آنان افراد صاحب نظر و اهل بازرسي نبودند تا در آنچه روايت ميکنند، بينديشند و درست و نادرستش را جدا کنند و از همين رو، اخبارشان مختلف و مخلوط است. اصحاب حديث، از راه نظر و استدلال کردن در اخبار، روي برتافتند و تنها به همين اکتفا کردند که آنچه را از مردمان شنيده بودند، باز گويند. و به تقليد پرداختند و از انديشيدن و تأمل کردن، خودداري ورزيدند؛ در حالي که شناختنِ اخبار درست و نادرست، ميسّر نميشود، مگر از طريق نظر کردن در اصول و اتکا به نظر و استدلال؛ چراکه تنها از اين طريق ميتوان در يافت که آنچه نقل شده، درست است. ۱
وي همچنين، در ردّ شيخ صدوق که تقيه را بدون احتمال ضرر نيز واجب ميدانسته، ۲از صدوق انتقاد ميکند که: او از روش اصحاب حديث پيروي کرده و به ظواهر الفاظ عمل نموده، و از راههاي تفکر دوري گزيده است، و اين طرز تفکّر، به دين کسي که پايبند آن است، ضرر ميرساند و باقي ماندن بر آن، مانع از تحقيق عقلاني است. پس بايد قائل به تفصيل شد. ۳
عبد الجليل قزويني (م بعد از ۵۶۰ ق) نيز ديدگاه محدّثان قم را مخالفت با هر گونه استدلال و تفکّر عقلاني دانسته است. ۴
تمسک به اخبار در اصول عقايد
اعتقاد ديگري که اخباريان به محدّثان پيشين دادهاند، اين است که حکم عقل نظري را نه در اصول دين قبول ندارند و نه در فروع دين. آنان در گام نخست، در مسائل شرعي و بهويژه اصول دين، علم و يقين را لازم ميشمارند ۵و لازم نميدانند که علم و يقين در اصول دين، از راه برهان و ادّله عقلي حاصل شود؛ ۶بلکه دلايل
1.المسائل السروية، ج ۷، ص ۷۳؛ انديشههاي کلامي شيخ مفيد، ص ۴۰۴ ـ ۴۰۵.
2.الإعتقادات، شيخ صدوق، ص ۱۰۷.
3.تصحيح الإعتقاد (سلسلة مؤلّفات الشيخ المفيد، ج ۵)، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.
4.نقض، ص ۵۶۸.
5.الفوائد المدنية، ص ۹۰؛ الفوائد الطوسية، ص ۳۲۴، ۴۰۲ و ۴۰۷.
6.ر.ک: الفوائد المدنية، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۳؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۳۴؛ الذريعة، ج ۱۱، ص ۲۱۰، ش ۱۲۵۹.