161
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

پرداخت و آن گاه نزد برادرش در همدان رفت و پس از مدتي راهي نجف اشرف شد و به تکميل مدارج کمال و مراتب علمي پرداخت. ۱
در نجف اشرف، عدّه‌اي از بزرگان، از محضر سيد صدر الدين استفاده کردند. از جمله، استاد اکبر وحيد بهبهاني (م ۱۲۰۵ ق) که منقول را از او آموخت و در رساله اجتهاد و تقليد خود، وي را «سيّد سند» و «استاد» مي‌‌خوانَد. ۲وحيد بهبهاني در آغاز، تحت تأثير سيد صدر الدين، به طريقه اخباريان متمايل شد؛ ولي بعدها از اين طريقه بر گشت و به اجتهاد روي آورد. ۳
ديگر شاگرد سيّد در نجف، سيد عبد الله شوشتري فرزند نور الدين جزايري (۱۱۰۴ ـ ۱۱۷۳ ق) و نوه سيد نعمة الله جزايري بود. ۴
از مشهورترين تصنيفات سيد صدر الدين، شرحي بر الوافيةي ملا عبد الله توني (م ۱۰۷۱ ق) است. قسمت آخر آن به خلاف بخش‌هاي آغازينش، با قوانين اجتهاد مباينت دارد و با طريقه اخباريان سازگار است. شاگردش وحيد بهبهاني در باره علّت اين دوگانگي گفته است:
وقتي استاد شرح وافيه را مي‌نوشت، در قسمت اوّل آن در مجلس او حضور داشتم و نظرات او را از مشرب اخباري بر مي‌گرداندم؛ ولي در قسمت اخير آن، در مجلسي که اشتغال به نوشتن آن داشت، حضور نداشتم تا او را قانع کنم و طبق مشرب اخباري ننويسد. ۵
از ديگر آثار وي، رسالة في الثقلين است در بررسي اين که کدام يک از قرآن و عترت، «ثقل اکبر» است. ۶وي در رساله المعراج الجسماني، معتقد است معراجي که

1.طبقات أعلام الشيعة، ج ۶، ص ۳۸۳؛ مفاخر اسلام، ج ۹، ص ۲۱۲؛ رجال قم، ص ۱۲۲؛ رياض المحدّثين، ص ۳۵۵؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۱۲۲ ـ ۱۲۳، ش ۳۵۷؛ ريحانة الأدب، ج ۳، ص ۴۳۰؛ أعيان الشيعة، ج ۱۳، ص ۴۳۳، ش ۹۲۵۴؛ الکني و الألقاب، ج ۲، ص ۴۱۴؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج ۱۲، ص ۳۲؛ طبقات أعلام الشيعة، ج ۶، ص ۳۸۳.

2.خاتمة مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۱۵۴؛ الکني و الألقاب، ج ۲، ص ۴۱۴؛ ريحانة الأدب، ج ۳، ص ۴۳۰.

3.مرآت الاحوال جهان نما، ج ۱، ص ۱۳۰.

4.الإجازة الکبيرة، ص ۹۸؛ الذريعة، ج ۱، ص ۲۰۶، ش ۱۰۷۷.

5.روضات الجنات، ج ۴، ص ۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ الذريعة، ج ۱۴، ص ۱۶۶، ش ۲۰۲۹.

6.خاتمة مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴؛ الذريعة، ج ۱۱، ص ۱۶۰، ش ۱۰۱۸.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
160

اطلاق نمي‌شود تا رجوع به او واجب باشد. بله؛ اگر آن مجتهد اطلاع بر حديثي در آن زمينه داشته باشد که به گوش سائل نرسيده باشد؛ و يا آن حديث هم به گوش سائل رسيده، ولي در حلّ آن حديث، اشکالي برايش پيش آمده که خود او نمي‌تواند آن را حلّ کند و آن مجتهد مي‌‌تواند آن اشکال را حلّ کند، در اين صورت نيز رجوع به او واجب مي‌شود. ۱
نيز در رساله الدمعة من عين المانع من صلاة الجمعة، به ردّ فاضل هندي پرداخته که در کشف اللثام نماز جمعه را در زمان غيبت، حرام دانسته؛ ۲حالْ آن که سماهيجي آن را واجب عيني مي‌داند. ۳

سيد صدر الدين قمي (م ۱۱۵۵ ـ ۱۱۶۰ ق)

سيد صدر الدين محمّد بن سيّد باقر رضوي قمي همداني، از علماي بزرگ در دوران فترت، ميان علّامه محمّد باقر مجلسي (۱۰۳۷ ـ ۱۱۱۰ ق) و استاد کل وحيد بهبهاني (۱۱۱۸ ـ ۱۲۰۵ ق) است. برخي او را اصلاً اهل مشهد دانسته‌اند که چون در هر کدام از شهرهاي اصفهان، قم و همدان، مدّتي مشغول تحصيل و درس و بحث بوده، به صدر الدين رضوي اصفهاني قمي همداني شهرت يافته است. با اين حال، او را از اعلام قم دانسته‌اند. درگذشت وي را در ۶۵ سالگي بيان کرده‌اند ۴و چون وحيد بهبهاني در رساله اجتهاد و تقليد که در سال ۱۱۵۵ ق، در بهبهان تأليف کرده، همه جا پس از اسم استادش «دام ظلّه» آورده، معلوم مي‌شود که وي در آن هنگام زنده بوده است. ۵پس احتمالاً در حدود سال ۱۱۶۰ ق، وفات کرده است. ۶
سيد صدر الدين در اصفهان، فقه و اصول را از آقا جمال خوانساري
(م ۱۱۲۱ ق) و ديگران آموخت. سپس تا زمان فتنه افغان، به ارشاد و تدريس در قم

1.الذريعة، ج ۲۴، ص ۳۵۳، ش ۱۹۰۴؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۲۴۹ ـ ۲۵۰.

2.کشف اللثام، ج ۴، ص ۱۹۹.

3.الإجازة الکبيرة، ص۲۰۷؛ أنوار البدرين، ص ۱۷۴؛ الذريعة، ج ۲، ص ۸، ش ۱۹.

4.الاجازة الکبيرة، ص ۱۰۲؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۱۲۵؛ الفوائد الرضوية، ص ۲۱۳؛ ريحانة الأدب، ج ۳، ص ۴۳۰.

5.الذريعة، ج ۶، ص ۱۹۵، ش ۱۰۶۷ و ج ۸، ص ۹۴، ش ۳۴۵.

6.همان، ج ۲۱، ص ۲۲۶، ش ۴۷۳۵.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12027
صفحه از 555
پرینت  ارسال به