117
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

فصل چهارم : سرشناسان مکتب اخباري

گونا‌گوني رويکردها

از زمان پيدايش مکتب اخباريگري در نيمه اوّل قرن يازدهم هجري تا ظهور آقا وحيد بهبهاني و نوشکوفايي مکتب اصوليان در کربلا و نجف، حدود دو قرن طول کشيد و در اين دوران، دانشمندان بسياري در اين مکتب پرورش يافتند، که برخي از آنان راه و رسم اخباريگري را با تمام جوانبش پي گرفتند و با تأثيرپذيري از استادان اخباري خويش، در رونق بخشيدن به مکتب اخباري کوشيدند. برخي ديگر که «اخباري ميانه‌رو يا معتدل» ناميده شده‌اند، آموزه‌هاي اخباريان را تنها در حدّ گرايش به اخبار پذيرفتند و با ميانه‌روي خويش، از تيزي حملات اصوليان به اين مکتب کاستند.
اخباريان تندرو، با طعن و بدگويي از اصوليان، از هيچ کوشش و تلاشي براي بي‌اعتبار کردنِ انديشه و مبانيِ آنان فروگذار نمي‌کردند. ملا محمّد امين استرآبادي مؤسّس اين مکتب، خود، پيش‌گام تندروان بود و ديگراني چون ملا خليل قزوينى، عبد الله بن صالح سماهيجي و ميرزا محمّد اخباري نيز همين راه را ادامه دادند.
نکته شايان توجه اين است که اگر همه اخباريان، چنين مواضع تندي را مي‌‌پذيرفتند، اين مکتب يا به زودي نابود مي‌‌شد و جامعه شيعه را از برکاتي که مي‌‌توانست داشته باشد، محروم مي‌‌گذاشت؛ و يا شيعه اماميه را دچار انشعابي ديگر مي‌‌کرد و ثمره‌اي جز تضعيف پيروان اهل بيت نمي‌داشت. اما خوش‌بختانه، بسياري از بزرگان اخبارى، در اين طيف نبودند؛ بلکه ميانه‌روي را پيشه خود کرده بودند.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
116

بسا محدّثي در بحثي خاص، بيش از اخباري‌هاي متأخّر، بر خبر تکيه کرده باشد؛ چنان که محدّثاني مانند صدوق و استادش ابن وليد، در بحث «سهو النبي» چنين موضعي دارند و از اين حيث، از برخي اخباريانِ نامور نيز اخباري‌تر هستند! شايد بتوان چنين اشتراک و هم‌رأي بودني را نشانه وجود پايه‌هاي مکتب اخباري در عصر صدوق و ابن وليد شمرد. ۱

خلاصه

تا اين جا، برخي از رويکردهاي اصحاب حديثِ سده‌هاي نخست را با ديدگاه‌هاي اخباريان مقايسه کرديم و ديديم که در برخي از رويکردهاي اصلي، با يکديگر اتّفاق و اشتراک نظر دارند، مانند: اجتهاد و تقليد، اعتبار حکم عقل نظري و استدلالي؛ به ويژه در مقام تعارض دليل عقلي با نقلي، شيوه استدلال دراصول عقايد، و نيز در باره حجّيت ظواهر قرآن بدون استناد به حديث. آنچه بر اهميت اين اشتراکات مي‌‌افزايد، اين است که برخي از اين ديدگاه‌ها، از رويکردهاي اصلي اخباريان و به نحوي، معيار اخباريگري شمرده مي‌‌شود و برخي ديگر (مانند سهو نبي)، مبتني بر روش‌ها و مباني ويژه اخباريگري است.
پس بر پايه مجموع اين مطالب و با چشم‌پوشي از برخي مسائل فرعي، مي‌توانيم بگوييم که اصحاب حديث يا همان محدّثان سده‌هاي نخست، اخباري بوده‌اند؛ پس جريان اخباريگري در سده‌هاي اخير، احياي مکتب اصحاب حديث بوده و اخباريان را مي‌‌توان پيرو راه آنان دانست.

1.ديگر ويژگي مشترکي که شايد بتواند اين محدّثان را به اخباريان همانند ‌سازد، نوع داوري ميان دليل عقلي و نقلي است. به استناد گلايه مطرح در عبارات شيخ يوسف بحراني ( الدرر النجفية، ج ۲، ص ۲۴۵ ـ ۲۴۷)، مي‌‌توان گفت که به گمان اخباريان، اساساً عقل را ياراي نزاع با خبر نيست. از يک سو، صدوق سخني شبيه به بحراني نگفته و حتي کوشيده است که ديدگاه خود را از زاويه نگاه عقل نيز توجيه کند. نيز شايد بتوان گفت که وي دلايل عقلي را در ردّ سهو نبي، تمام نمي‌ديده است؛ نه آن که استدلال به عقل را درست نمي‌شمرده. با اين حال، نبايد از نظر دور داشت که صدوق نيز براي اثبات رويکرد خويش، بيش از هر چيزي بر روايات تکيه کرده است.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11992
صفحه از 555
پرینت  ارسال به