101
اخباريگري (تاريخ و عقايد)

آنان افراد صاحب نظر و اهل بازرسي نبودند تا در آنچه روايت مي‌کنند، بينديشند و درست و نادرستش را جدا کنند و از همين رو، اخبارشان مختلف و مخلوط است. اصحاب حديث، از راه نظر و استدلال کردن در اخبار، روي‌ برتافتند و تنها به همين اکتفا کردند که آنچه را از مردمان شنيده بودند، باز گويند. و به تقليد پرداختند و از انديشيدن و تأمل کردن، خودداري ورزيدند؛ در حالي که شناختنِ اخبار درست و نادرست، ميسّر نمي‌شود، مگر از طريق نظر کردن در اصول و اتکا به نظر و استدلال؛ چراکه تنها از اين طريق مي‌‌توان در يافت که آنچه نقل شده، درست است. ۱
وي همچنين، در ردّ شيخ صدوق که تقيه را بدون احتمال ضرر نيز واجب مي‌دانسته، ۲از صدوق انتقاد مي‌کند که: او از روش اصحاب حديث پيروي کرده و به ظواهر الفاظ عمل نموده، و از راه‌هاي تفکر دوري گزيده است، و اين طرز تفکّر، به دين کسي که پاي‌بند آن است، ضرر مي‌رساند و باقي ماندن بر آن، مانع از تحقيق عقلاني است. پس بايد قائل به تفصيل شد. ۳
عبد الجليل قزويني (م بعد از ۵۶۰ ق) نيز ديدگاه محدّثان قم را مخالفت با هر گونه استدلال و تفکّر عقلاني دانسته است. ۴

تمسک به اخبار در اصول عقايد

اعتقاد ديگري که اخباريان به محدّثان پيشين داده‌اند، اين است که حکم عقل نظري را نه در اصول دين قبول ندارند و نه در فروع دين. آنان در گام نخست، در مسائل شرعي و به‌ويژه اصول دين، علم و يقين را لازم مي‌‌شمارند ۵و لازم نمي‌دانند که علم و يقين در اصول دين، از راه برهان و ادّله عقلي حاصل شود؛ ۶بلکه دلايل

1.المسائل السروية، ج ۷، ص ۷۳؛ انديشه‌هاي کلامي شيخ مفيد، ص ۴۰۴ ـ ۴۰۵.

2.الإعتقادات، شيخ صدوق، ص ۱۰۷.

3.تصحيح الإعتقاد (سلسلة مؤلّفات الشيخ المفيد، ج ۵)، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.

4.نقض، ص ۵۶۸.

5.الفوائد المدنية، ص ۹۰؛ الفوائد الطوسية، ص ۳۲۴، ۴۰۲ و ۴۰۷.

6.ر.ک: الفوائد المدنية، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۳؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۳۴؛ الذريعة، ج ۱۱، ص ۲۱۰، ش ۱۲۵۹.


اخباريگري (تاريخ و عقايد)
100

بسياري از شيعيان که از اصحاب امامان بوده‌اند به کارگيري عقل را در مباحث ديني جايز نمي‌دانستند و پاي‌بند به نصوص ديني بوده‌اند. ۱
به هر حال، محدّثان کهن به‌ويژه شيخ صدوق، مشمول اين سخن بوده‌اند و اعتقادي به حجّيت عقل در مسائل ديني نداشته‌اند. برداشت شيخ مفيد، سيد مرتضي، شيخ طوسي که خود، طرفدار دلائل عقلي بوده‌اند،و ديگر متکلّمان آن زمان نيز همين بوده است. سيد مرتضي مي‌گويد:
اصحاب حديث، اهل استدلال و احتجاج نيستند و حکم عقل را قبول ندارند. ۲
شيخ طوسي نيز هنگام پاسخ دادن به شبهات مربوط به امام زمان عليه السلام، از گروهي ياد مي‌‌کند که «تعلّقي به ظواهر احوال دارند و به اخبار تمسّک مي‌کنند» و استدلال عقلي را کافي نمي‌دانند؛ پس او مي‌‌بايست از روايت نيز استفاده کند تا براي اين گروه نيز حجت باشد. ۳
اما بيش از همه، به سخنان شيخ مفيد بايد توجه کرد؛ چراکه او در نزد جعفر بن قولويه صاحب کامل الزيارات، فقه خوانده بود ۴و از شيخ صدوق و محمّد بن احمد بن داوود قمي نيز بهره علمي برده بود، ۵و از اين رو، با مکتب اصحاب حديث، آشنايي کامل داشت. او در انتقاد از اصحاب حديث و به ويژه شيخ صدوق، مي‌گويد:
دست کشيدن اصحاب حديث از استدلالات عقلي، به تقليد کورکورانه مي‌انجامد که همه در طرد تقليد اتفاق نظر دارند. ... و اين که گاهي ائمه عليهم السلام افرادي را از کلام نهي کرده‌اند، از اين جهت بوده که آنان با کلام آشنا نبوده‌اند. ۶
وي در جاي ديگري بعد از انتقاد از شيخ صدوق، اين گونه به اصحاب حديث حمله مي‌کند:

1.اختيار معرفة الرجال، ص ۳۷۹، ۴۸۸ و ۴۹۸؛ کتاب ماه دين، ش ۴۵ ـ ۴۶، ص ۷۷.

2.جوابات المسائل التبانيات (رسائل الشريف المرتضي، ج ۱)، ص ۲۶ ـ ۲۷.

3.کتاب الغيبة، ص ۲.

4.رجال النجاشي، ص ۱۲۳، ش ۳۱۸.

5.الفهرست، ص ۱۵۲، ش ۳۸۰ و ص ۲۱۱، ش ۶۰۳.

6.تصحيح الإعتقاد (سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج ۵)، ص ۶۸ ـ ۷۳.

  • نام منبع :
    اخباريگري (تاريخ و عقايد)
    سایر پدیدآورندگان :
    ابراهیم بهشتی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12015
صفحه از 555
پرینت  ارسال به