107
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

در جمع‌بندي اين بحث، بايد به چند نکته توجه کرد:
۱. شايد بتوان گفت که در مجموع، رويکرد غالب در ميان پيشينان، عدم حجّيت ظواهر قرآن بوده است؛ ولي اين انتقاد به نص‌گراياني چون شيخ صدوق و علي بن ابراهيم وارد است که چرا گاهي بدون نصّ، به آيات قرآن تمسک کرده‌اند؟ حتي به باور برخي از اصوليان، ۱شيخ صدوق در کتاب اکمال الدين، به قدري به آيات و غير آيات اعتماد مي‌کند که اصوليان در فروع دين، آن قدر اعتماد نمي‌کنند؛ چه رسد به اخباريان که عقيده دارند در عمل، فقط علم و يقين معتبر است. پس با اين حال، چرا استرآبادي قاطعانه معتقد است که اصحاب حديث ـ و از آن جمله، شيـخ صدوق ـ ، ظواهر قرآن را بدون تفسير و بياني از اهل بيت عليهم السلام حجّت نمي‌دانسته‌اند؟ اخبارياني که اين ادّعاي استرآبادي را مسلّم گرفته‌اند، درصدد توجيه اين موارد بر آمده‌اند. چنان که وقتي صدوق در کتاب فقهي‌اش براي بيان احکام، نخست به آيات قرآن تمسّک مي‌کند، محمّد تقي مجلسي در شرح آن مي‌گويد:
اين که به آيات در مرحله اوّل استشهاد مي‌کند، از باب تبعيت از اصحاب است و گر نه، عادت و شيوه اخباريان اين نيست؛ بلکه ظاهر کلام آنان اين است که فهم آيات، توقّف بر بيان امام عليه السلام دارد. پس شايد صدوق، خبري را در اختيار داشته گوياي اين که معصومان عليهم السلام به اين آيات تمسّک کرده‌اند. ۲
البته از ديد اصولياني که ادعاي استرآبادي را درست نمي‌دانند، مجلسي، تنها بر اساس پيش‌فرض ذهني خويش، چنين توجيهي را آورده است؛ ولي بر فرض که اين توجيه در باره صدوق درست باشد، در باره علي بن ابراهيم [زنده در ۳۰۷ ق] چنين نيست و بايد بپذيريم که استرآبادي در باره او اشتباه کرده است؛ چراکه او را اخباري ‌خوانده و تمام تفسير او را به اين گمان که از اصحاب عصمت و طهارت گرفته شده، موجب علم و يقين پنداشته است. ۳حالْ آن که اين تفسير، سراسر روايي نيست. وي بسياري از آيات را طبق فهم و نظر خويش، تفسير کرده، بدون اين که روايتي ناظر

1.کشف القناع، ص ۲۰۹.

2.روضة المتّقين، ج ۱، ص ۳۰ ـ ۳۱.

3.الفوائد المدنية، ص ۲۶۶.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
106

صادقين عليهما السلام ۱نيز از آن جمله است. هنگامي که وي برخي از نظرات خود را در خداشناسي، خدمت امام صادق عليه السلام عرضه کرد، امام او را تصديق فرمود و با اين حال، مي‌گفت:
من فهميدم که قرآن بدون قيّم و مفسّر که ائمه عليهم السلام باشند، حجّت نيست. ۲
محمّد بن مسعود عياشي (م ۳۲۰ ق) نيز به پشتوانه آگاهي از اخبار و روايات بسيار، ۳به نگارش تفسير معروف خويش پرداخت و قرآن را با آثار اهل بيت تفسير کرد. ۴گويا شيخ صدوق (م ۳۸۱ ق) نيز ـ دست کم در مقام نظر ـ همين ديدگاه را پذيرفته است که مي‌گويد:
هر گوينده‌اي که سخني مي‌گويد از جمله خداوند متعال و رسول اکرم صلوات الله عليه، داراي احتمالاتي است و ... بايد در هر عصر و زمان، شخص صادق و معصومي باشد که نه اشتباه کند و نه تعمّد بر کذب و دروغ داشته باشد، تا خبر دهد که خداوند متعال و رسول او، از کتاب و سنت چه اراده کرده‌اند، ... تا مبادا هر کسي قرآن و سنت نبوي را طبق مذهب خود، تأويل کند. ۵
در سده‌هاي بعد نيز مفسّراني مانند طبرسي (م ۵۶۰ ق)، چنين ديدگاهي داشته‌اند. وي مي‌گويد:
روايت صحيح از نبي اکرم و ائمه اطهار صلوات الله عليهم رسيده که تفسير قرآن بدون اثر صحيح و نصّ صريح، جايز نيست. حتي اهل سنت از پيامبر روايت کرده‌اند: «من فسّر القرآن برأيه فأصاب الحقَّ فقد أخطأ؛ هر کس قرآن را طبق نظر خويش تفسير کند، به حق هم که برسد، باز خطا کرده است». ۶

1.بزرگاني چون جعفر بن محمّد بن قولويه و شيخ صدوق، او را از فقهاي اصحاب حديث دانسته‌اند( قاموس الرجال، ج ۱۰، ص ۲۴۹).

2.الکافي، ج ۱، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹، ح ۲؛ إختيار معرفة الرجال، ص ۴۲۰، ش ۷۹۵؛ وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۱۲۹، باب ۱۳ از ابواب صفات قاضي، ح ۱.

3.الفهرست، ص ۲۱۴، ش ۶۰۴.

4.تفسير العيّاشي، ج ۱، مقدّمه علامه محمّد حسين طباطبايي.

5.معاني الأخبار، ص ۱۳۳، باب معني عصمة الامام، ذيل ح۳؛ الوافية في اُصول الفقه، ص ۱۴۱ ـ ۱۴۳.

6.مجمع البيان، ج ۱، ص ۱۲. وي آيات و رواياتي را نيز نقل کرده که براي حجّيت ظواهر قرآن، بدانها استدلال مي‌شود، و سپس مي‌گويد: «به واسطه اين آيات و روايات، آن روايت پيشين متروک گشته است».

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12174
صفحه از 555
پرینت  ارسال به