111
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

روايات سهو پيامبر خدا در نماز را نقل کرده است؛ ولي در باره رد يا پذيرش آنها، اظهار نظري نکرده و عنواني هم براي آن بر نگزيده است. ولي طبق آنچه در اوايل کتاب گفته، ۱مي‌توان کليني را نيز قائل به «اسهاء النّبي» شمرد؛ چنانچه مجلسي اوّل نيز اين نسبت را به وي داده است. ۲
صدوق کوشيده است تا حکمت اين نوع سهو را نيز تبيين کند و فوائدش را بر شمرَد. آنچه صدوق را همانند اخباريان متأخّر نشان مي‌‌دهد، اين است که وي براي دفاع از عقيده خود، بر روايات پافشاري کرده، چنين استدلال مي‌کند:
اگر ردّ اين اخبار جايز باشد، بايد ردّ همه اخبار جايز باشد. و لازمه ردّ همه اخبار، ابطال دين و شريعت است. ۳

ديدگاه اصوليان

شيخ مفيد در رساله عدم سهو النّبي ـ که در ردّ نظريه شيـخ صدوق است ـ ، اين حديث را نقد کرده و گفته است:
اين حديث که ناصبي‌ها و شيعيان مقلّد (ناآگاه و بي‌دقّت در دين) آن را نقل کرده‌اند، از اخبار آحادي است که مفيد علم نيست؛ بلکه افاده ظنّ مي‌کند. و کسي که به اين اخبار عمل کند، در عملش به ظنّ اعتماد کرده است؛ حالْ آن که خداوند

1.همان، ج ۱، ص ۸ ـ ۳.

2.روضة المتّقين في شرح کتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۴۵۱.

3.به گمان صدوق، خداوند متعال اين اسهاء در نماز را براي نبي اکرم صلوات الله عليه قرار داد تا به سبب آن، دانسته شود که او نيز بنده خدا است؛ مبادا او را معبود خود قرار دهند. نيز به همين جهت، خواب را براي او بدون قصد و اختيار قرار داد تا مردمان بدانند آن که هرگز خوابش نبرَد، فقط خدا است. افزون بر اين، خداوند اين سهو و خواب را که براي پيامبرش قرار داد، براي رحمت اين امّت بود تا مبادا شخصي که براي نماز صبح، خواب مانده و يا در نماز، دچار سهو و نسيان شده، ديگران او را ملامت و سرزنش کنند؛ چراکه چنين چيزي، براي پيامبرش هم رخ داده است. و ديگر اين که آنان را در عمل، با دستور سهو آشنا کند. اينها حکمت‌هايي است که در برخي از روايات، بدانها تصريح شده است. ( تهذيب الأحکام، ج ۲، ص ۳۴۵، ح ۱۴۳۳؛ الکافي، ج ۳، ص ۳۵۶، ح ۳، و ص ۳۵۷، ح ۶).


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
110

نمي‌توان پذيرفت که دچار سهو و اشتباه ‌شوند. اين، همان ملازمه قطعيه‌اي است که شيخ طوسي بيان کرده است. ۱

ديدگاه محدّثان متقدّم

صدوق همانند استادش محمّد بن حسن بن وليد، قائل به «اسهاء نبي» شده و توجهي به اين نکرده است که به دليل عقلي، چنين سهو و نسياني غرض بعثت را نفي مي‌‌کند. ۲متکلّمان عقل‌گرا نيز به استناد همين دليل، روايات «سهو نبي» را از اساس رد کرده‌اند. ناگفته نمانَد که ديدگاه اصحاب حديث نيز مبتني بر دليلي عقلي براي تصرّف در نص است؛ زيرا ظاهر نصوص، اثبات «سهو» است و چون نسبت دادن آن به پيامبر صلي الله عليه و آله خلاف عقل است، آن را حمل بر سهو تعمّدي و مصلحتي کرده‌اند که «اسهاء» ناميده مي‌‌شود. تفاوت دو رويکرد را از همين جا مي‌‌توان در يافت که هر دو گروه، دليل عقلي را پذيرفته‌اند؛ ولي يکي، گستره آن را آن قدر فراخ نمي‌ديده که بتواند حديث را از اساس کنار بگذارد.
در مقابل اين نظر مشهور، شيخ صدوق، استادش محمّد بن حسن بن وليد، و طبرسي محدّث، قائل به سهو نبي شده‌اند؛ ولي به اين شرط که از ناحيه خداوند متعال باشد و به اصطلاح، «اِسهاء» باشد. صدوق و استادش ابن وليد، جايز ندانستنِ چنين سهوي را، به غلات ۳و مفوّضه نسبت داده‌اند. مرحوم کليني نيز در الکافي ۴

1.الإستبصار، ج ۱، ص ۳۷۱، ذيل ح۱۴۱۱.

2.کتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۲۳۴، ذيل ح۱۰۳۱. توجه کنيد که عدول از «سهو» به «اسهاء» نيز خود نيازمند اجتهاد و استدلال عقلي است.

3.ابو علي حائري (م ۱۲۱۶ق) مي‌گويد: بسياري از قدما به‌ويژه قمّي‌‌ها و ابن غضائري، اعتقادات مخصوصي در باره ائمه عليهم السلام بر حسب اجتهادات خود از روايات داشته‌اند که جايز نمي‌دانستند کسي از آن خارج شود، و چنانچه کسي خارج مي‌شد نسبت غلوّ به او مي‌دادند. روي همين حساب هر کسي سهو النبي را قبول نداشته باشد در نزد آنان غالي است؛ چراکه غلات در ميان مخفي و مخلوط بودند و شناخته نمي‌شدند، لذا به کوچک‌ترين شبهه‌اي طرف را متّهم به غالي بودن مي‌کردند (منتهي المقال في أحوال الرجال، ج ۱، ص ۷۷).

4.الکافي، ج ۳، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۵، ح ۱، ۳ و ۶.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12003
صفحه از 555
پرینت  ارسال به