سپس به علّت آشفتگي اوضاع داخلي بحرين، روانه ديار عجم شد. پس از اقامت کوتاهي در کرمان، به شيراز رفت و مورد احترام ميرزا محمّد تقي خان، حاکم شيراز واقع شد و چند سال با آرامش، به تدريس و تأليف و اقامه جمعه و جماعت

1.الذريعة، ج ۲۱، ص ۲۲۶، ش ۴۷۳۵.

2.الذريعة، ج ۱۳، ص ۱۲۱، ش ۳۸۷؛ طبقات أعلام الشيعة، ج ۶، ۳۸۳ ـ ۳۸۴.

3.روضات الجنات، ج ۸، ص ۲۰۳، ش ۷۵۰.

4.لؤلؤة البحرين، ص ۴۴۲؛ دانش‌نامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۳۱۴.

5.لؤلؤة البحرين، ص ۹۸.

6.أعيان الشيعة، ج ۱۵، ص ۲۷۳.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12283
صفحه از 555
پرینت  ارسال به